گروه بورس - همایون دارابی، بازار دادوستد سهام در حالی امروز شنبه فعالیت خود در چهارم هفته فروردین‌ماه سال۸۶ را آغاز خواهد کرد که روند معاملات بیش از متغیرهای خارجی تحت تاثیر مسائل درون بازار قرار گرفته است. در آخرین روزهای هفته گذشته و در شرایطی که کاهش برخی نگرانی‌های بیرونی از جمله پایان ماجرای تجاوز ملوانان انگلیسی به آبهای کشورمان خاتمه یافته و بازار رشد تا حدودی قابل توجه را آغاز کرده بود، عرضه گسترده سهام از سوی معامله‌گران کوتاه‌مدت راه را برای رشد قابل ملاحظه بازار بسته و روند دادوستد سهام را دچار رکود کرد، به گونه‌ای که در روز چهارشنبه اکثر نمادهای عمده بازار با صف‌های فروش مواجه شدند. هرچند که برخی از کارشناسان بازار تاثیر بروز برخی واکنش‌ها به انتشار خبر پیشرفت قابل توجه فناوری هسته‌ای در کشورمان و اعلام ورود جمهوری اسلامی‌ایران به جرگه کشورهای دارای فناوری غنی‌سازی صنعتی اورانیوم و تنش موجود در روابط ایران و امریکا را سبب تامل و احتیاط معامله‌گران عنوان می‌کنند، اما به نظر می‌رسد بازار سهام به دلیل برخی از مسائل داخلی، از ظرفیت رشد قابل ملاحظه‌‌ای نیز برخوردار نیست. خروج سرمایه از بورس و حرکت آن به سوی بازارهای موازی از جمله املاک و مستغلات، همچنین بازار رو به رشد فلزات، عدم اطمینان به توانایی رشد بازار، حفظ قدرت نقدشوندگی، دشواری‌های موجود در روند دادوستد سهام، نزدیکی فصل برگزاری مجامع شرکت‌های بورسی از جمله دلایلی به شمار می‌رود که مانع از رشد بازار و تزریق منابع مالی جدید به بازار شده است. از این رو عدم تزریق نقدینگی، جدید به بازار و حفظ سطوح قبلی نقدینگی، بازار را تنها قادر به نمایش گذاشتن نوسانات کوتاه آن هم از طریق حرکت نقدینگی از یک گروه به گروه دیگر می‌کند.

به نظر می‌رسد مسوولان بازار برای مقابله با این شرایط، برنامه‌هایی را در دستور کار خود قرار داده‌اند، اولویت‌دهی به تشکیل شرکت‌های تامین سرمایه و صندوق‌های مشاع به عنوان ترمیم‌کنندگان وضعیت نقدینگی بازار و ارائه پیش نویس اولیه ای برای مقابله با تاثیرات مخرب اعمال سیاست حجم مبنا جهت کاهش مشکلات دادوستد سهام از جمله این اقدامات است.

آیا گره‌های معاملاتی باز خواهند شد؟

شاید برای مالکان دهها‌میلیارد تومان سهام و وجه نقد که معاملات آنها به دلیل اعمال سیاست حجم مبنا در صف‌های خرید و فروش سهام گاهی تا ماه‌ها معطل مانده است، هیچ چیز همانند ارائه طرح اولیه‌ای برای رفع این مشکل - هرچند که طرحی اولیه و ناکامل باشد - جذاب نباشد. شرکت بورس در آخرین روز کاری هفته گذشته طرح اولیه خود برای برداشتن گره‌های معاملاتی یا به عبارت بهتر و کلی‌تر تله‌های نقدینگی بازار را اعلام کرده است که براساس آن ضمن پیش بینی حذف حداکثر ۲۰روزه حجم مبنا تغییر حجم مبنا با کاهش حداکثر ۵/۳۷درصدی حجم مبنا برای شرکت‌های دارای سرمایه بیش از ۵۰۰میلیارد تومان، همچنین ارائه احتمال تغییر شاخص‌های بازار لحاظ شده است. این پیشنهاد که پس از طرح ایجاد تابلوی چهارم (تعین تکلیف نمادهای بسته و رفع مشکل سهامداران) دومین ابتکار در جهت رفع تله‌های نقدینگی بازار به شمار می‌رود، از چند منظر قابل توجه است:

