غلامرضا کیامهر

پیشنهاد آقای مصباحی‌مقدم، نماینده مجلس و عضو ناظر شورای پول و اعتبار در خصوص ضرورت حذف سه‌صفر از پول رایج کشور، برخلاف نظر دکتر پورمحمدی، معاون وزیر امور اقتصادی و دارایی که گفته بود پیشنهاد مزبور از موضوعات حاد اقتصادی کشور نیست و تا قبل از حصول نتیجه از کارهای کارشناسی باید از هرگونه اظهارنظر درباره آن پرهیز شود، از جمله مسائل بسیار مهم و سرنوشت‌سازی است که همه افراد صاحب‌نظر و علاقه‌مند به سرنوشت اقتصادی کشور باید به صورت گسترده درباره آن به بحث و اظهارنظر بپردازند. چه از رهگذر همین اظهارنظرها است که زوایای تاریک و روشن مسائل از هم بازشناخته می‌شود و به مسوولان ذی‌ربط امکان می‌دهد تا با وسعت دید بیشتری درباره موضوعات بسیار مهمی چون کاستن چند صفر از پول کشور به اتخاذ تصمیم بپردازند. بنابراین صاحب این قلم با کمال ادب به معاون محترم وزیر امور اقتصادی و دارایی توصیه می‌کند نه تنها با طرح نقطه‌نظرات موافقان و مخالفان پیشنهاد مزبور مخالفتی نداشته باشند، بلکه از همه کسانی که در این ارتباط حرفی برای گفتن دارند، دعوت کنند تا فواید و مضار چنان پیشنهادی را در سخنرانی‌ها، مصاحبه‌ها و مقالات خود از جهات مختلف مورد نقد و بررسی قرار دهند و یا حتی اگر کسانی هم هستند که راه‌حلی بهتر از حذف سه صفر از پول رایج کشور برای کمک به درمان بخشی از بیماری اقتصاد مملکت می‌شناسد از طریق درج در مطبوعات یا روش‌های دیگر آن را با مراجع تصمیم‌گیری در میان گذارند چون موضوع دستکاری در پول ملی از مسائلی نیست که بتوان با روش آزمون و خطا در مورد آن اقدام کرد.

از سوی دیگر امروز موضوع کاهش شدید قدرت خرید ریال به مرحله‌ای رسیده که کوتاهی و تعلل در یافتن راه‌حلی برای آن می‌تواند برای پول ملی ما بحرانی جدی ایجاد کند و شرایطی مشابه شرایط لیر ترکیه در سال‌های قبل از سال ۲۰۰۵ میلادی یا لیر ایتالیا تا قبل از ایجاد یورو پول واحد اروپایی و یا شرایطی مشابه شرایط یوان چین در اواخر حکومت چیایکانجک، برای ریال ما هم ایجاد شود و کار به جایی برسد که مردم برای خریدهای اساسی خود مجبور شوند با خود کیسه‌های پر از اسکناس حمل کنند.

ممکن است عده‌ای که شعاع دید آنها از محدوده ساختار زندگی در کلانشهرهایی چون تهران فراتر نمی‌رود استدلال کنند که در عصر پول الکترونیک و کارت‌های اعتباری مشابه چنان شرایطی برای مردم ایران تکرار نخواهد شد و مردم می‌توانند بدون نیاز به حمل حجم بزرگی از اسکناس خریدهای خود را انجام دهند.

چنین استدلالی ممکن است در مورد درصدی از شهروندان طبقات بالای اجتماعی در کلانشهرها مصداق پیدا کند. اما همین گروه از شهروندان هم به دلیل کاهش قدرت خرید ریالی و بی‌ارزش شدن صفرهای موجود روی اسکناس‌های رایج در کشور ما ناچارند برای افتتاح حساب و دریافت کارت‌های اعتباری در هر نوبت با همان کیسه‌های پر از دسته‌های اسکناس به بانک‌ها و موسسات اعتباری مراجعه کنند که نتیجه کار در هر دو صورت یکسان است و تفاوت موجود تنها در صورت مساله خواهد بود.

در این که پیشنهاد مربوط به حذف چند صفر از اسکناس‌های رایج مانند کاری که دولت ترکیه دو سال قبل موفق به انجام آن شد باید روزی در کشور ما هم عملی شود تردیدی وجود ندارد و ضرورت مربوط به چاپ اسکناس‌های درشت تا حد یک‌صد هزار تومانی هم از واقعیت‌های ملموسی است که نمی‌توان آن را نادیده گرفت. اما پذیرش این واقعیت‌ها نباید ما را از واقعیت دیگری که به سرنوشت پول ملی ما مربوط می‌شوند غافل سازد.نخست آن که باید به یاد داشته باشیم که مشکل قدرت خرید ریال تنها با کاهش تعداد صفرها از روی اسکناس‌های ما برطرف نخواهد شد و باید به موازات این اقدام چاره‌ای اساسی به منظور جلوگیری از افزایش نرخ تورم از طریق اصلاح جدی شاخص‌های محوری اقتصادی همچون کاهش حجم پایه پولی و نرخ رشد نقدینگی افزایش تولید از طریق افزایش نرخ رشد سرمایه‌گذاری آزاد سازی اقتصادی کوچک کردن واقعی حجم ساختار دولت و کاهش شدید هزینه‌های جاری دولت هموار کردن واقعی راه سرمایه‌گذاری‌های خارجی و کاهش وابستگی اقتصاد کشور به ارز حاصل از درآمدهای نفتی، اندیشیده شود وگر نه صرف حذف چند صفر از پول رایج کشور و یا چاپ اسکناس‌های درشت که دیگر جایی برای درج صفر اضافی در آنها وجود نخواهد داشت، دردی را از کاهش مداوم قدرت خرید ریال درمان نخواهد کرد.

