یادداشت سهامدار
سهامداران خرد بدون حامی
در سال های ۷۳ و ۷۴ از طریق شرکتی که در حال واگذاری به بسیجیان و رزمندگان بود با بورس و سهام آشنا شدم.
رجب رجبی
در سال های ۷۳ و ۷۴ از طریق شرکتی که در حال واگذاری به بسیجیان و رزمندگان بود با بورس و سهام آشنا شدم. آن روزها اعلام شد که شرکت یادشده، آینده بسیار خوبی دارد و من نیز به همین دلیل هر سهم آن شرکت را به مبلغ ۷۵۰۰ریال به صورت قسطی خریدم.
از آن به بعد ارتباط من با بورس در حد دانستن قیمت آن سهم بود تا اینکه در سالهای ۸۰ تا ۸۳تبلیغات گستردهای برای جذب افراد به بورس و سرمایهگذاری در آن از مجاری مختلف و به خصوص سازمان بورس انجام میشد.
تالارهای بورس به سرعت گسترش پیدا کرد و قیمت سهام شرکتها به قول مسوولان امروز بورس به صورت حبابی رشد کردند.
خوب به یاد دارم که مسوولان وقت سازمان بورس در همه مصاحبهها و توصیهها به سهامداران جزء تاکید میکردند به بازار سرمایه وارد شوندو برای اینکه سرمایه آنها از ریسک کمتری برخوردار شود از سهام شرکتهای سرمایهگذاری خرید کنند.
بنده و امثال بنده نیز به توصیههای متخصصان سرمایهگذاری بورس عمل کرده و پساندازهایی را که با مشکلات به دست آورده بودیم و حتی با شکستن قلک بچهها و گرفتن مبلغ اندک پسانداز آنها جهت سرمایهگذاری به بورس رفته و تعدادی سهام از شرکتهای سرمایهگذاری با قیمتهای بالا خریداری کردیم.
حال با توجه به شرایط سیاسی و بعضی تصمیمهای غیرکارشناسی در اقتصاد کشور شاهد سقوط ارزش سهام بسیاری از شرکتها و رسیدن قیمتها به کف هستیم.
سرمایه سهامداران خرد مثل من نه تنها برابر تورم افزایش نداشته بلکه از اصل سرمایه نیز چیزی باقینمانده است.
به راستی چه کسی، چه سازمانی از سرمایهگذاران خرد که بنابر وظیفه انسانی و ملی و به دعوت مسوولان بازار سرمایه کشور به این بازار وارد شده و بخش قابلتوجهی از سرمایههای خود را از دست دادهاند حمایت میکند؟ کدامین سازمان پاسخگوی زیان غیرقابل جبران سهامداران جزء است؟
- چرا سازمان بورس از هرمهای نظارتی و کنترلی خود برای اخذ و انتشار به موقع گزارشهای مالی، در شرایطی که بعضی از شرکتها در پایان نه ماه هم گزارش مالی قابل استفاده ارائه نمیدهند، استفاده نمیکند؟
- چگونه است که یک شرکت در چندین مرتبه EPS خود را تغییر میدهند و در برخی موارد در آخر سال هم هیچکدام از ارقام اعلام شده را محقق نمیکند و باز هم از سوی بورس هیچگونه بازخواستی نمیشود؟
- چرا بر نحوه توزیع سود شرکتها نظارت نمیشود تا جایی که شرکتی بعد از قریب ده ماه سود سهامداران را پرداخت نمیکند؟
- چرا مدیران شرکت بورس به شرکتها توصیه میکنند به سهامداران سود کمتری پرداخت کنند؟ آیا فکر نمیکنند پرداخت سود کمتر به سهامداران جزء که به ناچار در شرایط مختلف تصمیم به فروش و یا جابهجایی سهام میگیرند به نفع شرکت و سهامداران عمده و به ضرر سهامداران جزء است و از طرفی برخی از سهامداران جزء با دریافت سود سالانه سرمایهگذاریهای خود در شرکتها امرارمعاش میکنند و پرداخت سود کمتر یعنی ایجاد تنگنا در معیشت سهامداران جزء.
در پایان از مدیران محترم سازمان بورس و شرکت بورس تقاضا دارم تدابیر لازم را برای حمایت از بیش از ۳میلیون سهامدار جزء بیاندیشند و در تمامی برنامهریزیها حقوق به حق سهامداران جزء را برای حمایت از سهامداران عمده زیر پا نگذارند تا شاهد رشد روزافزون بازار سرمایه باشیم.
از خوانندگان دائمی روزنامه دنیایاقتصاد
ارسال نظر