پرسش و پاسخ (۸۸۹۸۰۴۵۵) - ۳۰ اردیبهشت ۸۷
پرسش از آقای خیرخواه: شرکتهای سرمایهگذاری در سالهای اخیر بخش عمدهای از سود خالص خود را که از محل درآمد سرمایهگذاری و خریدوفروش سهام کسب شده است را بابت ذخیره کاهش ارزش در شرکت نگه داشتند و سودی بین سهامداران تقسیم نکردند. تفسیر این مساله چیست آیا میتواند پتانسیلی برای سهامداران این شرکتها در آینده محسوب شود؟
پرسش از آقای خیرخواه: شرکتهای سرمایهگذاری در سالهای اخیر بخش عمدهای از سود خالص خود را که از محل درآمد سرمایهگذاری و خریدوفروش سهام کسب شده است را بابت ذخیره کاهش ارزش در شرکت نگه داشتند و سودی بین سهامداران تقسیم نکردند. تفسیر این مساله چیست آیا میتواند پتانسیلی برای سهامداران این شرکتها در آینده محسوب شود؟
دست یافتن به پاسخ این پرسش مستلزم آشنایی و درک مبانی علم حسابداری است که در ادامه سعی شده به زبان ساده توضیحاتی ارائه شود.
بین «سود اقتصادی» و«سود حسابداری» تفاوتهای مهمیوجود دارد که علت آن نیز به روش اندازهگیری سرمایه (حقوق صاحبان سهام) باز میگردد. از نظر حسابداری (که گزارشهای شرکتها نیز بر مبنای استانداردهای آن در بورس منتشر میشود)، حقوق صاحبان سهام بر حسب خالص داراییهای شرکت اندازهگیری میشود. به عبارت دیگر حقوق صاحبان سهام از تفاوت داراییها و بدهیها به دست میآید که این اصل بنیادی حسابداری را در ارائه ترازنامه شرکتها احتمالا مشاهده کردهاید. (مجموع داراییها برابر است با جمع بدهیها و حقوق صاحبان سهام). بنابراین میتوان گفت سود شرکت طی یک دوره عبارت است از تفاوت بین حقوق صاحبان سهام در آغاز و پایان دوره مالی
(با فرض عدم افزایش یا کاهش سرمایه).
همچنین یکی از فرضهای مهم در حسابداری «فرض تعهدی » است که بر مبنای آن آثار معاملات و درآمدها در زمان تحقق و هزینهها در دوره وقوع بدون در نظر گرفتن زمان دریافت یا پرداخت آنها شناسایی، در حسابها ثبت و در صورتهای مالی دوره مربوطه گزارش میشود.
با درک مفهوم آنچه در بالا عنوان شد، پاسخ به پرسش خواننده محترم روشن میشود؛ اما به منظور توضیح بیشتر مثال سادهای ارائه میکنیم:
شرکت سرمایهگذاری «الف» را در نظر بگیرید که در سال X۱ ۳۱ اقدام به پذیرهنویسی کرده و در نهایت سرمایه ثبت شدهای معادل هزار واحد داشته است. برای سهولت فرض میکنیم کل موجودی در حساب بانک قرضالحسنه نگه داری شود. همچنین در این مثال فقط بر مساله سرمایهگذاریهای شرکت تمرکز شده و آثار سایر درآمدها و هزینهها و اندوختهها و مالیات و۰۰۰ در ارائه صورتهای مالی در نظر گرفته نشده است.
در پایان سال X3 31 نمونه ترازنامه شرکت به شکل زیر خواهد بود:
همانطور که از جدول پیداست در پایان سال نخست، شرکت هیچگونه فعالیتی نداشته و طبیعتا تغییراتی در اجزای معادله حسابداری به وقوع نپیوسته است.
