پرسش و پاسخ
تحول بنیادی در دوده صنعتی
پاسخ: در یک سال گذشته و همگام با رشد نرخ ارز برخی صنایع بورسی شاهد دگرگونی سریع وضعیت بنیادین خود بودهاند. به این ترتیب صنایعی که تا مدتها قبل به علت ثبات قیمت ارز و تورم داخلی قدرت رقابت را از دست داده بودند با یک چرخش ناگهانی در وضعیت اقتصادی خود مواجه شده و در بسیاری موارد بهبود سریع وضعیت مالی و سودآوری را تجربه کرده اند. یکی از بارزترین نمونههای این رویداد در صنعت تامین مواد اولیه لاستیک (دوده صنعتی) قابل مشاهده است که پیشتر از واردات ارزان و مازاد ظرفیت تولید رنج میبرد. همین رقابت نابرابر موجب شد تا دو سهم طلایی این صنعت در سالهای ۸۲ تا ۸۴ (کربن ایران و دوده صنعتی پارس) به وضعیت نامناسبی در سالهای اخیر دچار شوند. حال با رشد نرخ ارز و افزایش قیمت محصولات بار دیگر نشانههای تجدید رونق در سودآوری و قیمت سهام این صنعت پدیدار شده است. در سال گذشته، کل مصرف دوده صنعتی کشور توسط شرکتهای تایرساز حدود ۸۰ هزار تن بوده است که بیش از دو سوم آن توسط دو شرکت کربن و دوده صنعتی پارس تامین شده است. در سال جاری هم علاوه بر قطع تقریبا کامل واردات (که سال گذشته حدود ۴۵۰۰ تن بوده است) به علت صرفه اقتصادی ناشی از
رشد نرخ ارز، شرکتهای این صنعت به صادرات نیز روی آوردهاند. در این میان، دوده صنعتی پارس با تولید و فروش ۲۵ هزار تن، پس از کربن (با ۲۸ هزار تن تولید) دومین تولیدکننده بزرگ این محصول در کشور شناخته میشود. این شرکت در پایان سال ۹۰ زیان انباشتهای معادل ۲/۱ میلیارد تومان (۲۰ درصد سرمایه ثبت شده) را در حسابهای خود داشته است که علت عمده آن به زیانهای سنگین سالهای ۸۷ و ۸۸ (مقارن با افت توان رقابتی شرکت) بازمیگردد. اما در سال جاری، «شدوص» با پیشبینی سود خالص ۴۰۰ میلیون تومانی کار خود را آغاز کرد که طی چند مرحله تعدیل مثبت در حال حاضر این پیشبینی به بیش از ۴ میلیارد تومان (۶۸۶ ریال به ازای هر سهم) افزایش یافته و «شدوص» را در معرض خروج از زیان انباشته و تقسیم سود در مجمع آتی قرار داده است. برای تخمین وضعیت شرکت در سال آینده مناسب است تا ابتدا مروری بر عملکرد فروش و هزینه مواد مستقیم (که بیش از ۸۰ درصد بهای تمام شده را تشکیل میدهد) در دورههای مالی اخیر داشته باشیم. بدین منظور به جدول شماره یک توجه کنید.
منظور از ستون «مقدار» در جدول شماره یک، تناژ فروش محصولات است. مبلغ هر تن فروش از تقسیم کل فروش در هر دوره بر تناژ مزبور به دست آمده است. همچنین منظور از مبلغ هر تن در ردیف بهای تمام شده، هزینه مصرف مواد به ازای هر تن کالای فروش رفته در همان دوره است. به عنوان مثال، در نیمه اول سال 90 فروش هر تن دوده برابر 8/1 میلیون تومان بوده است، در حالی که در هر تن از این محصول، 4/1 میلیون تومان مواد اولیه به کار رفته است. در جدول شماره دو، آهنگ رشد قیمتهای فروش با هزینه مواد اولیه مقایسه شده است. یادآور میشود عمده مواد اولیه «شدوص» فورفورال اکستراکت (محصول فرعی پالایشگاههای روغنسازی)، نفت کوره واحدهای پتروشیمی (CFO) و روغن سنگین قطران است. از بررسی ارقام جدول دو میتوان به چند نتیجه دست یافت:
۱- رشد بهای فروش به شکل تقریبا پیوسته در هر دوره نسبت به قبل اتفاق افتاده است. آهنگ این صعود با شتاب کمتری از افزایش نرخ ارز پیروی میکند.
2- هزینه مواد اولیه با یک فاز تاخیر و با شتاب کمتری از رشد نرخ فروش، افزایش مییابد.
