جابر عمارلو*

همانطور که تاکنون شاهد بوده‌ایم، اقدامات قابل توجهی جهت آزادسازی و رفع انحصار از فعالیت‌های صنعت بیمه به عمل آمده است. شکی نیست که این قبیل اقدامات در راستای اصلاح و بهبود ساختار صنعت بیمه و با هدف گسترش و تعمیم رقابت در بین شرکت‌های بیمه صورت می‌گیرد. یکی از ویژگی‌های بازار غیرانحصاری، امکان گسترش رقابت بین شرکت‌های بیمه جهت برخورداری از سهم پرتفوی بیشتر بازار است. بر همین اساس نیز تاثیرگذاری و اهمیت انحصارزدایی در تداوم و توسعه رقابت کاملا قابل درک است اما باید توجه داشت که رفع انحصار به تنهایی نمی‌تواند عامل و زمینه‌ساز گسترش رقابت در صنعت بیمه باشد، بلکه ماهیت فعالیت در این صنعت اقتضا می‌کند تا هر شرکتی برای توسعه عملیات، ابتدا نسبت به توانمندی‌های خود برای تسویه خسارات و ایفای دیگر تعهدات اطمینان حاصل نماید. بنابراین با توجه به توانمندی‌های محدود (فنی، مالی و مدیریتی) شرکت‌های بیمه خصوصی، بالا بردن سهم پرتفوی در بازار بیمه برای آنان به سادگی محقق نخواهد شد.

به طور کلی وجود دو عمل یعنی «انحرافات در آمار احتمالات» و «نوسانات در بازار سرمایه» مهمترین منشا نااطمینانی و دغدغه خاطر شرکت‌های بیمه می‌باشند که در اینجا به طور خلاصه به آنها اشاره می‌کنیم.

۱ - انحرافات در آمار احتمالات: همان طور که می‌دانیم بنابه تاثیر عوامل گوناگون، امکان برآورد دقیق از شدت و تواتر خسارات، خارج از کنترل و اراده شرکت‌های بیمه می‌باشد. بنابراین شرکت‌های بیمه همواره این دغدغه را دارند که آیا در پذیرش و ارائه نرخ‌های فنی برای ریسک‌های جدید و متنوع خود جانب احتیاط را رعایت کرده‌اند یا خیر؟

۲ - نوسانات در بازار سرمایه: شرکت‌های بیمه بخشی از هزینه‌های توسعه‌ای خود را از محل سود حاصل از سرمایه‌گذاری‌ها تامین می‌نمایند. از آنجایی که بخش قابل توجهی از منابع و وجوه حاصل از حق بیمه‌های دریافتی و ذخایر در بازار سرمایه (بورس اوراق بهادار) به کار گرفته می‌شود، لذا این نگرانی برای شرکت‌های بیمه وجود دارد که تغییر و تحولات پیش‌بینی نشده در مناسبات اقتصادی کشور یا در سطح بین‌المللی بر بازار سرمایه و به تبع آن بر بازدهی سرمایه‌گذاری‌های آنان تاثیر نامطلوب، بگذارد. بنابراین شرکت‌های بیمه با اتخاذ تدابیر و تمهیداتی از قبیل تعدیل یا تقلیل تنوع ریسک‌های مورد پوشش و نیز تبدیل یا تغییر در شیوه‌های سرمایه‌گذاری خویش، تا حدودی دغدغه‌های خود را کاهش خواهند داد. اما نکته قابل تامل در این است که توسل به این نوع اقدامات در نهایت موجب خروج آنان از گردونه رقابت‌ها می‌گردد.

در واقع بالا رفتن سهم پرتفوی شرکت‌ها در بازار مستلزم استفاده از مزیت‌های رقابت سالم قیمت جهت ارائه طرح‌های نوین بیمه‌ای می‌باشد. بنابراین در راستای حصول اطمینان نباید هیچ محدودیتی متوجه شرکت‌های بیمه گردد.

با عنایت به این نکته در می‌یابیم که یکی از موثرترین و مناسب‌ترین راه‌کارها برای حصول اطمینان این است که شرکت‌های بیمه، موسسات دیگری را در نتایج مالی تعهدات خود به طرق مختلف شریک و سهیم نمایند.

امروزه عملیات بیمه‌های اتکایی به عنوان یک مکانیزم مناسب برای تقسیم و توزیع ریسک بین شرکت‌های بیمه مستقیم و بیمه‌گران اتکایی متعدد است. در این نوع عملیات، شرکت‌های بیمه با انتقال برخی از ریسک‌ها یا درصدی از پرتفوی مازاد بر ظرفیت نگهداری خود به چند شرکت بیمه اتکایی، موافقت آنان برای تقبل بخشی از تعهدات مالی‌شان را تحصیل می‌نمایند.

در یک بستر رقابتی پویا، نیاز به بیمه‌های اتکایی برای هر شرکتی قطعی خواهد بود. چرا که در فرآیند مبادلات اتکایی، شرکت‌های بیمه از مزیت‌های پنج‌گانه زیر برخوردار خواهند شد.

۱ - جرات اطمینان خاطر شرکت‌های بیمه برای پذیرش ریسک‌های بزرگ و فراگیر بالا می‌رود.

۲ -ا نگیزه‌های نوآوری و خلاقیت برای ارائه طرح‌های نوین و متنوع بیمه‌ای افزایش می‌یابد.

۳ - ابتکار عمل شرکت‌های بیمه،‌ جهت تخصیص بهینه منابع در راستای بهره‌برداری مناسب از فرصت‌های سرمایه‌گذاری افزایش می‌یابد.

۴ - اعتماد و اطمینان بیمه‌گذاران و مقامات نظارتی کشور به صلاح توانگری شرکت‌های بیمه افزایش می‌یابد.

۵ - امکان استفاده از تجربیات فنی بیمه‌گران اتکایی برای واقعی‌تر کردن حق بیمه پرتفوهای جدید حاصل می‌گردد.

بنابراین با توجه به مزیت‌های فوق به خوبی درمی‌یابیم که ایجاد بستر لازم رقابت برای صنعت بیمه کشور مستلزم آن است که ساختار بیمه‌های اتکایی نیز از کارآمدی و کارآیی لازم برخوردار باشد. در این رابطه‌ها همان‌طور که می‌دانیم یکی از پارامترهای اساسی برای تعیین سطح کارآمدی ساختار بیمه‌های اتکایی در هر کشوری، ظرفیت نگهداری ریسک و میزان قبولی از خارج آن است. در حالی که در ایران به دلیل عدم وجود شرکت‌های بیمه‌ای اتکایی مستقل و توانمند، هنوز بخش عظیمی از تاسیسات ملی از قبیل بخش انرژی، حمل‌ونقل هواپیمایی و دریایی در نزد شرکت‌های خارجی بیمه اتکایی می‌گردد. که این امر علاوه بر ایجاد وابستگی، موجب خروج درآمدهای حق بیمه به صورت ارز از کشور می‌شود.

پس با این توجه می‌توانیم نتیجه بگیریم که به منظور تسریع فرآیند تکامل کارکردهای بیمه و نیز به حداقل رساندن خروج منابع ارزی از کشور چاره‌ای جز اصلاح و بهبود ساختار بیمه‌های اتکایی نداریم.

*کارشناس بیمه