شروین شهریاری

پرسش از آقای محمد خلیل آبادی از طریق پست الکترونیک: در شرایط فعلی که قیمت بعضی سهام روز به روز در بورس رشد می‌کند، چگونه می‌توان زمان مناسب فروش سهم را تشخیص داد؟ نوسانات در بازار سهام معمولا فریبنده و اغواکننده هستند. وقتی بازار در مسیر صعود قرار می‌گیرد، بیش از هر چیز اخبار مثبت و دلگرم کننده توسط عوامل بازار (رسانه‌ها، کارگزاران، فعالان روزانه تالار معاملات و ...) منتشر می‌شود و سرمایه‌گذاران را تشویق به خرید هر چه بیشتر سهام می‌کند. با تداوم رشد سهام پرطرفدار، احساسی از شادمانی دسته جمعی در فعالان بازار پدیدار می‌شود که این احساس از لحاظ روان شناختی انتظار صعود و رشد بیشتر را در سرمایه‌گذاران ایجاد می‌کند. جالب است بدانید که این احساس با تداوم رشد بازار بیشتر و بیشتر می‌شود و هر چه به نقطه اوج بازار نزدیکتر می‌شویم این خوش‌بینی کاذب به طور فزاینده‌ای تشدید می‌شود. اصولا تشکیل حباب در بازارهای سهام نیز از همین روند پیروی می‌کند. واقعیت این است که هر چه قیمت‌ها بیشتر رشد می‌کند، حجم معاملات نیز افزایش می‌یابد، زیرا انگیزه عرضه در بسیاری از سهامداران (به ویژه نهادهای حقوقی، دولت و ...) تقویت می‌شود. از سوی دیگر خوش‌بینی مورد اشاره باعث می‌شود تا سرمایه‌گذاران به خرید هر چه بیشتر سهام روی آورند و به تدریج به نقطه‌ای می‌رسیم که سبد سرمایه‌گذاران مملو از سهامی است که اکثرا قیمتشان از ارزش ذاتی بیشتر است. در اینجا با یک پدیده متناقض روبه‌رو می‌شویم، هر چه نقدینگی در بازار نایاب‌تر می‌شود (صرف خرید سهام می‌شود) انتظار و خوش‌بینی نسبت به تشدید روند صعودی نیز بیشتر می‌شود. این روند متناقض، در نهایت منجر به ایجاد شکاف بین عرضه و تقاضا و آغاز روند نزولی بازار می‌شود. با چرخش بازار معمولا حجم عرضه‌ها نیز به نحو عجیبی زیاد می‌شود، زیرا تعداد زیادی از سرمایه‌گذاران وجود دارند که در قیمت‌های پایین‌تر خرید کرده و خواهان شناسایی سود و فرار از تبعات آغاز یک روند نزولی هستند.

جالب است که در چنین شرایطی این پرسش برای سرمایه‌گذاران جدید مطرح است که چرا با وجود پتانسیل‌های بنیادی، قیمت سهامی که خریده‌اند و تا چندی پیش خریداران بسیاری داشته، افت می‌کند؟ این افراد نقش مهم عبور«قیمت» از «ارزش ذاتی» را نادیده گرفته‌اند. این در حالی است که یک تحلیل بنیادی درست، به ما خواهد گفت که چرا با وجود همه پتانسیل‌های بنیادی، یک سهم بالاتر از یک محدوده قیمتی خاص «نمی‌ارزد». بنابراین یکی از نکات مهمی که به عنوان پیش شرط موفقیت در بازار سرمایه مطرح است، «ارزشگذاری» سهام یک شرکت است که به وسیله آن می‌توان با مقایسه قیمت و ارزش ذاتی، استراتژی خرید و فروش صحیح و مطمئن را تنظیم کرد. طبیعی است که در بازارهای رو به رشد همواره وسوسه سود بیشتر وجود دارد و این مساله پایبندی به استراتژی سرمایه‌گذاری فردی را دشوار می‌کند. اما باید دانست جو بازارهای صعودی معمولا موقعیت‌های فریبنده زیادی ایجاد می‌کند که بازندگان این موقعیت‌ها در نهایت سرمایه‌گذاران احساسی و کم‌تجربه هستند.

البته بدیهی است که اتخاذ تصمیم فروش در زمانی که همه خریدار هستند، اقدامی بسیار دشوار و نیازمند شجاعت فراوان است. اما باید به خاطر داشت که تاریخچه بازارهای بورس مملو از خاطراتی است که در آن سرمایه‌گذاران حرفه‌ای به طمع اندکی سود بیشتر (با خرید یا عدم فروش سهام گران) ضررهای هنگفتی متحمل شده‌اند. بر این اساس می‌توان نتیجه گرفت که هر چند کنترل نوسانات بازار از عهده سرمایه‌گذاران خارج است، اما تدوین استراتژی سرمایه‌گذاری و پایبند بودن به آن کاری است که از عهده تک‌تک افراد ساخته است و در صورتی که این روش جایگزین تقلید از عرف بازار و نوسانات روزمره آن شود، می‌توان امیدوار بود که در بلندمدت از آثار نامطلوب بازارهای صعودی در امان مانده و به بازدهی معقول و رضایت بخشی دست یابیم. گفتنی است پاسخ به پرسش فوق به صورت کلی ارائه شده و منظور نگارنده معطوف به سهم یا صنعت خاصی نبوده است.

Shahriary_Sh@yahoo.com