تجربه ترک‌ها هم نشان می‌دهد که اگر شاخص‌های محوری اقتصادی ترکیه توسط دولت آقای اردوغان به طور اساسی بهبود پیدا نکرده بود، آن دولت نمی‌توانست صرفا از طریق کاهش ۶صفر از پول رایج کشور، قدرت خرید لیر ترکیه را افزایش دهد و آن را به یک پول نسبتا معتبر حداقل برای خود شهروندان ترکیه مبدل سازد.

واقعیت دیگری که نباید به دست فراموشی سپرده شود این است که اگر ما به فرض کسب توفیق در اصلاح بنیادی تمامی شاخص‌های اقتصادی تصمیم به حذف صفر از پول ملی خود گرفتیم و آن را عملی کردیم باید راه‌حلی هم برای واحد یا واحدهای پول خرد مورد نیاز در معاملات و خریدهای روزانه مردم پیدا کنیم. چون بعد از حذف سه صفر، اسکناسی که امروز یک هزار ریالی نامیده می‌شود به اسکناسی یک ریالی تبدیل خواهد شد و احتمالا به دلیل اصلاحاتی که در شاخص‌های اقتصادی کشور و کاهش، نرخ تورم صورت گرفته، قدرت خرید اسکناس یک ریالی آینده از قدرت خرید اسکناس‌های یک‌هزار ریالی امروزی بیشتر خواهد بود که در آن صورت ما برای خرید کالاهای ارزان‌قیمتی مثل یک بسته کبریت یا بلیت اتوبوس و امثالهم که قیمتی کمتر از یک ریال دارد، به پول خرد نیاز خواهیم داشت. همچنان که آمریکایی‌ها برای این قبیل خریدها از پول خردی به نام سنت که هر یکصد واحد آن معادل یک دلار است و انگلیسی‌ها از واحد پول خرد پیش‌و‌شیلینگ استفاده می‌کنند و پول خرد فرانک فرانسه هم قبل از ایجاد پول واحد اروپایی سانتیم بود.

در گذشته‌های نه چندان دور که هنوز ریال به واحد پول ملی ما تبدیل نشده بود، تومان واحد اصلی پول ملی ما را تشکیل می‌داد که توسط بانک مجاز وقت به صورت اسکناس چاپ و به جریان انداخته می‌شد و غیر از آن هر چه بود سکه‌هایی بود که شاهی و صناری و عباسی و قران نام داشت و به دلیل پایین بودن شدید حجم پایه پولی و گردش بسیار آهسته و آرام نقدینگی، هر یک از سکه‌های پول خرد رایج آن روزگار دارای قدرت خریدی متناسب با درآمد مردم بود. اما امروز تنها پول رایج ما چه به صورت سکه و چه در هیات اسکناس فقط ریال است و صفرهایی که در طول زمان به موازات افزایش نرخ تورم بر این پول رایج افزوده‌ایم هم از نظر روانی و هم از جهات واقعی ریال ما را به اصطلاح از سکه انداخته است. بنابراین اگر روزی شرایط و زمینه واقعی برای کاهش سه صفر از پول ملی ما فراهم شود، به دلیل سابقه سوء روانی که مدت چندین دهه از ضعف شدید قدرت ریالی در اذهان تمامی ما ایرانیان باقی مانده و نیز به دلیل نیازی که به پول خرد برای خریدهای جزیی روزمره خواهیم داشت بهترین کار آن است که مجددا تومان را که آحاد مردم ایران از شهری و روستایی و باسواد و بی‌سواد، آشنایی و انس و الفت بیشتری با آن نسبت به ریال دارند، به عنوان واحد اصلی و درشت پول ملی و ریال را به عنوان واحد پول خرد سکه‌ای که هر ۱۰ریال معادل یک تومان خواهد بود، انتخاب کنیم و به جریان اندازیم. این بهترین و واقع‌بینانه‌ترین راه برای بازگرداندن اعتبار به پول ملی کشور و آسان‌سازی شمارش و نگهداری آن در خریدها و دریافت و پرداخت‌های خرد و کلان است که تاثیر بسزایی هم در افزایش سطح بهره‌وری نظام بانکی ما خواهد داشت.

حتی اگر امکان بهبود و اصلاح تمامی شاخص‌های اقتصادی ما در میان مدت وجود نداشته با اصلاح یکی دو شاخص به خصوص کاهش نرخ رشد نقدینگی و آزادسازی اقتصادی امکان حذف حداقل یک صفر از پول ملی و جایگزین‌سازی تومان با اسکناس و سپردن مسوولیت ایفای نقش پول خرد به ریال را خواهیم داشت نویسنده به همه صاحب نظران پیشنهاد می‌کند درباره این راه‌حل به اظهار نظر بپردازند.

Kiamehr@Hotmail.com