مروری بر تاریخچه بورس
امروزه «بورس»، نه تنها در میان سهامداران، بلکه برای اغلب مردم واژهای ملموس به شمار میآید. تصور بیشتر افراد، حتی خود سهامداران از بورس، تالارهای بستهای است که در آن لیست طویلی از مشخصات انواع سهام به نمایش گذاشته میشود. این در حالی است که قرنها پیش، سرمایهگذاران حتی بدون داشتن سهم اقدام به معامله میکردند. بنابراین، آگاهی از آنچه در فرآیند شکلگیری بورس به صورت امروزی قرار دارد میتواند یاریگر سرمایهگذاران امروز باشد. زیرا هرچه افراد درک عمیقتری از چرایی و چگونگی پیدایش این بخش اقتصادی داشته باشند میتوانند با آگاهی بیشتر، مسیر و نحوه سرمایهگذاری خود را انتخاب کنند.
امروزه «بورس»، نه تنها در میان سهامداران، بلکه برای اغلب مردم واژهای ملموس به شمار میآید. تصور بیشتر افراد، حتی خود سهامداران از بورس، تالارهای بستهای است که در آن لیست طویلی از مشخصات انواع سهام به نمایش گذاشته میشود. این در حالی است که قرنها پیش، سرمایهگذاران حتی بدون داشتن سهم اقدام به معامله میکردند. بنابراین، آگاهی از آنچه در فرآیند شکلگیری بورس به صورت امروزی قرار دارد میتواند یاریگر سرمایهگذاران امروز باشد. زیرا هرچه افراد درک عمیقتری از چرایی و چگونگی پیدایش این بخش اقتصادی داشته باشند میتوانند با آگاهی بیشتر، مسیر و نحوه سرمایهگذاری خود را انتخاب کنند. درس اول: کاهش ریسک کسبوکار در سده ۱۴ میلادی، نقصان موجود در سیستم بانکداری، توسط خود تجار مرتفع میشد، به این ترتیب که آنها، وامهای دریافتی از طریق بانکها را در میان خود مبادله میکردند. در آن دوره از تاریخ، نرخ بهره در بانکهای مختلف یکسان نبود و به علاوه، مبلغ دریافتی وام برای همه تجار یکسان نبود. در نتیجه، تجار وامهای سنگین با بهره بالا را که ریسک فراوانی نیز به همراه داشتند، بین یکدیگر مبادله میکردند تا بتوانند بخشی از ریسک کسبوکارشان را کاهش دهند. در واقع، تجار بر روی لوحههای سنگی، شرایط انجام مبادلات را ثبت کرده و وامهای دریافتی را بین یکدیگر معامله میکردند، درست مشابه آنچه معاملهگران امروزی انجام میدهند. درس دوم: سهام، عاملی برای بهرهوری همه مردم از مبادلات اقتصادی اولین مکان مبادله سهم، به سال ۱۵۳۱ در آنتورپ (Antwerp) بلژیک برمیگردد. هنگامی که معاملهگران و وامدهندگان در محلی به نام بورس گرد هم میآمدند و وامهای دولتی و خصوصی را مبادله میکردند. شاید عجیب به نظر برسد، اما تنها امکانات موجود آن زمان برای مبادله، سفته و اوراق قرضه بود. در حقیقت، سفته برگه تعهدی بود که وامگیرنده دریافت میکرد که زمان و مبلغ وام در آن گنجانده شده بود تا وامدهنده را متعهد به پرداخت وام در موعد مقرر کند. اوراق قرضه قراردادی میان دو مبادلهگر بود که به واسطه آن، مالک، پول خود را در اختیار طرف دیگر قرارداد میگذاشت و در عوض مبلغی را به عنوان بهره دریافت میکرد. اگرچه در این دوران، افراد در کسبوکارشان با یکدیگر شریک شده و هر یک سهمی از سوددهی را در اختیار داشتند، اما سهام به صورت امروزی و رسمی وجود نداشت. در نتیجه، اینطور برداشت میشود که وجود سهمهای مختلف در کسبوکار امروزی، به طوری که همه افراد جامعه در حد توان به آن دسترسی دارند، باعث رشد کارآیی اقتصادی جوامع شده است. درس سوم: سرمایهگذاری یعنی: منفعت دوجانبه دراوج نظام امپریالیسم، سده ۱۷ میلادی، انتقال کالا از هند به اروپا توسط کشتیها انجام میشد. این دریانوردان، به هنگام بازگشت از هند، توسط دزدان دریایی نژاد بربر مورد تهاجم قرار میگرفتند و محمولههایشان به غارت برده میشد. به این ترتیب، مالکان کشتی پیش از هر سفر به دنبال سرمایهگذارانی بودند تا از این طریق کشتی و خدمه آن را بیمه کنند و اگر سفر موفقی روی میداد، این سرمایهگذاران نیز در سود حاصل از فروش کالاهای هندی شریک بودند. به این ترتیب شرکتهایی به وجود آمدند که وظیفه جمعآوری سرمایه لازم برای این کار را بر عهده داشتند، اما فعالیت آنها بیشتر پس از هر سفر به پایان میرسید و برای سفرهای آتی، شرکت دیگری به وجود میآمد. در آن زمان، سرمایهگذاران برای کاهش ریسک، سرمایه خود را به چند سفر مختلف، یعنی چند شرکت متعدد اختصاص میدادند (این همان توصیه امروزی متخصصان بازار سرمایه، مبنی بر توزیع سرمایه میان داراییهای مختلف است). در این دوران دولتهای هلند، بریتانیا و فرانسه به شرکتهایی که در نام آنها هند شرقی وجود داشت، مجوزهایی اعطا کردند. در نتیجه این مهم، شرکتهای یادشده تنها عوامل سرمایهگذاری روی سفرهای دریایی شدند. به این ترتیب، سرمایهگذاران جذب آنها شدند و در ازای دریافت سود سهام، هزینههای مربوط به سفرهای دریایی را تامین میکردند. با این تفاسیر میتوان آنها را اولین شرکتهای سهامی تاریخ دانست. همچنین، آنها با انتشار سهام جدید، سرمایه لازم برای بهبود وضعیت کشتیها و ساخت بادبانهای بزرگتر را مهیا میکردند. به علاوه، داشتن مجوز از سوی دولت، فضای رقابت را تنگتر میکرد که نتیجه آن منفعت بیشتر سرمایهگذاران بود. چنانچه مشاهده میشود، این امتیازات مشابه مزایای شرکتهای سهامی امروزی است که هم سهامداران و هم مدیران شرکت از آن بهره میجویند. به عبارت دیگر، شرکتها با استفاده از سرمایه مردم، به توسعه کسبوکار خود میپردازند و مردم نیز از سود حاصله بهره میبرند.
ارسال نظر