حمیدرضا اسلامی منوچهری - برخی واژه‌ها در ادبیات ما با یکدیگر غریبه شده‌اند. اقتصاد و فرهنگ از آن جمله‌اند دهه‌های متوالی است که اهالی فرهنگ را با فعالان اقتصادی کشور کاری نیست. گویی همنشینی این دو گروه با یکدیگر حکایتی غریب است. اقتصادیون، اهل فرهنگ را غرق در خیال و رویا می‌بینند که با دنیای حساب و کتاب فاصله‌ها دارند و فرهنگیان کشور هم فعالان اقتصادی را غرق در مادیات و دنیاطلبی تصور می‌کنند.

شاید ریشه برخی از این باورها به رسوب تفکرات چپ در ایران بازگردد. سال‌ها است که آبشخور نظری بسیاری از روشنفکران ایرانی، اندیشه‌های چپ‌گرایانه بوده که با تمایلات طبقات فقیر جامعه درهم آمیخته است. این مقدمه را گفتم تا به ابتکار عمل یک بانک خصوصی اشاره کنم که حرکتی میمون و مبارک را آغاز کرده است. دیروز که مصادف با عید سعیدغدیر بود، بانک اقتصاد نوین، یکصدودهمین شعبه خود را افتتاح کرد.

اما در مراسم افتتاح این شعبه هم مقامات رسمی و دولتی دعوت نداشتند. مدعوین ویژه این مراسم، شخصیت‌های فرهنگی همچون دکتر الهی قمشه‌ای بودند. تنی چند از هنرمندان، نویسندگان و پژوهشگران نیز کارت دعوت این مراسم را دریافت کرده بودند.

دکتر الهی قشمه‌ای در این مراسم هم همان شخصیت همیشگی بود. او با مدد از حافظه طلایی خود، آیات قرآنی، احادیث و اشعار شعرای کلاسیک کشورمان را شاهد نظریات خود گرفت و باز هم از فلسفه زیستن، ادبیات و عرفان گفت.

در ابتدا، فضای خاص یک شعبه بانک با سخنرانی عارفانه او غریب می‌نمود. اما آرام‌آرام، کلام شیرین او در دل‌ها نشست. دیگر همنشینی اهالی فرهنگ و اقتصاد عجیب نبود و شیرین تر آنکه وقتی دکتر رسول‌اف، مدیرعامل بانک اقتصاد نوین هم با زبان آمار و ارقام سخن گفت، اهالی فرهنگ خمیازه نکشیدند. در جهان امروز اقتصاد و فرهنگ پیشوند تمام پدیده‌های بشری‌اند.

هیچ پدیده‌ای را در جامعه نمی‌توان یافت که اقتصاد آن مورد توجه نباشد. اهالی فرهنگ خواه ناخواه با مقوله اقتصاد فرهنگ سر و کار یافته‌اند و ناچارند تا به آن بیندیشند و اهالی اقتصاد هم بیش از همه با مقولاتی چون فرهنگ مصرف، تولید، کار و غیره درگیرند. رفتارهایی که ریشه آن به بسترهای فرهنگی جامعه باز می‌گردد.