احسان باقری

از زمان ابطال بزرگ‌ترین معامله سهام بخش‌خصوصی (سهام بانک پارسیان) گزارش‌ها و تحلیل‌های بسیاری در خصوص مسائل بانک پارسیان و رویدادها و اتفاقات پیرامون آن منتشر شده است. گروه‌های ذی‌نفع به طور مستقیم و غیرمستقیم در این عرصه وارد شدند. این ذی‌نفعان دولت، بانک مرکزی، بانک‌ها، بورس اوراق بهادار، سهامداران و سپرده‌گذاران عمده و خرد بانک‌ها، فعالان اقتصادی حتی قوه مقننه و قضائیه، برخی نهادهای خصوصی و دولتی و ... بودند.

گستردگی حضور ذی‌نفعان، تحلیل‌ها، اقدامات و اخبار منتشره در این خصوص خبر از یک رویداد مهم در عرصه اقتصاد کشور می‌داد.اما این مسائل در حوزه اقتصاد باقی نماند و رنگ و بوی سیاسی و حتی قضایی به خود گرفت.

در این میان نیات و انگیزه‌هایی ناشناخته، یک رویداد اقتصادی را با حواشی پیرامون آنچنان ملتهب ساختند که برخی از کارشناسان خبر از بروز تنش و بحران‌های احتمالی در روند رشد و توسعه اقتصادی کشور و به مخاطره افتادن فعالیت‌های بخش‌خصوصی دادند.

شاید این یادداشت حرف‌های جدیدی برای گفتن نداشته باشد اما تفاوتی عمده با دیگر یادداشت‌های نگاشته شده دارد.

این یادداشت توسط یکی از جوانانی نگاشته می‌شود که ناظر این رویدادها است و سهم او و دیگر جوانان تنها کسب تجربه است از این رویدادها و نهایتا یک پیام و آن این که خسته‌ایم از این همه بحران و تنش.ما برای رشد و توسعه نیاز به آرامش داریم. در هر دوره‌ای از تاریخ این مرز و بوم که آرامشی نسبی برقرار بوده و رونقی شکل گرفته تا ایرانی بهتر زندگی کند.اما دریغ که از تاریخ درس نگرفتیم و باز تجربه می‌کنیم آنچه تجربه کرده‌ایم. سال‌های جنگ، سال‌های سخت بعد از آن و حال بازی‌های بی‌پایان و بی‌هدف سیاسی!

مساله پارسیان و امثال آن مساله‌ای اقتصادی است. در چارچوب‌ها و قوانین اقتصادی باید با آن برخورد کرد.به فرض که تمام دفاعیات طرفین درست باشد. اما چون در چارچوب‌های خود مطرح و پیگیری نشده است نه تنها هنوز با آن دست به گریبانیم، بلکه خود مسائلی دیگر برای ما به ارمغان آورده است که موضوع اصلی را مستتر کرده است.حتی موضوعات فرعی مورد علاقه دست‌های پنهان بر اصولی چون حفظ منافع ذی‌نفعان خرد و کلان مستولی گردیده است و اصول دست‌آویزی شده‌اند برای سخن‌پراکنی و باز انجام اعمال و رفتارهای غیراصولی.بسیاری از ما جوانان که امروز درگیر کسب تجربه از رخدادها هستیم، شاهدیم که مسائل اقتصادی با ابزارهای سیاسی حل و فصل می‌شوند و مسائل سیاسی همچنین.

درست است که حوزه‌های علوم انسانی پیوند ناگسستنی با هم دارند و دانشمندان از رشته‌هایی صحبت به میان می‌آورند که از هم‌مرزی علوم پدید آمده‌اند. همچون اقتصاد سیاسی، فلسفه سیاسی اما این بدان معنا نیست که از ابزار‌های سیاسی برای رفع مشکلات اقتصادی بهره بریم. بلکه بررسی اثرات این حوزه‌های برهم مورد مطالعه و علاقه صاحبنظران بوده است. به هر طریق در روند بررسی پرونده پارسیان از نگاه بیرونی و ناظر به این رویداد بدون انگیزه دخالت می‌توان این خطاها را به خوبی مشاهده کرد. حوزه‌ها مستقل از هم اما با هم در ارتباطی تنگاتنگ قرار دارند. این ارتباط دلیل بر مخدوش کردن مرز‌ها و پانهادن در حوزه‌های دیگر نیست، اما نکته بعد پیام ما به کسانی است که امروز در مسند قدرت و مدیریت قرار گرفته‌اند. همان‌گونه که اشاره شد مدیریت رویداد‌ها و بحران‌ها نباید خود به بحران و رویداد‌های جانبی ختم شود. می‌شد و باید چنین شود که در بستر آرامش و تنش‌زدایی به حل مسائلمان بپردازیم. دخیل کردن موضوعات فرعی و احساسی اگرچه اهداف برخی از سودجویان را تحقق می‌بخشد، اما بی‌شک مصالح و منافع عموم در آن در نظر گرفته نشده است. جوانان علم‌آموخته امروز دیگر نمی‌پذیرند آزمون و خطا، احساسات، جزئی‌نگری، بغض و فشار، بازی سیاسی و جناحی بر فضای مدیریت اقتصادی کشور حاکم باشد.سیاست باید در کنار اقتصاد اثرگذار بر آن و تاثیرپذیر از آن باشد نه اینکه به ایفای نقش‌های آن بپردازد.

ما برای کار اول به فضای امن و آرامش نیاز داریم. ما به عنوان جوانانی که قصد کرده‌ایم در ساختن این کشور مشارکت کنیم، باید از سیاسیون خود شخصیت سیاسی ببینیم، بدین معنا که بتوانیم پیش‌بینی کنیم که از اصول دفاع می‌کنند و فقط در شیوه‌ها تغییراتی بر‌اساس اقتضا اعمال می‌کنند. به هر طریق ضمن انتقاد از عملکرد‌های گذشته خواستار بازنگری فوری در وضعیت فعلی روند کسب‌وکار هستیم. از سوی دیگر، اعلام می‌کنیم که بله ما می‌توانستیم و می‌توانیم اما به شرط آنکه فضا و بستر برای تحقق آن فراهم آید نه اینکه با فرصت‌سوزی و بحران‌تراشی انرژی‌ نیرو‌ها را درگیر حواشی و فرعیات کنیم.