وزیر پیشین اقتصاد:
قیمت پایین دلار نشانه موفقیت اقتصاد نیست
طهماسب مظاهری، وزیر پیشین اقتصاد و رئیس کل بانک مرکزی در دولت نهم با وجود آنکه عملکرد بانک مرکزی در مدیریت نوسان ارزی را ماهرانه میداند به مردم و مسوولان سیاسی گوشزد میکند قیمت پایین دلار نشانه موفقیت و عملکرد خوب یک دولت نیست بلکه قرار گرفتن دلار در نرخی که بتواند از تولید و صادرات کشور حمایت کند و موجب کاهش واردات غیرضرور شود، اولویت است. او معتقد است این نرخ از دل بازار بیرون میآید. گفتگوی هفتهنامه «تجارت فردا» را با طهماسب مظاهری در ادامه میخوانید:
در حال حاضر، دیدگاهی وجود دارد که اجرای سیاستهای کوتاهمدت دولت به دلیل افزایش نقدینگی ممکن است، میزان تقاضا در بازار ارز را افزایش دهد.
طهماسب مظاهری، وزیر پیشین اقتصاد و رئیس کل بانک مرکزی در دولت نهم با وجود آنکه عملکرد بانک مرکزی در مدیریت نوسان ارزی را ماهرانه میداند به مردم و مسوولان سیاسی گوشزد میکند قیمت پایین دلار نشانه موفقیت و عملکرد خوب یک دولت نیست بلکه قرار گرفتن دلار در نرخی که بتواند از تولید و صادرات کشور حمایت کند و موجب کاهش واردات غیرضرور شود، اولویت است.او معتقد است این نرخ از دل بازار بیرون میآید. گفتگوی هفتهنامه «تجارت فردا» را با طهماسب مظاهری در ادامه میخوانید:
در حال حاضر، دیدگاهی وجود دارد که اجرای سیاستهای کوتاهمدت دولت به دلیل افزایش نقدینگی ممکن است، میزان تقاضا در بازار ارز را افزایش دهد. از سوی دیگر، به دنبال اجرای برجام، منابع بلوکهشده ایران در خارج از مرزها آزاد و دست بانک مرکزی برای مدیریت بازار باز خواهد شد؛ بنابراین این انتظار وجود دارد که عرضه و تقاضای ارز در ماههای آینده، وضعیت متعادلی داشته باشد و افزایشی در قیمت ارزها رخ ندهد. شما در این باره چه نظری دارید؟
قیمت ارز در بازار، جز نوسانات هیجانی کوتاهمدت، تغییر چندانی را تجربه نخواهد کرد. خوشبختانه معضل افتوخیزهای بلند ارز در اقتصاد ایران حل شده است. دیگر اثرات هیجانی یک توافق یا یک اختلافنظر سیاسی، قیمت ارز را خیلی بالا و پایین نمیبرد؛ بلکه قیمت ارز، اکنون از شاخصهای اقتصادی تبعیت میکند.
با شرایط پیشآمده، امیدوار هستیم که براساس آنچه مسوولان برشمردهاند، حدود ۲۹ میلیارد دلار از ذخایر ارزی کشور آزاد شود و در اختیار بانک مرکزی قرار گیرد و توان بانک مرکزی را برای مدیریت نظام ارزی و قیمت ارز در بازار تقویت کند. از طرفی، دو عامل افزایش تقاضا در کنار این افزایش عرضه وجود دارد. یکی از منشأهای افزایش تقاضا، رونق اقتصادی است. اگر شرایط بهگونهای رقم بخورد که رونق اقتصادی چه در جهت افزایش فعالیت بنگاههای اقتصادی موجود و چه در جهت سرمایهگذاریهای جدید باشد تقاضای جدید برای ارز وارد بازار میشود. از سوی دیگر، افزایش نقدینگی در جامعه نیز تقاضای ارز را بالا میبرد. پولی که در جامعه دست افراد است، نیز خود میتواند عاملی برای افزایش نرخ باشد. من امیدوارم دولت و بانک مرکزی دو اقدام را همزمان برای مدیریت نرخ ارز به کار ببندند. بانک مرکزی البته نشان داده است که در دو سال گذشته در این زمینه ماهرانه عمل کرده است. نخست اینکه از نوسانات شدید نرخ ارز جلوگیری کند و با ذخایری که در اختیار دارد بتواند این بازار را مدیریت کند. یعنی اجازه ندهد که هیجانها یا برای مثال، مسائل سیاسی به یکباره تقاضای ارز را به شدت بالا ببرد. نکته دوم اینکه، چنانچه شاخصهای اقتصادی، عرضه و تقاضای ارز، نرخی را در بازار تعیین میکند، بانک مرکزی اجازه دهد، بازار بهصورت طبیعی، به آن سمت سوق پیدا کند و آن نرخ را سرکوب نکند.
