پرسش و پاسخ
نوسانگیری در بورس
پرسش از آقای س – پولی: جهت
نوسان گیری از حرکات قیمت سهام در بورس چه راهکارهایی را پیشنهاد میکنید؟
شروین شهریاری
پرسش از آقای س - پولی: جهت
نوسان گیری از حرکات قیمت سهام در بورس چه راهکارهایی را پیشنهاد میکنید؟ پاسخ: بورس تهران این روزها با توجه به ورود نقدینگی جدید و رکود بازارهای موازی دوران پررونقی را سپری میکند. این مساله همزمان با رشد حجم معاملات، زمینه افزایش تحرک و تشدید نوسانات قیمت سهام را نیز فراهم کرده است. البته در خصوص چشمانداز آینده بازار باید در نظر داشت با توجه به تجربه رالی پرشتاب صعودی ناشی از واکنش شدید بورس تهران به روند احیای اقتصاد جهانی (به ویژه در بازار مواد و کالا)، جذابیت قیمتهای کنونی سهام برخی شرکتها برای سرمایهگذاری کوتاه مدت کاهش یافته است. این در حالی است که در نقطه مقابل، فعالیت با دید بلندمدت در شرایط فعلی کماکان با پتانسیلهای بالقوهای همراه است.
به طور کلی، درگیر شدن در فرآیند نوسانگیری در بازار سهام علاوه بر نیاز به مهارت و دقت زیاد و لزوم ارتباط نزدیک با معاملهگران شرکتهای کارگزاری، اضطراب مضاعفی را بر فرد تحمیل میکند و در صورتی که درصد بزرگی از کل سرمایه به این استراتژی اختصاص یابد، اغلب نتیجه مطلوبی را عاید سرمایهگذار نمیکند. نوسانگیری باعث میشود مبالغی تحت عنوان کارمزد، مالیات و ... پرداخت شوند که هر چند ممکن است کوچک به نظر برسد، اما با تکرار این روند، تبدیل به ارقام هنگفتی در بلندمدت میشوند. یک سرمایهگذار بنیادی سعی میکند با استفاده از دانش خود یک ارزشگذاری بر سهام شرکت انجام داده و سپس ارزش مورد محاسبه را با قیمت روز سهام مقایسه کند. در صورتی که قیمت به نحو معناداری زیر ارزش ذاتی قرار داشته باشد، سهم را میخرد و وقتی بازدهی مورد نظر را کسب کرد از سهم خارج میشود. در چنین روشی معمولا یک «حد ضرر» نیز تعریف میشود که در آن شخص سرمایهگذار با توجه به احتمال نادرست بودن ارزشگذاری و تحلیل خود، کف قیمتی را مشخص میکند که در صورت نزول شدید سهام یک شرکت، اقدام به فروش کند. به همین ترتیب هر گاه ارزشگذاری انجام شده نتواند قیمت کنونی سهم را توجیه کند، سرمایهگذار مزبور از ورود به سهم حتی با وسوسه استفاده از نوسان کوتاه مدت اجتناب میکند. این در حالی است که نوسانگیران معمولا هدف قیمتی مشخصی برای خرید و فروش ندارند و ممکن است تنها با مثبت شدن روند قیمتی یک سهم آن را خریده و در روند منفی، آن را بفروشند. فردی که با نوسانات بازار همراه است، قیمتهای لحظهای و صفهای خرید و فروش را دنبال میکند و تصمیمات خود را نیز بر همین مبنا اتخاذ میکند.
در حقیقت میتوان گفت تفاوت اصلی در اینجا این است که معاملات سرمایهگذاران حرفهای براساس رشد یا کاهش ارزش برآوردی آنها از سهام یک شرکت انجام میشود؛ اما نوسانگیران در روشی معکوس، بر اساس رشد یا کاهش قیمت سهم تصمیمات خرید و فروش را اتخاذ میکنند. سخنی در بین این طرفداران این گروه بسیار شنیده میشود که میگوید «هر چند صنعت یا شرکت X موقعیت مناسبی دارد، اما هنوز موقع خرید سهام آن فرا نرسیده است». البته پشتوانه استدلالی این جمله به روند کنونی معاملات سهم یا صنعت در بازار متکی است. این سرمایهگذاران اغلب پول خود را از یک سهم به سهم دیگر جابهجا میکنند و به واسطه فقدان تحلیل از ارزش ذاتی، با یک فاز تاخیر به جرگه صفهای خرید و فروش میپیوندند. بدین ترتیب در وارد شدن به یک سرمایهگذاری مناسب دیر عمل میکنند (چون منتظر جو بازار هستند) و در خارج شدن از سهامگران نیز ناموفق بوده و در تلهصفهای فروش گرفتار میشوند. اما یک سرمایهگذار آگاه به خوبی میداند که رفتار بازار چندان قابل پیشبینی نیست، ولی چون به اصل «حرکت قیمت به سوی ارزش ذاتی» اعتقاد دارد، ترجیح میدهد به جای تخمین رفتارهای بازار، افق زمانی سرمایهگذاری خود را بزرگتر کند و بدین ترتیب از بازدهی سرمایهگذاری خود به بهترین شکل منتفع شود.
واقعیت این است که قواعد نوسانگیری آسان و سریع است و با جو بازار تغییر میکند، اما قوانین سرمایهگذاری حرفهای پیچیده است و فرد باید با تلاش و صرف وقت زیاد دانش حسابداری و تحلیل بنیادی و تکنیکی را در خود تقویت کند. به همین علت است که تعداد
نوسان گیران در بازار سرمایه زیاد و تعداد سرمایهگذاران حرفهای بسیار کم است. اما مطالعه تاریخچه سرمایهگذاران موفق نشان میدهد که دنبالهروی از بازار باعث کسب سودهای کلان نمیشود و بازدهیهای بزرگ معمولا با خرید و نگهداری سهام ارزنده و ارزان در افق زمانی بلندمدت اتفاق میافتند.
Shahriary_sh@yahoo.com
ارسال نظر