پرسش و پاسخ(۸۸۹۸۰۴۵۵) - ۲۳ اردیبهشت ۸۷
پرسش از خوانندهای بدون ذکر نام: در یک سال گذشته بازار بورس از نوسان زیادی برخوردار بوده و سهام شرکتها به سرعت در بین روند مثبت و منفی در نوسان هستند. بهترین راهکار جهت استفاده از این نوسانات بازار چیست؟
شروین شهریاری
پرسش از خوانندهای بدون ذکر نام: در یک سال گذشته بازار بورس از نوسان زیادی برخوردار بوده و سهام شرکتها به سرعت در بین روند مثبت و منفی در نوسان هستند. بهترین راهکار جهت استفاده از این نوسانات بازار چیست؟ پاسخ: درگیر شدن در فرآیند نوسان گیری در بازار سهام علاوه بر نیاز به مهارت و دقت زیاد، اضطراب مضاعفی را به سرمایهگذار تحمیل میکند و در صورتی که درصد بزرگی از کل سرمایه به آن اختصاص یابد، اغلب نتیجه مطلوبی را عاید سرمایهگذار نمیکند. نوسان گیری باعث میشود مبالغی تحت عنوان کارمزد کارگزاری و مالیات و ... پرداخت شوند که هر چند ممکن است کوچک به نظر برسد؛ اما با تکرار این روند، تبدیل به ارقام هنگفتی در بلند مدت میشود.
یک سرمایهگذار آگاه سعی میکند با استفاده از دانش خود یک ارزشگذاری بر سهام شرکت انجام داده و سپس ارزش مورد محاسبه را با قیمت روز سهام مقایسه میکند. در صورتی که قیمت به نحو معناداری زیر ارزش ذاتی قرار داشته باشد سهم را میخرد و وقتی بازدهی مورد نظر را کسب کرد از سهم خارج میشود. در چنین روشی معمولا یک «حد ضرر» نیز تعریف میشود که در آن شخص سرمایهگذار با توجه به احتمال نادرست بودن ارزشگذاری و تحلیل خود، کف قیمتی را مشخص میکند که در صورت نزول شدید سهام یک شرکت، اقدام به فروش کند. این در حالی است که نوسانگیران معمولا هدف قیمتی مشخصی برای خرید و فروش ندارند و ممکن است تنها با مثبت شدن روند قیمتی یک سهم آن را خریده و در روند منفی آن را بفروشند. فردی که با نوسانات بازار همراه است، قیمتهای لحظهای و صفهای خرید و فروش را دنبال میکند و تصمیمات خود را نیز بر همین مبنا اتخاذ میکند.
در حقیقت میتوان گفت تفاوت اصلی در اینجا این است که معاملات سرمایهگذاران حرفهای بر اساس رشد یا کاهش ارزش برآوردی آنها از سهام یک شرکت انجام میشود؛ اما نوسانگیران در روشی معکوس، بر اساس رشد یا کاهش قیمت سهم تصمیمات خرید و فروش را اتخاذ میکنند. جملهای در بین این گروه وجود دارد که میگوید «الان موقع این سهم یا صنعت فرا نرسیده است». البته پشتوانه استدلالی این جمله به روند کنونی معاملات سهم یا صنعت در بازار متکی است. این سرمایهگذاران اغلب پول خود را از یک سهم به سهم دیگر جابجا میکنند و به واسطه فقدان تحلیل از ارزش ذاتی، با یک فاز تاخیر به جرگه صفهای خرید و فروش میپیوندند. بدین ترتیب در وارد شدن به یک سرمایهگذاری مناسب دیر عمل میکنند (چون منتظر جو بازار هستند) و در خارج شدن از سهام Over Value شده نیز ناموفق بوده و در تلهصفهای فروش گرفتار میشوند. اما یک سرمایهگذار آگاه به خوبی میداند که رفتار بازار چندان قابل پیشبینی نیست، ولی چون به اصل «حرکت قیمت به سوی ارزش ذاتی» اعتقاد دارد ترجیح میدهد به جای تخمین رفتارهای بازار، افق زمانی سرمایهگذاری خود را بزرگتر کند و بدین ترتیب از رشد بازدهی سرمایهگذاری خود به بهترین شکل منتفع شود.
واقعیت این است که قواعد نوسان گیری آسان و سریع است و با جو بازار تغییر میکند، اما قوانین سرمایهگذاری حرفهای پیچیده است و فرد باید با تلاش و صرف وقت زیاد دانش حسابداری و تحلیل بنیادی و تکنیکی را در خود تقویت کند. دقیقا به همین علت است که تعداد نوسان گیران در بازار سرمایه زیاد و تعداد سرمایهگذاران حرفهای بسیار کم است. اما مطالعه تاریخچه سرمایهگذاران موفق نشان میدهد که دنبالهروی از بازار هیچگاه باعث کسب سودهای کلان نمیشود و بازدهیهای بزرگ معمولا در افقهای زمانی بلند مدت اتفاق میافتند.
shahriary-sh@yahoo.com
ارسال نظر