بودجه و شفافیت بورس

سید‌روح‌الله حسینی‌مقدم* لایحه بودجه سال ۱۳۹۳ در زمان تعیین شده توسط دولت به مجلس شورای اسلامی ارائه شد. لایحه مذکور علاوه بر اینکه در زمان قانونی تقدیم مجلس شد، نکات مثبت زیادی نیز داشت. اما آنچه جای بحث دارد تکرار بندهایی در لایحه بودجه است که اولا در جهت حمایت از صنعت و کسب و کار نیست و دوم اینکه در آن حمایتی از جانب دولت از بازار سرمایه دیده نشده است. حمایت‌های دولت از بازار سرمایه در صحبت‌های رییس‌جمهور محترم وجود داشت که انتظار می‌رفت در لایحه بودجه جامه عمل به خود بپوشد، اما اقدام عینی در لایحه بودجه سال ۱۳۹۳ در حمایت از این بازار دیده نمی‌شود.

بحث بهره مالکانه، نرخ خوراک مجتمع‌های پتروشیمی و بسیار موارد دیگر همچون سنوات گذشته در لایحه بودجه دیده می‌شود. متاسفانه باید گفت که سرنوشت شرکت‌ها و صنایع به بودجه دولت وصل شده است. این بسیار خطرناک است و بودجه نویسان باید به آن بیش از پیش توجه داشته باشند.

چنانچه سرنوشت شرکت به بودجه‌های یک‌ساله گره بخورد، دید سرمایه‌گذاری را در بازار سرمایه کوتاه خواهد کرد و سرمایه‌گذاران کوتاه مدت فکر خواهند کرد.

دلیل این اتفاق عدم اطلاع از آینده و ابهام برای سرمایه‌گذاری است. هر ساله هم بودجه با تغییرات اساسی ارائه می‌شود. بودجه و بسیاری از اسنادی که توسط مجلس و دولت تنظیم می‌شود باید قابلیت پیش بینی به سرمایه‌گذاران و صنعتگران بدهد.

از خصوصیات بارز بازار سرمایه شفافیت است و این بازار به تالار شیشه‌ای معروف است. خاصیت شیشه هم شفافیت و هم شکنندگی است. هر چند در بورس اوراق بهادار شرکت‌ها ابرام و الزام به شفاف بودن دارند، متاسفانه عدم شفافیت از بودجه دولت به بازار سرمایه منتقل شده است.

به‌‌عنوان یک نمونه باید گفت که در هفته گذشته شایعات زیادی از کمیسیون‌های مجلس موجب شد که برخی از سرمایه‌گذاران طی یک روز کاری حدود هفت درصد متضرر شوند. انتظار این است که مجلس نباید روی یک محصول به این شکل ورود کند همچنین دولت نیز قبل از طرح موضوع، باید آثار مالی آن را بسنجد و فقط به بهانه کسری بودجه نباید دست در جیب صنایع کند. حاشیه سود فعلی صنایع و شرکت‌ها نباید عاملی برای وضع برخی مقررات جدید شود. باید توجه کرد حاشیه سودها واقعی نیست. فروش‌های شرکت‌ها و صنایع به قیمت روز است؛ اما بهای تمام شده به قیمت روز نیست. این موجب می‌شود که حاشیه سود بالا نمایش داده شود. تصمیم‌گیران و تصمیم‌سازان به حاشیه سودها عمیق‌تر بنگرند.

همچنین نباید فراموش کنیم بسیاری از این صنایع که امروز حاشیه سود دارند، سال‌های سال صرفا سرمایه‌گذاری کردند و هیچ عایدی نداشتند. این عایدی نتیجه سرمایه‌گذاری‌های گذشته آنان است که به بار نشسته است. این صنایع برای جلوگیری از خام‌فروشی اقدام به سرمایه‌گذاری کردند و نباید امروز با آنان این‌گونه برخورد شود. از طرفی مکانیزم بازار آزاد خودبه‌خود حاشیه سود بالا و غیرمنطقی را حذف می‌کند. حاشیه سود موجب می‌شود سرمایه‌گذاران جدید وارد شوند که علاوه بر افزایش تولید، حاشیه سود منطقی می‌شود.

فراموش نکنیم براساس گزارش‌های شرکت‌های پذیرفته شده در بورس، تولید در ۶ فصل گذشته رشد چندانی نداشته است و برای فرار از شرایط رکود تورمی فعلی، دولت باید از بازار سرمایه حمایت کند و از پتانسیل‌های آن بهره مند شود. دولت باید از بازار سرمایه انتظار تامین مالی برای رشد تولید داشته باشد.

بازار سرمایه کشور ارزش بیش از پانصد هزار میلیارد تومان را از‌آن خود کرد که جایگاه قابل توجهی در اقتصاد ملی است. سرمایه‌گذاران زیادی هم به این بازار برای سرمایه‌گذاری آمده‌اند که اتفاقاتی مانند لایحه بودجه می‌تواند آنان را از حضور در بازار اوراق بهادار کشور منصرف کند. انتظار بر آن است تا به این اندازه سرنوشت شرکت‌ها به بودجه سالانه متصل نباشد؛ زیرا به سرمایه‌گذاران دید سرمایه‌گذاری بلند مدت برای حضور طولانی‌مدت در بازار سرمایه نمی‌دهد.

* مدیر نظارت بر شرکت‌های بورس اوراق بهادار تهران