یادداشت
هدفمندسازی یارانهها، فرصتی برای حسابداران
امروزه تمام جوامع به نقش پر رنگ حسابداران در اقتصاد واقف هستند. حسابداران دیگر دفترداران سادهای نیستند که تنها مسوول ثبت و ضبط اطلاعات و عملیات مالی شرکتها باشند، بلکه آنها وظایف سخت، مهم و در عین حال بسیار متنوع همچون اعتباربخشی به صورتهای مالی، هدایت عملیات شرکتها، تخصیص منابع و تصمیمگیری در مورد مسائل مهم شرکتها را برعهده دارند.
علی اصغر عرب احمدی*
امروزه تمام جوامع به نقش پر رنگ حسابداران در اقتصاد واقف هستند. حسابداران دیگر دفترداران سادهای نیستند که تنها مسوول ثبت و ضبط اطلاعات و عملیات مالی شرکتها باشند، بلکه آنها وظایف سخت، مهم و در عین حال بسیار متنوع همچون اعتباربخشی به صورتهای مالی، هدایت عملیات شرکتها، تخصیص منابع و تصمیمگیری در مورد مسائل مهم شرکتها را برعهده دارند. این تنوع وظایف باعث شده است حسابداران در جایجای شرکتها و جامعه دارای نقشها و مسوولیتهای متنوعی باشند و در نتیجه آنها از ارکان اصلی شرکتها به منظور اتخاذ تصمیمات مهم هستند.
از طرف دیگر، طرح عظیم هدفمندسازی یارانهها طی چند روز اخیر به اجرا درآمده است. با توجه به اینکه مهمترین اثر طرح مزبور، نتایج مالی آن است و حسابداران باید بکوشند که با ابزار و تخصصی که در اختیار دارند هر چه بهتر شرکتها، سازمانها و از همه مهمتر جامعه را با این طرح هماهنگ سازند. در این نوشتار تنها سعی شده است که به وظیفه و فرصتهای پیش روی حسابداران در شرکتها پرداخته شود و به نقش کلان آنها در محیط اقتصادی نگریسته نشده است.
حسابداران به طور کلی به دو صورت با شرکتها در ارتباطند. دسته اول شامل حسابدارانی است که در قسمتهای مختلف سازمان به عنوان کارمند مشغول به فعالیت هستند. کارمندان قسمت حسابداری، حسابداران مدیریت، مدیران مالی، مدیران اجرایی و برخی اعضای هیاتمدیره، جزو این گروه هستند که تصمیمات حیاتی شرکت برای هدایت عملیات و تخصیص منابع شرکت بر عهده آنها است. دستهای دیگر از حسابداران، افرادی هستند که جزو پرسنل سازمان نبوده، اما با سازمان مربوط در ارتباط هستند، مانند حسابرسان مستقل و مشاوران مالی سازمان. حسابرسان و مشاوران، با ارائه پیشنهادات مفید به صورت شفاهی یا کتبی میتوانند شرکتها را در امر اصلاح ساختار سیستمهای مدیریت، کنترلی و هزینهیابی یاری دهند.
حسابرسان با توجه به تجربه و دانشی که طی چندین سال مطالعه و کار حرفهای با شرکتها و سیستمهای مختلف به دست میآورند، میتوانند جزو بهترین مشاوران شرکتها باشند. یکی از محصولهای فرعی آنها در حسابرسی مالی سالانه، نامه مدیریت است که در آن حسابرسان نقاط ضعف کنترلهای داخلی و سیستمهای شرکت را به همراه راهکارهایی به منظور بهبود و اصلاح آنها به شرکت ارائه میکنند. آنها همچنین با انجام حسابرسی عملیاتی نقش مهمی در این زمینه ایفا میکنند.