از نوع سخن گفتن مسوولان دولتی اینگونه استنباط میشود که آنان هنوز بسیار محتاطانه نسبت به افزایش نرخ ارز اظهارنظر میکنند؟
یکی از مشکلات سیاستهای ارزی ما در دولتهای مختلف این بوده است که به دلیل برخی مسائل سیاسی، دولتها همواره علاقهمند بودهاند که نرخ ارز را پایین نگه دارند. به این دلیل که پایین بودن نرخ ارز را بهعنوان عاملی برای موفقیت معرفی میکردند.دولت و بانک مرکزی باید در این دوره، از این اقدام اجتناب کنند. باید بگویم، بانک مرکزی تا امروز نسبتا در این زمینه موفق بوده است. اما اگر بازار میطلبد که نرخ ارز پایین بیاید، خب بگذارد پایین بیاید. اگر میطلبد که بالا برود، بگذارد با یک آرامش و شیب ملایمی، نرخ ارز بالا برود و به آن نقطه برسد. اگر نرخ ارز به نرخ متعادلی برسد، اولا هدف تکنرخی شدن ارز نیز حاصل میشود. فکر نکنیم که اگر نرخ تعادلی ارز بالاتر از نرخ امروز باشد، تولید متحمل آسیب میشود. در این نرخ تعادلی، صادرات رونق میگیرد و از واردات کالاهای خارجی نسبت به کالاهای داخلی، کاسته میشود. در این شرایط این ضرورت همچنان احساس میشود که تولیدکنندگان کیفیت تولید خود را ارتقا ببخشند. اما با واقعی شدن نرخ ارز، قاچاق کاهش پیدا میکند. یکی از عوامل موثر در رشد قاچاق این است که نرخ ارز، در بازار پایینتر از نرخ طبیعی ارز است. در نتیجه، وقتی کالایی از خارج وارد کشور میشود، ارزانتر تمام میشود. اگر نرخ ارز بهطور طبیعی به نرخ تعادلی و تکنرخی برسد، بهطور حتم قاچاق ریشهکن میشود و پیامد مهم دیگر، رشد صادرات است. اینها، ادعا نیست، در دورهای تجربه شده است. برای مثال در دولتهای سازندگی و اصلاحات، شاهد این بودیم که با تکنرخی شدن ارز، قاچاق ریشهکن شد. تولید بالا گرفت و تورم کاهش پیدا کرد. بهرغم اینکه به موجب اجرای سیاست تکنرخی شدن ارز، نرخ دلار از ۱۷۵ تومان به ۷۵۰تومان افزایش پیدا کرد، رشد تولید، رونق اقتصادی، کاهش تورم، افزایش صادرات و حذف قاچاق به وقوع پیوست.
با این وصف از نظر شما نرخ ارز باید افزایش پیدا کند؟
من در حال حاضر نمیتوانم در مورد نرخ مشخصی صحبت کنم. این نرخ را بازار تعیین میکند. بانک مرکزی باید اجازه دهد که این حرکت بهصورت طبیعی و آرام پیش برود. اما نظرم این است که نرخ تعادلی، از نرخ فعلی بالاتر است.
ارسال نظر