این خانه از پایبست بر نوسان بنیان نهاده شدهاست
شرح قمار رمزنگاریشده
قیمت کریپتو تا حد زیادی وابسته به میزان افزایش تقاضا برای کریپتو در ازای تامین این کاربردهای متنوع است. سهم زیادی از ارزش دارایی کریپتو ناشی از نوسانهای قیمتی است که بخش اساسی از جذابیتهای آن را نیز شکل دادهاست. ایده اصلی «نوسانات قیمت» بهعنوان ارزش، حداقل به زمان فیشر بلک، یکی از بنیانگذاران تئوری قیمتگذاری، برمیگردد. درنظریات استاندارد اقتصادی، سرمایهگذاران ریسکگریز هستند، به این معنی که آنها الگوهای مصرف باثباتتر را به الگوهای کمثباتتر ترجیح میدهند. چنین پیشفرضی معمولا درست است، اما به این معنا نیست که سرمایهگذاران همیشه سرمایهگذاری باثباتتر را انتخاب خواهند کرد.
میتوان چنین مثالی را درنظر داشت که فرد در موقعیتی قرار گیرد که با بلیتی به ارزش یک واحد پول، دو گزینه در اختیار او قرار خواهد گرفت. گزینه اول دوبرابر و گزینه دوم نصف سرمایه اولیه است و در چنین موقعیتی سود فرد بهصورت هر گزینه با احتمال ۵۰درصد خواهد بود. اکثر مردم این شرطبندی را بسیار خوب درمییابند. ارزش موردانتظار جدید (۵/ ۰ x ۲) + (۵/ ۰ x ۵/ ۰) یا مساوی ۲۵/ ۱ واحد پول است که ارزش موردانتظار بالاتر از سرمایه اولیه است. بیتکوین و سایر رمزارزها اساسا چنین شکلی از شرطبندی را به مخاطبان خود ارائه میدهند.
هرچند نوسانهای این بازار را در این مثال ساده نمیتوان خلاصه کرد اما بهصورت کلی: قیمت داراییهای کریپتو، نسبت به دلار، یا بسیار بالا میروند یا بسیار کاهش مییابند. چنین شرایطی میتواند توضیحدهنده باشد که چرا برخی از سرمایهگذاران ممکن است از نوسانهای قیمت استقبال کنند یا حتی از آن بهعنوان نوسانهایی همچون نرخ ارز نام ببرند. نوسانهای شدیدتر در ارزش، نوسانهای شدید قیمتی را بههمراه خواهد داشت که میتواند حتی منجر به جذابیت بیشتر در بازار شود. هنگامی که بیتکوین و سایر رمزارزها معرفی شدند توجه مردم به آنها بهعنوان منبع جدیدی از بازی سود جلب شد و دقیقا به دلیل نوسانهای قیمتی آنها بود.
بازی نوسان قیمتی
تصور عمومی مبتنی بر این است به اندازهای که بازار رمزارز رشد سریعی داشته است، به همان میزان مردم جذب صنعت کریپتو شدند و مطمئنا سود شگرف، بخش بزرگی از داستان است. نکته اینجاست در رمزارز به همان اندازه که رشد قیمتی ممکن است، احتمال کاهش ارزش آن نیز وجود دارد. از منظر بازده مالی موردانتظار، چنین شرایطی باعث میشود رمزارز دارایی بسیار جذابی باشد. البته در این فرضیه نیز برخی پیچیدگیهای غیرمنتظرهای وجود دارد، از جمله آنها اینکه نوسان ارزشی کریپتو را نمیتوان بهصورت ثابت درنظر گرفت. بهعنوان مثال اگر در گذر زمان افراد بیشتری به این نتیجه برسند که داشتن مقداری ارز دیجیتال سرمایهگذاری خوبی است، این امر باعث افزایش تقاضا و بالا رفتن قیمت داراییهای کریپتو میشود. البته اطمینان به افزایش ارزش در بلندمدت موجه پایداری قیمت کریپتو خواهد شد. طبق این فرضیه همانطور که قیمت کریپتو پایدارتر میشود، دانش در مورد مزایای نگهداری رمزارز هم گسترش خواهد یافت و مزایای نوسانهای کریپتو کاهش مییابد، پس از مدتی، وقتی سرمایهگذاران شاهد نوسانهای قیمت کمتری باشند، علاقه کمتری به ارزهای دیجیتال خواهند داشت. در این حال افراد بیشتری داراییهای کریپتو خود را خواهند فروخت و این روند فشار نزولی بر قیمتها ایجاد میکند اما داستان به همینجا ختم نمیشود. بازی نوسان قیمتی از چنین داینامیکی برخوردار است؛ با شروع کاهش قیمت، سرمایهگذاران متعجب خواهند شد.
