تاریخ پیدایش مرکز مبادلات نیویورک به ۱۷ ماه مه ۱۷۹۲ میلادی باز‌می‌گردد. زمانی که توافق‌نامه درخت چنار توسط ۲۴ معامله‌گر سهام، در منطقه وال استریت شهر نیویورک به امضا رسید. در حقیقت، آنها قوانین خرید و فروش سهام شرکت‌ها و اوراق قرضه را تعبیه کردند و با توجه به برگزاری جلسات در زیر یک درخت چنار، قرارداد خود را «درخت چنار» نام نهادند. NYSE، اگرچه اولین مرکز مبادلات ایجاد شده در آمریکا نبود و این عنوان را مرکز مبادلات فیلادلفیا در اختیار دارد، اما زمان زیادی پس از قرارداد درخت چنار لازم نبود تا عضویت در NYSE به آرزوی بزرگ شرکت‌های سهامی تبدیل شود. شاخص Dow Jones (درس اول: گروه‌های صنعتی جایگزین یکدیگر می‌شوند) چارلز دو (Charles Dow) در ۱۶ فوریه ۱۸۸۵ میلادی شاخص Dow Jones Industrial Avereage را بنا نهاد که بیانگر میانگین ۱۴ شرکت سهامی به دلار بود. این در حالی بود که در سال ۱۸۸۶ تعداد شرکت‌ها به ۱۲ کاهش یافت و در سال ۱۸۹۶ برای اولین بار در ژورنال وال استریت به چاپ رسید. در حال حاضر، ۳۰ شرکت سهامی در این شاخص حضور دارند، این در حالی است که از میان ۱۲ شرکت سال‌های ابتدایی، جنرال‌الکتریک تنها شرکت باقی‌مانده در لیست کنونی است. در حقیقت، به مرور زمان، اقبال عمومی به شرکت‌های سهامی جای خود را به دیگر شرکت‌ها واگذار می‌کند. هراس ۱۹۰۷ (درس دوم: جو روانی، عاملی اساسی در رکود یا رشد اقتصاد) اندرو جکسون، رییس‌جمهور آمریکا، بانک مرکزی دوم آمریکا را در سال ۱۸۳۶ میلادی منحل کرد و در نتیجه، نبود بانک مرکزی باعث نوسان نقدینگی شهر نیویورک با توجه به چرخه‌های کشاورزی شد. به این ترتیب، در پاییز با خرید محصولات، نقدینگی از شهر خارج و دو مرتبه به منظور بازگشت منابع مالی، نرخ بهره‌های بانکی افزایش می‌یافت. در سال ۱۹۰۶، از طرفی زمین‌لرزه سانفرانسیسکو منجر شد تا مبالغ زیادی برای کمک به زلزله‌زدگان از نیویورک خارج شود و از سوی دیگر، بانک انگلیس نرخ بهره خود را افزایش داد که مانع خروج سپرده‌ها از لندن و جذب آنها به بانک‌های نیویورک شد. این عوامل به همراه برخی اشتباهات دیگر کاهش ۵۰ درصدی قیمت سهام در شروع سال ۱۹۰۷ را به همراه داشت. در نتیجه، سایه سنگین عدم اطمینان، بازار را فرا گرفت و پیرو آن، افراد سپرده‌های خود را از بانک‌ها و سایر موسسات مالی بیرون کشیدند و بحران اقتصادی شرکت‌های عظیمی از جمله شرکت مس آمریکا را در خود فرو کشاند. این رکود با اینکه به کمک وضع قوانین جدید و همراهی برخی مدیران شرکت‌های بزرگ رفع شد، درس بزرگی به تمامی فعالان اقتصادی داد که به گفته جی پی مورگان: «شرکت موفق، پیش از آنکه وضعیت اقتصادی خوبی داشته باشد باید قابل اطمینان باشد». خروش دهه سوم (درس سوم: رونق فرهنگی، عاملی مهم در امور اقتصادی) تحولات فرهنگی در سال‌های ۱۹۲۰، به عنوان خروش دهه سوم نامیده شده است که اشاره به پیشرفت قابل توجه شهرهای بزرگ غربی در عرصه‌‌های هنر و موسیقی دارد. در این دوران، رشد سریع صنایع و استفاده گسترده از خودرو، تلفن، برق و نمایش‌های تصویری منجر به تحول عظیم فرهنگی شد. در پی این مسائل، بازار حالت گاوی (حالتی که انتظار، نسبت به اوضاع بازار مثبت است و رونق در عرصه‌های اقتصادی وجود خواهد داشت) به خود گرفت و نشان داد که تحولات فرهنگی رونق اقتصادی را نیز منجر خواهد شد. تلفیق شدن با بازارهای موازی (درس چهارم: وحدت بازارهای سرمایه، عاملی برای رقابت بیشتر در شرایط یکسان) NYSE طی دو مرحله در سال‌های ۲۰۰۶ و ۲۰۰۷ به ترتیب با مراکز مبادلات آرکیپلاگو هلدینگ (Archipelago Holdings) و یورونکست (Euronext) تلفیق شد. بنابراین، اولین مرکز مبادلات سهام جهانی را با نام NYSE Euronext باز گشودند. مرکز مبادلات NYSE Euronext، که بزرگ‌ترین مرکز مبادلات جهان است، نشان داده است حضور شرکت‌ها در عرصه بین‌المللی چگونه می‌تواند با افزایش رقابت، ریسک سرمایه‌گذاران را کاهش دهد.