علی اصغر ربیعی اصلاح پول (Currency reform) یا تغییر واحد پول ملی، از طرف دولت‌ها برای برطرف کردن اثر تورم بر ارزش پول ملی ابداع شد؛ زیرا تداوم روند تورم باعث کاهش ارزش پول، بی‌ثباتی اقتصادی، خروج سرمایه به نحو قانونی و غیر‌قانونی و بی‌اعتمادی مردم خواهد شد؛ اما اصلاح پولی به معنای تغییرات سطحی و روبنایی واسمی است نه تغییرات حقیقی. تاریخچه حذف صفر در جهان

این سیاست نخستین بار پس از جنگ جهانی دوم در دوره اَبر تورم آلمان (با تورم ۱۰ میلیون درصدی) اعمال شد (Hyper inflation). اَبر تورم در لهستان ۱۰ میلیون درصدی و در زیمبابوه ۲ میلیون درصدی بود. از سال ۱۹۲۳ تا ۲۰۰۹، ۵۰ کشور ۲۷۲ صفر را حذف کردند که ۲۱۱ صفر برای کشورهای در حال توسعه، ۳۶ صفر برای کشورهای توسعه یافته و ۲۵ صفر برای کشورهای تازه استقلال یافته بود تا دهه ۴۰ اروپا بیشتر و تا ۱۹۹۰ آمریکای لاتین مثلا برزیل ۱۸ حذف صفر پول داشته است. دلایل مشترک کشورهای جهان برای حذف صفر از پول ملی شامل مواردی همچون «تورم مستمر بالا مانند کشورهای آمریکای لاتین»، «حجم بالای بدهی‌های خارجی و تضعیف ارزش پول ملی مانند کشورهای آمریکای لاتین»، «تغییر ناگهانی نظام سیاسی مثل کشورهای تازه استقلال یافته»، «عدم‌کارآیی وجوه نقدی در نظام پرداخت‌ها مانند زیمبابوه» و «تاثیر افکار عمومی توسط سیاستمداران در رقابت‌های انتخاباتی» بوده است.

سابقه حذف صفر در ایران

در اواخر دوره قاجار ۱۰۰ دینار برابر یک دینار شد. ضرب سکه ۱۰۰۰ و ۲۰۰۰ (معروف به یک قران و ۲زار) نیز در این دوره بود. در دوره رضا شاه ۱۱۷۵ دینار ۱۰۰۰ دینار شد تا سال ۱۳۷۲ که با تورم ۴۹ درصدی این حرف دوباره بر سر دهان اقتصاددانان کشور افتاد.

تجارب سایر کشورها در اصلاح پولی

برزیل (۱۹۷۶-۱۹۹۴) به خاطر بالا بودن اصل و سود بدهی خارجی و تورم مزمن و تنش اجتماعی انجام شد و ۱۸ صفر را در ۶ مرحله حذف کردند. در آرژانتین (۱۹۶۰-۱۹۹۲) به دلایل تورم بالا، بدهی خارجی، مشکلات ساختاری که همچنان باقی است و بحران‌های سیاسی ۱۰ صفر حذف شد. ترکیه به‌دلیل شرایط تورمی و کاهش ارزش پول و کاربرد میلیون، میلیارد، تربلیون و کوادریلیون در واحد پول، ۶ صفر را تحت نظارت IMF حذف کرد.

انواع اصلاح پولی

الف) اتحادیه‌های پولی: مانند اتحادیه اروپا که همزمان چند کشور برای همگرایی منافع اقتصادی نه زدودن آثار تورمی حذف صفر را انجام می‌دهند.

ب) تغییر واحد پولی: مثلا پیشنهاد نام پارسی یا دریک، حذف یک تا ۳ صفر از واحد پول ملی در ایران.

ج) حذف صفر از پول ملی: ساده‌ترین و متداول‌ترین شیوه است که باعث «تغییر ضریب محاسباتی» می‌شود.