۳- اگر بازه زمانی طولانیتری را مد نظر قرار دهیم (همانطور که ستون سمت چپ جدول نشان میدهد) مشاهده میشود که قیمت فروش هر واحد دوده نسبت به ۱۵ ماه قبل ۵۰ درصد رشد کرده، در حالی که افزایش هزینه مواد اولیه به ازای هر تن فروش در این دوره ۳۰ درصد بوده است. به عبارت دیگر سرعت افزایش درآمدها از هزینه مواد مصرفی بیشتر است.
با عنایت به اطلاعات کسب شده میتوان به تخمین درآمد فروش و بهای تمام شده در سال آینده پرداخت. به این منظور به جدول شماره سه توجه کنید. در جدول شماره سه برای تخمین عملکرد سال آینده از مفروضات زیر استفاده شده است:
۱- حجم فروش معادل سال جاری و قیمت فروش نیز بدون تغییر نسبت به فصل پاییز ۹۱ برآورد شده است.
2- هزینه مواد مستقیم با مبنا قرار دادن نرخهای فصل پاییز و با توجه به کل حجم تولید و فروش برآورد شده است.
۳- هزینه دستمزد و سربار (به جز بخش مربوط به استهلاک که ثابت است) با ۳۰ درصد رشد نسبت به عملکرد ۹ ماهه (پس از تبدیل آن به سالانه) تخمین زده شده است که با توجه به نرخ تورم و رویه تاریخی شرکت از احتیاط زیادی برخوردار است.
حال به آخرین جدول (شماره 4) مراجعه کنید که در آن صورت سود و زیان شرکت در سال 91 و 92 ارائه شده است. در خصوص ارقام جدول 4 باید به دو نکته توجه داشت:
۱- هزینههای عملیاتی در بودجه تحلیلی ۹۲ با ۳۰ درصد افزایش نسبت به سال گذشته برآورد شده اند. همچنین سایر درآمدها عمدتا ناشی از سرمایه گذاری در سپرده بانکی و سهام کربن و لاستیکی سهند است که با رعایت جانب احتیاط بدون تغییر نسبت به سال ۹۱ لحاظ شدهاند.
2- با عنایت به بهبود جریان نقدینگی شرکت، هزینههای مالی در سال جاری به میزان حدود 10 درصد در مقایسه با سال قبل کاهش یافته است. در برآورد تحلیلی 92 با اغماض از تداوم این روند، هزینه مالی معادل بودجه 91 لحاظ شده است. همچنین الگوی محاسبه مالیات نیز مشابه سال جاری است. با توجه به محاسبات ارائه شده میتوان نتیجه گرفت در صورت حفظ روند عادی فعالیت (به ویژه تامین به موقع مواد اولیه) و تحقق سایر مفروضات این تحلیل، «شدوص» از توانایی رشد دو برابری سودآوری نسبت به آخرین بودجه 91 در سال آینده برخوردار است. باید دقت داشت همانطور که پیشتر عنوان شد برآورد درآمد فروش و هزینه مواد اولیه با فرض ثبات شرایط پاییز 91 انجام شده است. حال آنکه رویه تاریخی و واقعیات اقتصادی موجود نشان میدهد که تداوم فضای تورمی در هر دو بخش (قیمت فروش و خرید مواد اولیه) محتمل است. تحلیلهای حساسیت نشان میدهد که رشد نرخ فروش و هزینه مواد اولیه تا زمانی که شتاب هر دو به یک اندازه باشد به نفع سودآوری شرکت عمل میکند. به عنوان مثال افزایش 20 درصدی هزینه هر تن فروش دوده و مواد مستقیم مصرفی (که سناریویی کاملا محتمل برای سال آینده است)، حدود 6/3 میلیارد
تومان (60 تومان به ازای هر سهم) بر سود خالص شرکت در سال آینده میافزاید. البته این نکته که شتاب رشد هزینه مواد اولیه به طور تاریخی کندتر از رشد قیمت فروش است (مراجعه کنید به جدول 2) نیز خود عامل مساعد دیگری در جهت افزایش بیشتر سودآوری است که تاثیر آن در این محاسبه لحاظ نشده است. به این ترتیب سود محاسبه شده در ستون تحلیلی را میتوان یک برآورد حداقلی از عملکرد سال 92 «شدوص» دانست که احتمالا در شرایط واقعی از قابلیت تعدیل مثبت مناسبی در طول سال برخوردار خواهد بود.
Shahriary_sh@yahoo.com
ارسال نظر