گروه بورس- دو روش اصلی ارزیابی و تصمیم‌گیری در بازار سهام «بنیادی» و «تکنیکال» نام دارد که هر یک متخصصان خود را داشته و موضوعات آنها در فضای دنیای مجازی سایت‌ها و وبلاگ‌های متعددی را به خود اختصاص داده‌اند. در «گشتی در وب» امروز به سایت کارگزاری مفید رفتیم که موضوع تحلیل بنیادی را از منظری جالب مورد بررسی قرار داده است:

تحلیل بنیادی مبتنی بر این فرض است که اوراق بهادار (و بازار به عنوان کل) دارای ارزش ذاتی است که به وسیله سرمایه‌گذاران قابل برآورد است. در تحلیل بنیادی برآورد ارزش ذاتی سهام از طریق ارزیابی متغیرهای بنیادی انجام می‌شود. ارزش ذاتی برآورد شده سپس با ارزش بازار سهام مقایسه می‌شود. اگر ارزش بازار کمتر از ارزش ذاتی باشد زمان برای خرید مناسب است و اگر قیمت سهم بیشتر از ارزش ذاتی باشد، زمان برای فروش مناسب است.

تفاوت تحلیلگر بنیادی با تحلیلگر فنی

تحلیلگر بنیادی معتقد است که ارزش ذاتی اوراق بهادار را می‌توان با مطالعه و بررسی عواملی نظیر عواید، محصولات، مدیریت، صورت‌های مالی شرکت و سایر عوامل بنیادی به دست آورد. اما تحلیلگران تکنیکال،‌ تحلیلگران بنیادی را به خطا رفتن متهم نمی‌کنند. با این حال، اعتقاد دارند که تحلیل‌های بنیادی عموما طولانی و دشوار هستند. تحلیلگران فنی همچنین اعتقاد دارند که می‌توانند ابزارهای فنی مختلفی نظیر نمودارها را برای تعیین اوراق بهاداری که کمتر از ارزش ذاتی قیمت‌گذاری شده‌اند، به کار ببرند.

چارچوب تحلیل بنیادی

در تحلیل بنیادی سرمایه‌گذاران ابتدا اقتصاد و بازار را به عنوان یک کل، تجزیه و تحلیل می‌کنند تا بتوانند زمان مناسب برای سرمایه‌گذاری را تشخیص دهند. سپس به تحلیل صنایع یا بخش‌هایی از اقتصاد می‌پردازند که دارای چشم‌اندازهای آتی مناسبی هستند. در خاتمه اگر تحلیلگر به این نتیجه برسد که زمان سرمایه‌گذاری مطلوب است و صنایع با بازده بالایی در چرخه اقتصاد فعالیت می‌کنند، به تحلیل شرکت‌ها می‌پردازد.

تجزیه و تحلیل اقتصاد و بازار

بازار سهام قسمت مهم و حیاتی از کل اقتصاد به شمار می‌رود. واضح است که ارتباط قوی میان بازار سهام و اقتصاد وجود دارد. اگر شرایط اقتصادی نامناسب باشد، عملکرد بیشتر شرکت‌ها و در نتیجه بازار سهام نیز ضعیف خواهد بود. برعکس، اگر شرایط اقتصادی مناسب باشد، عملکرد شرکت‌ها نیز بهتر خواهد بود و در نتیجه شرایط بهینه اقتصادی در بازار سهام متبلور خواهد شد. اگر اقتصاد و فعالیت واحدهای اقتصادی را در قالب چرخه تجاری نگاه کنیم می‌بینیم که چرخه تجاری دارای حرکت خاصی است یعنی از یک جا شروع می‌شود، به اوج می‌رسد و سپس پایان می‌یابد. بنابراین، فعالیت‌های اقتصادی در یک حالت رکود شروع می‌شوند، یک مرحله توسعه را پشت‌سر می‌گذارند و سپس افول می‌کنند و منتظر خیزش دوباره هستند. بازار و چرخه‌های تجاری رابطه تنگاتنگی با هم دارند، جالب است بدانید که طبق شواهد موجود، قیمت‌های سهام قبل از تغییر در وضعیت اقتصاد تغییر می‌کند.

با این حال، مطالعات نشان می‌دهند که توانایی بازار برای پیش‌بینی رونق اقتصادی بهتر از توانایی پیش‌بینی بحران‌های اقتصادی است و به همین دلیل است که سرمایه‌گذاران اغلب در بحران‌ها غافل‌گیر می‌شوند!

پیش‌بینی تغییرات در بازار

بسیاری از سرمایه‌گذاران به دنبال پیش‌بینی تغییرات در بازارهای مالی هستند. آنها نه‌‌تنها به دنبال چرایی و نحوه کار فعلی این بازارها هستند، بلکه به دنبال فهم وضعیت آینده آنها نیز می‌باشند. سرمایه‌گذاران به‌عنوان قسمتی از این فرآیند به تحلیل کلی اقتصاد نیاز دارند.

