گروه بورس- هدیه لطفی: بورس اوراق بهادار تهران با هدف اجتناب از نوسانات شدید قیمت سهام از سه مکانیزم برای محدود کردن افت‌ و خیزهای شدید قیمتی استفاده می‌‌کند: دامنه نوسان قیمت سهام، حجم مبنا و گره معاملاتی. عملیاتی کردن این سه محدودیت، محاسن و معایبی را در فعالیت معامله‌گران ایجاد کرده است. ضرورت بازنگری در این محدودیت‌ها از مواردی است که همواره از سوی فعالان بازار سرمایه مطرح شده است.

در گفت‌وگوی زیر با حسین خزلی خرازی، مدیرعامل کارگزاری بانک تات و یکی از کارشناسان بازار سرمایه، محدودیت‌های مقرراتی یادشده و آثار آنها بر بورس تهران مورد بررسی قرار گرفته است.

محدودیت‌های معاملاتی نوسان قیمت سهام شامل چه مواردی است؟

در قانون بازار سرمایه، سه عامل دامنه نوسان، حجم مبنا و گره معاملاتی در فهرست محدودیت‌های نوسان قیمت قرار می‌گیرند که در تعریف ساده هرکدام از آنها می‌توان گفت دامنه نوسان قیمت محدوده‌ای است که اختلاف بین حد بالا و پایین قیمت یک سهم را در زمان مشخص نشان می‌دهد. در حال حاضر محدوده نوسان روزانه در بورس تهران هشت‌درصد (چهار درصد مثبت و چهاردرصد منفی) می‌باشد. از سوی دیگر حجم مبنای هر شرکتی از فرمول ۰۰۰۸/۰ ضرب در تعداد سهام آن شرکت محاسبه می‌شود که با توجه به میزان سرمایه، هر شرکت حجم مبنای مشخصی دارد و باید روزانه آن تعداد از سهام شرکت مورد خرید و فروش قرار گیرد تا تغییر قیمت مثبت یا منفی ۴درصدی برای نرخ پایانی سهام آن محاسبه شود. در غیر این صورت میزان نوسان قیمت سهام به اندازه حجم داد و ستد شده سهام نسبت به حجم مبنا محدود می‌شود.

همچنین در سال ۸۶ هیات مدیره شرکت بورس تصمیم گرفت ضریب محاسبه حجم مبنای شرکت‌هایی را که سرمایه آنها بیش از سه هزار میلیارد ریال است، از هشت در ده هزار به ۴ در ده هزار کاهش دهد.

علاوه بر این، وجود صف‌های خرید و فروش طولانی را که نشان‌دهنده عدم وجود تعادل عرضه و تقاضا و تعادل نسبی در بازار باشد، گره معاملاتی می‌گویند که در صورت تداوم پنج روزه این وضعیت شامل دستورالعمل رفع گره معاملاتی خواهد شد.

آثار مثبت و منفی این محدودیت‌ها در نوسان روزانه قیمت سهام چیست؟

در سال‌های اخیر تلاش شده که این مکانیزم‌ها راحت‌تر شود، به طوری که فرمول محاسبه حجم مبنا تغییر کرد، دامنه نوسان قیمت سهام از ۲ یا ۳ درصد به ۴ درصد افزایش پیدا کرده و دستورالعمل گره معاملاتی نیز به روان‌تر شدن جریان معاملات کمک کرده است.

تجربه نشان داده که رونق بیشتر در بازار سرمایه باعث کمرنگ‌تر شدن محدودیت‌های معاملاتی شده است. این جریان در حدی است که اگر سرعت گردش اطلاعات و حجم معاملات بازار افزایش یابد، محدودیت‌های یادشده کم‌اثرتر شده و یا آثار آن به طور کامل از بین می‌رود.

آیا محدوده نوسان قیمت ۴درصدی برای بورس تهران مناسب است؟

تاثیر این محدودیت معاملاتی را نمی‌توان برای کلیه شرکت‌های حاضر در بورس در نظر گرفت، به طوری که شرکت‌هایی که دارای درصد سهام شناور آزاد بالایی هستند و حجم معاملات روزانه آنها زیاد است، می‌توانند درصد نوسان بیشتری، حتی تا محدوده ۵درصد نیز داشته باشند.

این در حالی است که شرکت‌های با حجم معاملات سهام پایین و درصد سهام شناور اندک، نمی‌توانند با همین محدوده ۴درصد به فعالیت خود ادامه دهند و به‌این ترتیب در بلندمدت دچار رکود معاملاتی خواهند شد.

آیا مکانیزم حجم مبنا به هدف اصلی خود در دستکاری قیمت سهام دست یافته است؟

فلسفه پیدایش حجم مبنا در بازار سرمایه، جلوگیری از دستکاری قیمت روزانه سهام بود که در واقع این هدف در سال‌های اخیر به طور معکوس عمل کرده است و حجم مبنا خود به مکانیزمی جهت عدم تعادل در بازار تبدیل شده است. از نظر من بهتر است در محدودیت حجم مبنا تجدیدنظری به عمل آید، به طوری که حجم مبنا را برای آن دسته از شرکت‌هایی که سهام شناور آزاد بالاتر از ۲۵ درصد دارند، حذف کرد.

دستورالعمل رفع گره معاملاتی چطور؟

به هر حال این محدودیت نیز با توجه به وجود محدوده نوسان چهاردرصدی از جمله قواعد اجباری بورس تهران است و در برخی موارد چاره‌ای به جز اعمال این دستورالعمل به چشم نمی‌خورد.به طور مثال، اگر شرکتی در روزهای متمادی با کاهش حجم معاملات سهام در اثر انباشت تقاضای خرید و فروش مواجه شود و این روال تا ۵ روز ادامه یابد، در نتیجه صف خرید و یا فروش بسیار سنگینی برای آن تشکیل خواهد شد و در این مواقع چاره‌ای جز اعمال دستور گره معاملاتی وجود ندارد. البته جزئیات اجرای مکانیسم رفع گره معاملاتی در سال‌های اخیر بهتر شده و به روان شدن جریان معاملات کمک مطلوبی کرده است.

به نظر شما تجربه فرابورس با محدودیت‌های کمتر و یا حذف کامل محدودیت‌ها، الگوی موفق‌تری برای مبادلات سهام است؟

بستگی دارد موفقیت چگونه و از نظر چه کسانی تعریف شود. سازمان بورس و اوراق بهادار، موفقیت و کارآیی بهتر معاملات را در اجرا و اعمال این محدودیت‌ها می‌دانسته و تا حد زیادی به این هدف دست یافته، اما معامله‌گران و فعالان بازار با کاهش محدودیت‌ها و تا حدی حذف کامل آنها موافق‌تر هستند. بنابراین تجربه بازار فرابورس را می‌توان نمونه‌ای موفق از اعمال محدودیت‌های کمتر در جریان معاملات سهام دانست.