حسابداران در هر جایگاهی باید با توجه به شرایط، شرکتها را ترغیب کنند که سیستمهای مدیریت و هزینهیابی سنتی همچون هزینهیابی بر مبنای حجم را کنار گذاشته و به سیستمهای مدیریت و هزینهیابی مدرن همچون هزینهیابی بر مبنای فعالیت، هزینهیابی بر مبنای هدف، هزینهیابی کایزن، هزینهیابی بر مبنای کیفیت، سیستم مدیریت استراتژیک ارزیابی متوازن، سیستم موجودی و تولید به موقع، سیستمهای نوین بودجهبندی و در نظر گرفتن محدودیتهای تولید(تئوری گلوگاه) در عملیات خود روی آورند. در سیستمهای نوین مدیریت و هزینهیابی به جای توجه صرف به کاهش هزینهها به عوامل دیگری همچون فعالیتهای دارای ارزش افزوده، چرخه عمر محصول، نیازهای مشتری و بهبود مستمر محصولات و فرآیندها توجه میشود، و در واقع به جای کاهش هزینه، مدیریت هزینه ملاک عمل قرار میگیرد.
در سیستمهای سنتی برای کاهش هزینهها، ممکن است شرکت برخی بخشهای خود را تعطیل یا مواد اولیه ارزان تر و با کیفیت پایین تر را جایگزین مواد اولیه فعلی تولید کند که آثار این اقدامها ممکن است باعث افت کیفیت محصول و کاهش رضایت مشتریان و در نهایت کاهش سودآوری و ورشکستگی شرکت شود.
مهندسی ارزش با استفاده از روشهای پیشرفته هزینهیابی و با تجزیه و تحلیل کیفیت، قیمت و کارکردهای مختلف محصول از یک طرف و بهای تمام شده محصول از طرف دیگر، تلاش در جهت کاهش هزینهها دارد. در هزینهیابی بر مبنای فعالیت، فعالیتهایی که به ارزش موردنظر مشتری نمیافزایند، باید حذف شوند؛ زیرا این فعالیتها منابع محدود و کمیاب را بیهوده مصرف میکنند.
هزینهیابی بر مبنای هدف میکوشد که تمام زنجیره ارزش محصول (که کلیه فرآیند درون شرکت از مرحله تحقیق و توسعه به عنوان نقطه آغازین تا خدمات پس از فروش به عنوان نقطه پایانی را شامل شود) را بر اساس نظرات مشتری و قبل از تولید محصول طراحی کنند. در هزینهیابی کایزن، تلاشها در جایی متمرکز میشود که اثربخشتر است و بر اساس نظرات مدیران ارشد سازمان انجام میشود و یا در تئوری گلوگاه، مدیران شرکت توجه خود را معطوف افزایش سرعت فعالیتهایی میکنند که در گلوگاه قرار دارند یعنی فعالیتهایی که به علت وجود محدودیتها در زنجیره ارزش محصول موجب کاهش سرعت عملیات میشوند و این کاهش سرعت باعث ایجاد و انباشت کالای در جریان ساخت در فعالیتهایی میشود که هنوز به مرحله گلوگاه نرسیدهاند.
این انباشت کالا باعث تحمل هزینهها و افت کیفیت محصولات میشود و یا ارزیابی متوازن به عنوان یک سیستم مدیریت استراتژیک، سازمان را قادر میسازد تا برنامه ریزی تجاری و مالی خود را با یکدیگر هماهنگ کند، برنامههایی که موجب مصرف منابع مختلف مالی میشوند.
ارزیابی متوازن به شرکت کمک میکند که آن در مرتبط کردن طرحها و فعالیتهای خود با اهداف استراتژیک سازمان موفق عمل کند و حتی میتواند باعث تغییر و اصلاح ساختار سازمان شود؛ بنابراین اجرای طرح هدفمندسازی یارانهها، فرصتی مطلوب برای حسابداران است تا با تخصص خود، شرکتها را به منظور مدیریت هزینه و اصلاح ساختار عملیات یاری دهند.
* حسابدار رسمی
arabahmadi@accamail.com
ارسال نظر