پیش‌بینی صحیح بازار سهام، مخصوصا پیش‌بینی‌های کوتاه‌مدت، برای هر شخصی غیر‌ممکن است. شواهد قوی وجود دارد که تغییرات بازار را نمی‌توان براساس اطلاعات مربوط به تغییرات گذشته پیش‌بینی کرد. دلیل دیگر اینکه حتی مدیران حرفه‌ای هم قادر نیستند از طریق اطلاعات موجود، بازار را پیش‌بینی نمایند و شواهد موجود در عملکرد سرمایه‌گذاران حرفه‌ای این ادعا را تایید می‌کند. آنچه که ما در اینجا به دنبال آن هستیم شناسایی نشانه‌ها و علائم کلی اقتصاد و جهت بازار و مدت تغییرات احتمالی آن است. برای مثال، اگر با اطمینان ادعا کنیم که شاخص بازار در یک سال از ۵۰۰۰ به ۳۰۰۰ خواهد رسید کار عاقلانه‌ای به نظر نمی‌رسد. همچنین، یک پیش‌بینی قوی مانند افزایش ده درصد سود سهام شرکت در سال آینده، چندان اساس محکمی نخواهد داشت. در واقع، بسیاری از سرمایه‌گذاران و حتی برخی از سرمایه‌گذاران حرفه‌ای نمی‌توانند به طور پیوسته تغییرات را پیش‌بینی نمایند. بنابراین، با توجه به این وضعیت، آنها چه کار باید انجام دهند؟ بهترین روش برای بسیاری از سرمایه‌گذاران فهم این مطلب است که آنها نمی‌توانند به ‌طور پیوسته تغییرات بازار را پیش‌بینی کنند، اما این مطلب را نیز باید درک کنند که شرایط ادواری و چرخه‌های زمانی اقتصادی می‌تواند به آنها کمک کند.

استفاده از چرخه تجاری برای پیش‌بینی بازار

رابطه مهم میان قیمت سهام و اقتصاد باید در پیش‌بینی تغییرات قیمت سهام مورد استفاده قرار گیرد. قیمت‌های سهام معمولا در حالت رکود کاهش می‌یابند و هرچه میزان رکود بیشتر باشد، میزان کاهش نیز زیادتر خواهد بود. با این حال، سرمایه‌گذاران به منظور پیش‌بینی تغییرات بازار سهام باید در مورد تغییرات چرخه تجاری مطالبی را بدانند.

طبق این تحلیل‌ها می‌توان گفت:

۱) اگر سرمایه‌گذاران بتوانند قبل از وقوع رونق اقتصاد را تشخیص دهند، می‌توانند حداقل براساس تجربیات گذشته نوسان در بازار سهام را پیش‌بینی کنند.

۲) هر چه که اقتصاد رونق می‌یابد ارزشگذاری سهام ممکن است کاهش یابد. بنابراین، دومین حرکت مهم در بازار پس از رونق اقتصاد می‌تواند رکودی باشد.

۳) طبق تجربیات گذشته، P/E بازار معمولا قبل از پایان رکود افزایش می‌یابد و تقریبا در طول سال بعد از آن بدون تغییر باقی می‌ماند.

تجزیه و تحلیل صنعت

در نگاه اول به نظر می‌رسد کلمه صنعت، واژه ‌گویایی باشد و هر کس با صنعت‌هایی همچون خودروسازی، داروسازی الکترونیک آشنایی داشته باشد. اما آیا این صنعت‌ها آن طور که به نظر می‌رسند، هستند؟ برای مثال، یک مصرف‌کننده می‌تواند نوشابه‌ای را در ظرف شیشه‌ای یا قوطی آلومینیومی یا استیل بنوشد. آیا همه این موارد شامل یک صنعت مانند صنعت ظروف است یا سه صنعت شیشه، استیل و آلومینیوم (یا دو صنعت شیشه و فلزات) را شامل می‌شود؟ وقتی‌که شرکت‌ها براساس خطوط متنوع تجاری مورد بررسی قرار گیرند، قضیه از این هم پیچیده‌تر می‌شود. بنابراین، تحلیلگران و سرمایه‌گذاران نیاز به روش‌هایی دارند که بتوانند صنایع را طبقه‌بندی نمایند.

سرمایه‌گذاری که تشخیص می‌دهد اقتصاد و بازار برای سرمایه‌گذاری جذاب است، بایستی دست به تحلیل صنایعی بزند که در آنها فرصت‌هایی در سالهای آتی دیده می‌شود.

صنایع نیز مانند بازار و شرکت‌ها، از طریق مطالعه داده‌های فروش، سود سهام، سود تقسیمی، ساختار سرمایه، خطوط تولید، قوانین، ابتکارات و... مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌گیرند. این چنین تحلیل‌هایی مستلزم تخصص عالی است که اغلب توسط تحلیلگران صنعت و شرکت‌های کارگزاری و سایر موسسات سرمایه‌گذاری صورت می‌گیرد.

یکی از مفیدترین روش‌ها برای تحلیل صنعت‌ براساس مراحل چرخه عمر آنها است.

مرحله اول این روش بررسی وضعیت کلی و موقعیت فعلی صنعت است.

مرحله دوم؛ بررسی موقعیت صنعت در رابطه با چرخه تجاری (رکود و رونق) و وضعیت اقتصاد کلان است.

مرحله سوم شامل تجزیه و تحلیل کیفی ویژگی‌های صنعت به منظور تعیین افق دید آتی صنعت و نیز مقایسه با رقبا می‌باشد.

منبع: Emofid.com