۱ - این طرح نیز همچون طرح تابلوی چهارم فاقد جامعیت در شناخت دقیق و آکادمیک موضوع بوده و تنها بر شناخت شهودی افراد تاکید دارد، بدون شناخت دلایل واقعی تشکیل گره‌های معاملاتی و تعریف آنها، برخورد با آنها که در طرح اولیه به صورت اطلاع یافتن مدیرعامل شرکت بورس پس از ۱۰ روز از تشکیل یک گره معاملاتی پیش بینی شده است زمینه‌ساز برخورد سلیقه‌ای را فراهم می‌آورد، چنین مشکلی در اجرای قانون تابلوی چهارم نیز مشاهده می‌شود. در حالی که مدت اولیه اجرای چنین طرحی رو به پایان است، هستند شرکت‌های که نه در تابلوی چهارم‌اند و نه در سه تابلوی دیگر بورس! بعید نیست که به زودی برای آنها نیز تابلوی جدیدی پیشنهاد شود!

۲ - در فرض اولیه طرح اخیر همچون طرح قبلی، اساس طراحی بر یک بار بازی بازیگران استوار است، حال آنکه بازار با تکرار دائمی‌ بازی‌ها شکل می‌گیرد. با فرض تنها یک بار بازی تکلیف تکرار در بازار نامشخص می‌ماند. همانگونه که در طرح تابلوی چهارم فرض تاکید بر یکبار خرید و فروش سهام، سبب عدم شکل‌گیری معاملات در آن شد. در طرح جدید نیز مشخص نیست در صورتی که یک نماد پس از یک بار به اصطلاح رفع گره مجددا با گره مواجه شد، چه تصمیمی‌گرفته می‌شود، همچنین مشخص نیست چرا همچون طرح تابلوی چهارم معامله‌گران گیر افتاده در تله حجم مبنا تنها محکوم به فروش هستند، پیش‌بینی عدم امکان حذف صف‌ها پس از حذف حجم مبنا از یک نماد -که همانند امکان نداشتن تغییر قیمت در نمادهای تابلوی چهارم در طول بازار است و آیا این‌گونه پیش‌بینی‌ها موجب یک طرفه شدن بازی و در نتیجه آن، عدم رخداد بازی یا خروج یک بازیگر از بازی نمی‌شود.

۳ - در انتهای طرح جدید، بار دیگر، حجم مبنا براساس میزان سهام شناور اشاره شده است، سوال اساسی این است که پس از چهار سال اجرای طرح حجم مبنا این طرح تا چه حد بر فاکتور سهام شناور موثر بوده است. همچنین این سوال بی پاسخ می‌ماند که چرا در ابتدای سال ۸۴، حجم مبنا به ناگهان از ۵صدم درصد به ۸ صدم درصد افزایش یافت و اینک با حصول چه تجربه ای بار دیگر به سطح قبلی آنهم در برخی از نمادها بازگردانده می‌شود. خوشبختانه علم مالی به دلیل استواری بر مبنای منطقی قابل استدلال بر اساس ریاضیات و تجربه به هیچ عنوان نیازمند سعی و خطاهای تجربه اندوزانه نیست.

۴ - طرح جدید همچنین در خود، وعده تغییر مبنای شاخص بورس و ارائه شاخص‌های جدید را دارد، اگر شاخص بورس را دماسنج شرایط کلی اقتصاد کشور به شمار آوریم، تغییر شاخص تغییر دادن دماسنج، با هدف قلب واقعیت‌های محیطی و پیرامونی و تغییر مقررات بازی است که بازیگران آن به‌جای ممارست بیشتر، راه میانبر را در نظر گرفته‌اند.