حال فرض کنید در سال X۲ ۳۱ شرکت اقدام به سرمایهگذاری ۸۰۰ واحدی در سهام شرکت «ب» در بورس میکند که قصد نگهداری آن برای مدتی طولانی قابل اثبات نیست؛ بنابراین سرمایهگذاری سریعالمعامله (کوتاهمدت) تلقی شده و شرکت «الف» آن را به روش اقل بهای تمام شده و خالص ارزش فروش در صورتهای مالی منعکس میکند. مفهوم استفاده از این روش این است که این سرمایهگذاری در ترازنامه به ارزش بهای تمام شده یا ارزش بازار (هر کدام کمتر است) ثبت خواهد شد. با فرض آنکه سرمایهگذاری انجام شده توسط شرکت «الف» مشمول دریافت سود نقدی در این سال نشود و سهام خریداری شده در پایان سال افت قیمت نسبت به بهای تمام شده نداشته باشد، ترازنامه شرکت سرمایهگذاری «الف» در پایان سال X۲ ۳۱ به شکل زیر خواهد بود:
به طوری که ملاحظه میکنید بر اثر این معامله در جمع دارایی تغییری پیدا نشده؛ بلکه فقط بخشی از یک نوع دارایی یعنی موجودی نقد به دارایی دیگر یعنی سرمایهگذاری در سهام شرکت «ب»، تبدیل شده است. توازن معادله حسابداری با وجود تغییرات ناشی از معامله همچنان برقرار است و شرکت به سود دست نیافته است.
حال فرض کنید در سال X3 31 سهام شرکت« ب » با تقسیم سود نقدی 100 واحدی، مبلغ آن را به حساب شرکت« الف» واریز کند. اما از سوی دیگر قیمت سهام آن به نحوی کاهش یابد که در پایان سال، ارزش بازار سرمایهگذاری انجام شده توسط شرکت «الف» در سهام «ب» به 600 واحد برسد.
در مورد تغییرات حاصل شده چند نکته قابل توجه است:
1 - موجودی نقد بابت دریافت سود 100 واحدی شرکت سرمایه پذیر افزایش یافته است. 2 - مبلغ دفتری سرمایهگذاریها 200 واحد کاهش یافته است زیرا مطابق رویه حسابداری که قبلا بدان اشاره شد، ارزش بازار سرمایهگذاری مزبور کاهش یافته و معادل آن ذخیره در حسابها منظور شده است.3 - در صورت سود و زیان دوره؛ سرفصل درآمد شامل سود نقدی دریافتی از شرکت «ب» است. هزینه نیز با ذخیره اخذ شده برای سرمایهگذاری رابطه مستقیم داشته و معادل 200 واحد شناسایی میشود که در مجموع زیان شرکت «الف» طی دوره مشتمل بر 100 واحد خواهد بود. همانطور که مشاهده میکنید مطابق تعریفی که در ابتدای مطلب ذکر شد خالص داراییها (حقوق صاحبان سهام) در پایان و آغاز سال مالی 100 واحد با یکدیگر تفاوت دارد که از نظر حسابداری باعث شناسایی زیان شده است. در اینجا مفهوم «فرض تعهدی» نیز روشن میشود؛ از نظر نقدی شرکت «الف» در این دوره با 100 واحد سود مواجه شده اما از لحاظ حسابداری از آنجا که مجموع داراییها کاهش یافته شرکت با زیان روبهرو شده است، هر چند هنوز سرمایهگذاری مزبور را به فروش نرسانده باشد. بدین ترتیب مشاهده میشود که شرکتهای سرمایهگذاری که اخیرا با اخذ
ذخیره کاهشهای سنگین مواجه بودهاند در حقیقت بخشی از داراییهای خود را از دست دادهاند که این مساله به درستی و مطابق اصول حسابداری در صورت سود و زیان منعکس شده و به عنوان عاملی در جهت کاهش یا جلوگیری از افزایش حقوق صاحبان سهام عمل کرده است. بدیهی است این مساله به خودی خود نمیتواند پتانسیلی برای آتیه شرکت سرمایهگذاری تلقی شود، مگر آنکه ارزش بازار شرکتهای سرمایه پذیر با رشد مواجه شده و با برگشت ذخیره کاهش، شاهد رشد ارزش داراییها و مطابق آن حقوق صاحبان سهام این شرکتها باشیم.
Shahriary_sh@yahoo.com
ارسال نظر