د) تغییر واحد پول + تغییر ارزش برابری: تغییر واحد پول + تغییر ارزش برابری (دستور دولت به بانک مرکزی به نرخ برابری پول ملی با ارزهای معتبر بین‌المللی): در نظام‌های ارزی ثابت نه مانند ایران که به صورت شناور مدیریت شده است و بانک مرکزی ذخایر ارزی خوب لازم دارد.

مهم‌ترین دلایل موافقان حذف صفر از پول ملی

• کاهش سرانه اسکناس و صرفه‌جویی در انتشار آن: رتبه سرانه اسکناس ایران ۱۱۴ بار بزرگ‌تر و بیشتر از سرانه کشورهای پیشرفته است. صرفه‌جویی به این معنی که گاهی اوقات هزینه‌های ضرب سکه و اسکناس بیشتر از ارزش سکه و اسکناس است.

• تسهیل انتقال پول و کاهش ریسک ناشی از نقل و انتقال آن: آمار قابل توجه چک‌های بلا محل ناشی از سخت بودن واریز نقدی اسکناس‌.

• سهولت نگهداری حساب‌ها و ارقام و کاهش خطا (توسط افراد و شرکت‌های حقیقی و حقوقی): کاهش هزینه‌های حسابداری و خدماتی تعاملات و پرداخت‌ها و دریافت‌ها.

• تسهیل جریان مبادلات بازرگانی و کاهش هزینه مبادله: منویات بند ۱۰ ماده قانون پول و بانکی بانک مرکزی تامین می‌شود.

• عدم‌افزایش نرخ تورم: زیرا نرخ تورم در هر مقطع زمانی، عبارت است از: درصد تغییر شاخص قیمت سبدی از کالاها و خدمات نسبت به عدد شاخص ۱۲ ماه قبل است. در ایران ۳۵۹ قلم کالا و خدمت مورد محاسبه قرار می‌گیرد که نرخ تورم به دست آمده نسبت به تغییر واحد پول یا تعداد صفرهای آن کاملا خنثی است؛ زیرا نکته اساسی اینجا است که با اعمال سیاست مذکور، ارزش اسمی تغییر می‌کند، ولی ارزش حقیقی تغییر ندارد. البته برخی از کارشناسان مطلب بالا را قبول نداشته و در مقابل آن استدلال کرده‌اند که: الف) نرخ تورم کاهش پیدا می‌کند؛ زیرا حذف صفر پول مانند سیاست انقباضی عمل می‌کند و ب) حذف صفر پول ملی منجر به چاپ اسکناس جدید و افزایش ارزش پول، افزایش تقاضا و نگهداری پول، افزایش قدرت خرید اسمی پول، کاهش ضریب فزاینده پول و کاهش تورم می‌شود.

• کاهش انتظارات تورمی: انتظارات تورمی؛ یعنی افزایش تقاضای کالا (هجوم برای تقاضا) و کاهش عرضه کالا (ممانعت تولید‌کنندگان از عرضه). حذف صفر پیام قاطع دولت برای کنترل تورم است.

• پایین بودن هزینه‌های اجرای این طرح: هزینه‌های جابه‌جایی و تعویض پول‌های جدید و قدیم و آگاهی مردم و بازارها و فعالان اقتصادی.

• تقویت پول ملی در برابر ارزهای سایر کشورها و ارتقای روحیه ملی: اینکه ۳۰۰۰۰ ریال برابر یک دلار آمریکا باشد باعث تضعیف و تحقیر روحیه ملی می‌شود.

• جلوگیری از نفوذ ارزهای کشورهای مختلف به درون اقتصاد: با کاهش اعتبار پول ملی، افراد متمایل به نگهداری ارزهای معتبر بین‌المللی می‌شوند.

