پرسش از خانم دهنوی: استفاده از کدامیک از روش‌های تحلیل فاندامنتال یا تکنیکال در بازار بورس موثرتر است؟ مساله مطرح شده از مواردی است که همواره مباحثات داغی بین دو گروه طرفدار تحلیل بنیادی و تکنیکی برانگیخته است. به طور خلاصه می‌توان گفت در تحلیل بنیادی، فرد با استفاده از داده‌های صورت‌های مالی و تجزیه و تحلیل آنها و بررسی پارامترهای اقتصادی موثر (نظیر اخبار و طرح‌های توسعه) وضعیت سهام یک شرکت را مورد بررسی قرار می‌دهد.

طرفداران نظریه بنیادی معتقدند که «قیمت در بلند مدت به سوی ارزش ذاتی میل می‌کند.» بنابراین هرگاه در فرآیند ارزش‌گذاری بنیادی سهام، فاصله یا شکاف بین ارزش با قیمت روز ملاحظه کنند از این مساله برای نتیجه‌گیری در مورد ارزندگی یا عدم ارزندگی و متعاقب آن خرید یا فروش سهام استفاده می‌کنند.

بدین ترتیب در تحلیل بنیادی آنچه اهمیت دارد، تشخیص صنایع برتر از لحاظ رشد سودآوری وپس از آن تعیین شرکت‌هایی است که در صنایع مذکور دارای وضعیت مناسبی هستند. تحلیل بنیادی معمولا بر اطلاعات و داده‌های گنجانده شده در صورت‌های مالی تمرکز دارد و از این طریق می‌تواند در خصوص ارزش‌گذاری سهام به سرمایه‌گذاران کمک کند.

اما تحلیل تکنیکال با مطالعه قیمت‌های گذشته و حجم مبادلات، حرکت‌های آینده قیمت سهم را پیش‌بینی می‌کند. اساس این تحلیل‌ها بر استفاده از نمودار و رابطه‌های ریاضی استوار است تا بدین نحو با کشف روندهای تغییر قیمت، فرصت‌های خرید و فروش مشخص شود. بنابراین می‌توان گفت تحلیل تکنیکی «فرآیند مطالعه و تحلیل قیمت‌های تاریخی سهام در جهت تعیین قیمت‌های احتمالی آینده است.» این کار به وسیله مقایسه روند تغییرات جاری با حرکت‌های مشابه قیمت در گذشته انجام می‌گیرد تا بدین وسیله روند آتی پیش‌بینی شود.

در خصوص میزان موفقیت این روش‌ها باید گفت که در هر دو زمینه نمونه‌های بسیار موفقی از افراد تحلیلگر و سرمایه‌گذار چه در زمینه بنیادی و چه تکنیکال در بازارهای مالی جهان وجود دارد و از آنجا که اساسا منشاء ایجاد دو روش با یکدیگر متفاوت است، نمی‌توان برتری خاصی برای هریک نسبت به دیگری قائل شد.

به عنوان یک رهنمود کلی روشی ترکیبی را می‌توان مطرح کرد که از نظر نگارنده برای فعالیت سرمایه‌گذاران نیمه حرفه ای در بازار سهام راهگشا است؛ براساس این روش، ابتدا ارزندگی سهام یک شرکت با روش تحلیل بنیادی مورد تایید قرار می‌گیرد و سپس با تحلیل تکنیکال زمان مناسب خرید یا فروش تشخیص داده می‌شود. بدین ترتیب گستره بررسی تکنیکال، تنها بر سهام شرکت‌هایی محدود می‌شود که با پارامترهای تحلیل بنیادی قبلا تایید شده‌اند. البته به کارگیری این روش نیازمند تسلط نسبی بر مباحث تحلیل بنیادی و تکنیکال به صورت توامان است.

پرسش بدون ذکر نام: چرا سهام سرمایه گذاری مسکن در بورس معامله نمی‌‌‌شود؟

«ثمسکن» از جمله نماد‌هایی است که در چند ماه اخیر با صف فروش بدن تحرک در محدوده قیمتی ۲۷۸ تومان مواجه بوده است. به منظور شمول در ضوابط رفع گره معاملاتی، صف فروش این سهم باید به بیش از دو برابر حجم مبنا (یک میلیون سهم) برسد که در مدت مذکور هیچ گاه انباشت تقاضای فروش به این میزان نبوده است. بدین ترتیب مساله ایجاد شده درخصوص رکود معاملات این سهم را می‌‌‌توان یکی از مصادیق ناکارآمدی دستورالعمل رفع گره به منظور شناور سازی معاملات سهام دانست.

Shariary_sh@yahoo.com