سوالهای از قبیل: نوسانهای کریپتو دقیقا چقدر کاهش یافتهاست؟ سرمایهگذاران دیگر در قبال آنچه واکنشی خواهند داشت؟ و همه این سوالات نوسانهای بیشتری را در بازار ایجاد میکند و به نوبه خود بار دیگر تقاضا برای کریپتو را افزایش میدهد. به اینصورت است که چرخههای ارزشی دنیای رمزارز بدون نقطه استراحت مشخصی به حرکت دورانی ادامه میدهند. چرخههای ارزشی رمزارزها بازار را هدایت خواهند کرد و پیشبینی مشخصی از فرآیندی وجود ندارد که رمزارزها را در قیمت مناسب و واحدی با یکدیگر همگرا کند. هرچند که امیدی به قیمت واحد برای رمزارزها وجود ندارد، اما همواره الگوهای قیمتی رمزارزهای جریان اصلی مانند بیتکوین و اتر با هم مطابقت دارند.
در بلندمدت، احتمال نزولیشدن نوسانهای قیمت کریپتو وجود دارد. از آنجاییکه سرمایهگذاران حوزه کریپتو بهطور مکرر این نوسانهای ارزشی را تجربه کردهاند، ممکن است این اصل را بدیهی و همیشگی درنظر بگیرند. این عوامل میتوانند تقاضا برای کریپتو را پایدارتر کنند و در نتیجه آن از نوسانهای کریپتو کاسته شود. چنانچه در شرایط پیشین شرح داده شد، آرامگرفتن نوسانها در طولانیمدت قیمت داراییهای کریپتو را کاهش میدهد.
پارادوکس جلباعتماد عمومی
تایلر کوئن از عامل دیگری نیز سخن به میان میآورد که میتواند ارزش نوسان داراییهای کریپتو را کاهش دهد. کاربردهای اصلی کریپتو با پرداخت ناشناس در بازارهای نامطمئن شروع شد و به فناوری DeFi ختم شد. با گذشت زمان ارزش استفاده از این تکنولوژی بهتر درک شده و اکنون با ورود قانونگذاران در حال ساخت پایههای اعتماد عمومی محکمتری است. بدین صورت نوسانهای قیمت ناشی از «تخمین ارزش استفادههای اصلی» به هر حال به پایان خود خواهد رسید. با تثبیت جایگاه اصلی کریپتو در جهان مالی امروز هرچند از «اما و اگر»ها نجات مییابد اما مزیت رویاپردازی در مورد آینده احتمالی را از دست میدهد. تثبیت جایگاه اجتماعی، از نوسانهای این بازار خواهد کاست و بهتبع آن ارزش کریپتو در این فرآیند کاهش یابد. تئوری کوئن در مورد ارزش بنیادین ریسک و نوسانها برای ارزشگذاری همچنین توضیح میدهد که چرا سکههای متعدد و رمزارزهای متمایز افزایش یافتهاند. هرچند که انتظار میرفت شبکهسازی منجر به ایجاد یک یا دو رمزارز غالب شود و احتمالا با افزایش موارد استفاده رمزارز احتمالا چنین نیز خواهد شد، با اینحال اکنون در مرحله غرب وحشی کریپتو، سرمایهگذاران بیش از هر چیزی بهدنبال نوسانهای بالا (و مسلما مثبت) هستند. در چنین دورهای اگر رمزارز جدیدی با حداقل قابلیتها و نوسانهای زیاد وجود داشته باشد، سرمایهگذاران آن را جذابتر خواهند یافت، به همیندلیل است که در تمام این سالها افراد خود را محدود به بیتکوین نکردند و حتی دوجکوین را به عرش رساندند، پس از هجوم اولیه، قابلیتهای اصلی و اولیه معمولا به بنبست میخورد و افراد بهدنبال ارز جدیدتری بهسوی دیگر از بازار روانه میشوند. البته میتوان تصور داشت در نهایت زمانی خواهد رسیدکه افراد پس از آزمایشهای فراوان بر روی رمزارزهای بیثبات بالاخره دست از آنها بشویند و بازار با چند رمزارز غالب به جمعبندی برسد.