مهم‌ترین دلایل مخالفان حذف صفر از پول ملی

• فراهم نبودن بستر مناسب قبل و بعد از اجرای طرح: اصلاح پول ملی باید در یک برنامه بلندمدت به عنوان مکمل نهایی (عامل روانی) در کنار برنامه‌های دیگر اصلاحی انجام شود. این برنامه‌ها شامل مواردی مثل «کاهش هزینه‌های دولت»، «اصلاح نظام مالیاتی»، «کاهش وابستگی به نفت»، «انضباط پولی و مالی و سیاست‌های ارزی»، «گسترش فضای رقابت»، «توسعه صادرات»، «ثبات نسبی اقتصاد» و «استقلال بانک مرکزی» است.

• عدم‌اولویت موضوع: بدون تک نرخی کردن تورم و مهار عوامل آن سیاست حذف صفر فاقد کارآیی است.

• زود هنگام بودن طرح: حذف صفر پول در شرایط استثنایی مانند تورم بالا (چند هزار درصدی)، بدهی‌های خارجی بالا، بحران‌ها و تغییرات سیاسی و غیره روی می‌دهد؛ درحالی‌که بالاترین تورم ۵۰ درصد را بیشتر تجربه نکرده است.

• بی‌نظمی در دفاتر و پایگاه‌های اطلاعاتی و آماری و صورت‌های مالی: اتلاف وقت و هزینه برای تصحیح تمامی آمارها و اطلاعات و آموزش کارمندان مربوطه برای مقایسه آنها با آمار جدید.

• افزایش قیمت ناشی از گرد کردن ارقام: که عمدتا به ضرر مصرف‌کنندگان تمام می‌شود (با وجود هزینه‌های بالای انتشار پول خرد).

• هزینه‌های بالا: اتلاف وقت و سردگمی مردم از جابه‌جایی پول‌های جدید و قدیم که براساس آخرین بررسی‌ها، هزینه تغییر واحد پول در ایران ۵۰۰ میلیارد تومان برآورد شده است.(مهرآرا و خندان، ۱۳۸۹)

• عدم‌تقویت پول ملی در برابر ارزهای کشورها: زیرا تغییر واحد پول تغییر اسمی است نه تغییر حقیقی که عامل اصلی تعیین ارزش واقعی پول است که در سطح تولید ملی، حکمرانی ضرب و با کنترل تورم به‌دست می‌آید.

• انجام اقدامات جایگزینی: مانند انتشار پول در شت و افزایش مبادلات الکترونیکی و کارت‌های اعتباری.

جمع‌بندی

سیاست حذف صفر از واحد پول: سیاستی که پس از پایان بحران‌ها (بدهی‌های خارجی، انقلاب و) که منجر به تورم شدید می‌شود (Hyper inflation)

لوازم زمان موفقیت‌آمیز بروز این سیاست:

۱. تک نرخی شدن تورم

۲. معتبر بودن پول ملی

۳. افزایش تولید ناخالص حقیقی و کاهش کسری بودجه

این سیاست به عنوان جزئی از یک برنامه اصلاحی (نهادی، حقیقی و پولی) به عنوان مکمل و عامل روانی عمل می‌کند که در کنار آن باید سیاست‌های ذیل انجام شود (همانند ترکیه در سال ۲۰۰۵): خصوصی سازی، کاهش هزینه‌های دولت، رونق منابع و استقلال بانک مرکزی.

در مقابل کشورهای زیمبابوه و آرژانتین بدون توجه به اصلاحات حقیقی و اساسی این سیاست را اجرا کردند و موفق نشدند.

در نتیجه پس از فراهم کردن بسترها و پیش شرط‌های مناسب چون «کاهش هزینه‌های دولت، استقلال بانک مرکزی، اصلاح نظام مالیاتی، کاهش وابستگی به نفت، گسترش فضای تجارت، توسعه صادرات، انضباط پولی و مالی و سیاست‌های ارزی و ثبات نسبی اقتصاد» می‌توان این سیاست را اجرا کرد.

بنابراین حذف صفر از پول ملی یک عامل نهایی، مکمل، روانی و علامت‌دهنده به بازار و جامعه است که این اقدام نهایی بعد از تحقق پیش شرط‌های خود باید همراه با فرهنگ‌سازی و اطلاع‌رسانی مناسب تمامی رسانه‌های گروهی انجام شود.