دیدگاه
چه کسی برنده و بازنده جشنوارههای بزرگ قرعهکشی بانکها است؟
سالهای سال است که جشنوارههای بزرگ قرعهکشی بانکها در مقاطع مختلف سال با عناوین متفاوت و با سبکهای رنگارنگ و با تبلیغات وسیع تلویزیونی انجام میشود، گهگاه به نظر میرسد این تبلیغات بیشتر برای خودروها است تا برای جمعآوری وجوه مردم و گاهی نیز این سنت زیبای قرضالحسنه با بلیت بختآزمایی اشتباه میشود. به هر حال آنچه مسلم است این است که هیچ گاه تحقیق و پژوهش جدی در مورد مزایا و معایب این امر صورت نگرفته است.
سید مجتبی فائزی*
سالهای سال است که جشنوارههای بزرگ قرعهکشی بانکها در مقاطع مختلف سال با عناوین متفاوت و با سبکهای رنگارنگ و با تبلیغات وسیع تلویزیونی انجام میشود، گهگاه به نظر میرسد این تبلیغات بیشتر برای خودروها است تا برای جمعآوری وجوه مردم و گاهی نیز این سنت زیبای قرضالحسنه با بلیت بختآزمایی اشتباه میشود. به هر حال آنچه مسلم است این است که هیچ گاه تحقیق و پژوهش جدی در مورد مزایا و معایب این امر صورت نگرفته است. آنچه برای بانکداران مهم است پیروزی در رقابت جذب سپردههای مردمی است، رقابتی شدید برای هدفی نامعلوم، جنگی دوستانه برای رسیدن به ناکجا آباد.
این مساله جدا از تبعات روانی که مطمئنا در آحاد جامعه مخصوصا کودکان و نوجوانان داشته و دارد و باید توسط روانشناسان مورد بررسی جدی قرار گیرد، صدمات جبران ناپذیری نیز به اقتصاد بیمار کشور خواهد زد. فرهنگ قرعهکشی در بانکداری کشورمان بدعتی است که نه تنها هیچ سنخیتی با بانکداری ندارد، بلکه در هیچ یک از بانکداری های سنتی و نوین جهان دیده نشده است، چرا که حجم وسیعی از نقدینگی در بانکی جمعآوری و پس از قرعهکشی توسط ناکامماندگان به بانکی دیگر انتقال مییابد و از آنجا به بانکی دیگر و وجوه در این چرخه دائما در حال گردش است، پولی است که از جیب وارد کیف و از کیف وارد صندوق و از صندوق دوباره وارد جیب کشور و... میشود، به طوری که هیچ برنامهریزی و هیچ سرمایهگذاری برای این وجه دائما در حال گردش نمیتوان کرد، کسی نمیداند که هزینههای مالی و هزینههای فرصت از دست رفته برای این گردش مداوم و بیهدف چه میزان است. مضافا اینکه انتقال از حسابهای جاری و سپردههای کوتاه مدت و تسهیلات پرداختی و بعضا بیمه غرامت محصولات توسط بعضی از بانکها به حسابهای مربوط به قرعهکشی در روزهای پایانی برای رسیدن به تعهدات بیحساب و کتاب شعب هدیه سربالایی است که این هزینهها را دو چندان میکند. صفهای طولانی برای سرابی وسوسهانگیز و امیدی واهی برای زندگی بهتر. این است ارمغانی برای نیکوکاری.
این روش انقباض وجوه مردم که برای کسب و کار و رونق است نه تنها به نفع اقتصاد نیست، بلکه مغایر با اهداف و اصول بانکداری است اگر بگوییم کنترل نقدینگی است که راههای فراوانی در اقتصاد جهان کمهزینهتر و هدفمندتر بوده و هست و اگر بگوییم پاداش قرضالحسنه است که مطمئنا اجر یک نیکوکار سالهای سال انتظار نیست و راههای بهتری هم برای جذب قرضالحسنه و هم پاداش برای نیکوکاری است و در پایان باید بگوییم کسی نمیداند چه کسی در این قرعهکشیها برنده خواهد بود، لیکن همه ما میدانیم که بازنده اقتصاد و ملت و فرزندان آینده این سرزمین خواهند بود.
* کارشناس بانکداری
ارسال نظر