یادداشت
سخنی با سرمایهگذاران سبدگردانان و مدیران «صندوقها»
همه مدیران سبدهای سرمایهگذاری آگاه هستند که اساس و فلسفه وجودی سبد سرمایهگذاری کاهش ریسک از طریق تنوع بخشیدن به انواع داراییهای درون سبد است.
دکتر محمود گنابادی *
همه مدیران سبدهای سرمایهگذاری آگاه هستند که اساس و فلسفه وجودی سبد سرمایهگذاری کاهش ریسک از طریق تنوع بخشیدن به انواع داراییهای درون سبد است. در بازارهای پیشرفته جهان ایجاد سبد سرمایهگذاری چهار مرحله دارد که بهطور خلاصه عبارت از طراحی خط مشی سرمایهگذاری با توجه به شناخت اهداف و انتظارات و میزان ریسکپذیری سرمایهگذار، ارزیابی شرایط کلان اقتصادی و سیاسی در میان مدت، ایجاد سبد و نظارت مستمر بر آن و تعدیل و ارزیابی ادواری عملکرد سبد هستند.
تحقیقات متعدد انجام شده نشان داده اند که مهمترین مرحله ایجاد سبد سرمایهگذاری، همان قدم اول است که طراحی خط مشی سرمایهگذاری است و تمرکز بر شرایط عمومی و خصوصی سرمایهگذار دارد. صرف نظر از آنکه سبد سرمایهگذاری یک صندوق مشترک و مشاع بوده یا برای یک شخصی حقیقی و یا حقوقی ایجاد شده باشد. تبیین و تعریف خطی مشی مبتنی بر شناخت مشتری در ابتدای راه یک ضرورت مسلم است.
گرچه هدف هر سرمایهگذاری در مجموع ایجاد سود و کسب درآمد بیشتر است، اما سرمایهگذاران از جهات بسیاری با یکدیگر متفاوت هستند و بالطبع اهداف و نیازهای آنان با یکدیگر فرق داشته که بستگی به سن، وضعیت مالی و میزان تحمل ریسک آنان و سایر مسائل دارد، بنابراین سبدهای سرمایهگذاری باید با توجه به اینگونه تفاوتها طراحی متفاوتی داشته باشند.
بهطور معمول هر چه سن سرمایهگذاران بیشتر میشود تحمل ریسک آنان کاهش پیدا میکند. در سن بیست و پنج سالگی تمرکز سرمایهگذار به جمع آوری و ایجاد ثروت و پسانداز است و سرمایهگذاری که دارای سنی بالا است بیشتر تمایل به حفظ اصل سرمایه دارد و طبیعتا ریسک گریزتر است. بنابراین نمیتوان دارایی این دو سرمایهگذار را در یک سبد سرمایه جای داد، زیرا تا آن هنگام که بازارهای سرمایه در حالت رونق هستند مشکلی وجود ندارد؛ اما چنانچه نوسانات قیمتها افزایش یافته و یا و بهطور مقطعی بازار رکودی شود، میزان صدمه مالی به سرمایهگذار و کاهش محبوبیت مدیران سبد جبران ناپذیر خواهد بود.
وقتی از سرمایهگذار سوال میشود که هدفش از سرمایهگذاری چیست، معمولا میگوید که هدف کسب منفعت و سود زیاد است. اما بسیاری از آنان سطح انتظارشان از بازار که بیشتر مبتنی بر سالهای گذشته است غیرواقعی و بالا است.
در مرحله طراحی سرمایهگذاری، مشتری سطح انتظارات خود را خواسته یا نا خواسته با میزان ریسک قابل قبولش میسنجد و در بلندمدت به سازمان و مدیر سبد خود وفادار بوده و با نوسانات احتمالی دچار سستی نشده و تصمیمات نامعقول نمیگیرد.
مدیران سبد گردانی در اولین حرکت ایجاد سبد سرمایهگذاری، پرسشنامهای را که به منظور شناخت نیازها و اهداف و محدودیتها و ریسکپذیری سرمایهگذار تهیه شده مورد استفاده قرار میدهند و طی یک نشست دوستانه، به مشتری کمک میکنند که این پرسشنامه را به اتفاق یکدیگر کامل کنند. این عمل تحت عنوان "Know your client" «شناخت مشتری» موسوم است که هدف اصلی آن عقلانی کردن رابطه ریسکپذیری مشتری با بازده مورد انتظار او است و به مدیر سبد کمک میکند تا وجوه سرمایهگذار را به نحو مناسبتری به داراییها و اوراق بهادار متنوع تخصیص دهد و در واقع برای هر مشتری لباس مناسب تن او را میدوزد و با در نظر گرفتن ریسکپذیری مشتری سبدی را ایجاد میکند که در شرایط سخت و رکودی، مشتری را دچار یاس و نگرانی نمیکند.
سبدگردانان حرفهای معتقدند شناخت سرمایهگذار برای مدیر سبد یک ضرورت است. مدیر باید بداند که میزان آشنایی سرمایهگذار با بازار چقدر است. چه عکسالعملی در قبال یک بازده منفی نشان میدهد و میزان تاثیر بازده منفی در زندگی مالی او به چه میزان خواهد بود، بنابراین این پرسشنامه را در پرونده مشتری نگهداری میکند و حداقل سالی یکبار آن را با مشتری مرور کرده تا چنانچه تغییراتی در وضعیت مالی مشتری یا ریسک پذیری او اتفاق افتاده باشد آن را تعدیل کند. هم چنین اگر مدیر سبد به هر دلیلی به کار خود ادامه ندهد، مدیر جدید با مرور پرونده مشتری وضعیت او را میشناسد.
از طرف دیگر وجود خط مشی و یا نقشه راه (Policy Statement) برای سرمایهگذار موجب میشود تا عملکرد سبدگردان قابل ارزیابی باشد و ملاک ارزیابی تنها بر میزان بازده سبد استوار نباشد که ریسک هر سبدی متناسب با بازده آن است و در صورت ایجاد نوسان، سبدهای پرریسکتر صدمات بیشتری میبینند، بنابراین ارزیابی سبدها و صندوقهای مشترک بهتر است بر ریسک و بازده استوار باشد و تنها ملاک اندازه گیری عملکرد بازده آن سبد نباشد.
گرچه برخی از شرکتها و سازمانهای فعال در بازار کم و بیش از روشهای شناخت مشتری در سبدهای خصوصی و غیر مشاع استفاده میکنند، اما فرآیند کامل تر شناخت مشتری و ثبت اولیه وضعیت مالی و ریسکی و اهداف او موجب میشود تا در شرایط رکودی، سرمایهگذاران، به سرعت از بازار خارج نشوند و صفهای فروش بدون خریدار، شاخصها را دچار سقوط نکنند.
در پایان پیشنهاد میشود در جریان رتبه بندی عملکرد صندوقهای مشترک علاوه بر اعلام بازده، ریسک سبد نیز در ستونی درج شود تا سرمایهگذاران با توجه به ریسک و بازده مناسب خود دست به سرمایهگذاری در صندوقهای مزبور بزنند.
* مدیر سبدگردانی بازارهای آمریکای شمالی
ارسال نظر