شروین شهریاری

*پرسش بدون ذکر نام: سهام فولاد مبارکه چندی است که روند منفی خود را شروع کرده که آغاز این روند با عرضه این سهم توسط صندوق ذخیره فرهنگیان بوده است. توجیه این روند چیست وآیا قوانینی برای کنترل عرضه‌های سنگین و ناگهانی سهامداران عمده توسط بورس وجود ندارد؟ بورس اساسا محل پیوند خوردن عرضه و تقاضا است و نقش اصلی بورس‌ها نیز در حقیقت در همین فراهم کردن بستر مناسب برای انجام معاملات بین خریداران و فروشندگان سهام خلاصه می‌شود.

از این منظر، مسوولان بورس نمی‌توانند به دستکاری عرضه یا تقاضا بپردازند و اصولا چنین اقدامی با روح بازارهای مالی مغایرت دارد. البته در مواردی که شائبه سوءاستفاده، دستکاری قیمت و ... وجود داشته باشد، نهاد ناظر بازار می‌تواند در روند معاملات مداخله نماید که البته در خصوص مورد مطرح شده توسط خواننده محترم هیچ گونه انحراف قانونی در جریان معاملات سهم اتفاق نیفتاده است.

بر اساس پیگیری به عمل آمده، صندوق ذخیره فرهنگیان اخیرا مطالبات خود از دولت را به صورت سهام در چهار شرکت گل گهر، چادر ملو، ملی مس و فولاد مبارکه دریافت کرده است که بخشی از این سهام را به منظور پرداخت مطالبات آموزگاران بازنشسته عمدتا به صورت بلوکی در بورس به فروش رسانده است. در همین راستا حدود یک درصد ازسهام فولاد مبارکه نیز به صندوق ذخیره واگذار شده که این صندوق تنها حدود ۸میلیون برگ سهم را در نماد «فولاد» در یکی از روزهای تشکیل صف خرید در قیمت بالاتر از ۶۰۰تومان عرضه کرده و پس از آن هیچ‌گونه واگذاری دیگری را در این نماد معاملاتی انجام نداده است.

در حال حاضر نیز بر مبنای اخبار غیر رسمی موجود با توجه به اتمام تعهدات صندوق به آموزگاران در مقطع فعلی برنامه‌ای جهت عرضه خرد این سهم در بازار وجود ندارد و واگذاری احتمالی منوط به تغییر شرایط نماد فولاد مبارکه خواهد بود و در صورت تصمیم به واگذاری، این اقدام در قیمت‌های مناسب و ترجیحا به صورت بلوکی انجام خواهد شد.

*پرسش از آقای رحیم ناجی: چرا سهام برخی شرکت‌ها نظیر گل گهر با وجود طرح‌های توسعه در سال‌های آینده و رشد سودآوری و تعدیل EPS، باز هم با افت قیمت مواجه هستند؟

یکی از حوزه‌هایی که به نظر می‌رسد سرمایه‌گذاران دچار اشتباه‌های بسیاری در آن می‌شوند، تحلیل و ایجاد ارتباط بین دو مقوله «ارزش ذاتی» و «قیمت سهام» است. به عنوان مثال سهام شرکتی را در قیمت X در نظر بگیرید که در آستانه توجه سرمایه‌گذاران قرار گرفته است. در این زمان اگر از خریداران از علت رشد این سهام سوال شود، آنها مثلا افزایش قیمت فروش محصولات را توجیه‌کننده رفتار سهم ذکر می‌کنند. چندی بعد، پس از افزایش چند ده درصدی قیمت سهام مزبور، این بار تعداد بیشتری از فعالان بازار به آثار مثبت افزایش قیمت محصولات اشاره می‌کنند و به این ترتیب با ادامه روند رشد قیمتی سهم، کماکان بر تحلیل‌های مثبت ناشی از این مساله افزوده شده و با همان توجیهات قبلی انتظار رشد بیش از پیش مطرح می‌شود. در اینجا با فرآیندی مواجه هستیم که قیمت از ارزش ذاتی فاصله می‌گیرد و روند به جایی می رسد که اکثر سرمایه‌گذاران در بازار سهم مزبور را خریداری کرده‌اند و کماکان به ابعاد مثبت پتانسیل‌های بنیادی شرکت تاکید می‌ورزند. در چنین مواقعی در اغلب موارد سهم با چالش تقاضا مواجه شده و پس از یک دوره معاملات با حجم نسبتا بالا در قیمت‌های ثابت، در نهایت روند اصلاح قیمتی را در پیش می‌گیرد. جالب است که در چنین شرایطی این پرسش برای سرمایه‌گذاران جدید مطرح است که چرا با وجود پتانسیل‌های بنیادی، قیمت سهامی که خریده‌اند، افت می‌کند؟ این افراد نقش مهم عبور قیمت از ارزش ذاتی را نادیده گرفته‌اند. این در حالی است که یک تحلیل بنیادی درست، به ما خواهد گفت که این سهم با وجودی که با افزایش قیمت فروش محصولات مواجه شده ولی در این قیمت «نمی‌ارزد». بنابراین یکی از نکات مهمی که به عنوان پیش شرط موفقیت در سرمایه‌گذاری مطرح است، «ارزشگذاری بنیادی» سهام یک شرکت است که به وسیله آن می‌توان با مقایسه قیمت و ارزش ذاتی، استراتژی خرید و فروش صحیح و مطمئن را تنظیم کرد.

گفتنی است که پاسخ به پرسش فوق به صورت کلی ارائه شده و منظور نگارنده معطوف به سهم خاصی نبوده است.

Shahriary_sh@yahoo.com