دیدگاه
آقای غنیمیفرد ما از شما توقع داشتیم!
رییس خانه صنعت و معدن ایران در تداوم اظهار لطف همیشگی شان نسبت به نظام بانکداری کشور اخیرا در واکنش نسبت به اظهارات متین و کارشناسی رییس بانک مرکزی فرمودهاند که: «مشکل مدیرانی همانند آقای مظاهری این است که صنعتی نیستند و درد صنعت را نمیشناسند ... صنعتگر بیمار نیست که نقدینگی کافی داشته باشد و طالب سودهای آنچنانی از بانک باشد ... .»
امید بانکی *
رییس خانه صنعت و معدن ایران در تداوم اظهار لطف همیشگی شان نسبت به نظام بانکداری کشور اخیرا در واکنش نسبت به اظهارات متین و کارشناسی رییس بانک مرکزی فرمودهاند که: «مشکل مدیرانی همانند آقای مظاهری این است که صنعتی نیستند و درد صنعت را نمیشناسند ... صنعتگر بیمار نیست که نقدینگی کافی داشته باشد و طالب سودهای آنچنانی از بانک باشد ... .» آقای غنیمیفرد همچنین در بخش دیگری از اظهارات خود نقدینگی را به مثابه «خون در بدن» توصیف کرده و خاطرنشان ساختهاند که: «هر واحدی که ورشکسته میشود و از میدان خارج میشود، دلیل اصلی اش سیاستهای بعضا غیرصحیح دولت است وکمبود نقدینگی نتیجه این سیاستها است....»
اگر مراد ایشان از تشبیه نقدینگی به خون، تسهیلات بانکی باشد باید گفت که البته برای داشتن بدن سالم نیازمند وجود یک جریان خون مطمئن و باثبات نیز هستیم، ولی فراموش نکنیم که غیر از نقدینگی - که مطابق احکام لایتغیر جناب غنیمیفرد نظام بانکی تا ابد متعهد به تامین بیقید و شرط آن است- یک بنگاه صنعتی برای ادامه حیات موثر نیازمند یک نظام مدیریتی روزآمد، نیروی انسانی متخصص و مهمتر از آن داشتن برنامه بلندمدت برای تطبیق کیفیت و عرضه محصولات با استانداردهای بازارهای جهانی شده امروز است. اینکه بخش خصوصی در ایران هنوز نتوانسته در امر تولید و صادرات کالا و خدمات آنچنانکه شایسته نام بلندآوازه کشورمان است موفق باشد مطمئنا دلایل ساختاری و پیچیدهای دارد که اشاره به همه آنها در این مقال نمیگنجد، ولی بیگمان میتوان گفت که عدم حضور تشکلهای صنفی و تخصصی حرفهای که بتواند علاوهبر فراهم آوردن زمینه توسعه دانش محوری و انتقال فنآوری، ارتباط لازم میان صنعتگران و سایر بخشهای اقتصادی و علمی کشور را فراهم آورد یکی از دلایل اصلی کندی رشد صنعت و مشکلات صنعتگران در ایران است. تا این شرایط در بخش خصوصی مهیا نشود اعطای بیشترین و ارزانترین تسهیلات نیز درد صنایع ملی را درمان نخواهد کرد.
البته مانند تمام کشورهای جهان، بانکهای ایرانی نیز باید با تسهیل و تسریع و مهمتر از آن هوشمندسازی فرآیندهای اعطای اعتبارات، نقشی موثرتر در حمایت مالی از تولید و صادرات بر عهده گیرند، ولی آیا حل مشکلاتی مانند ضعفهای شدید مدیریتی، پایین بودن بهرهوری نیروی کار، وابستگی صنایع به واردات مواد اولیه و ماشینآلات، اشباع بازار داخلی توسط کالاهای چینی، نارسایی قوانین کار که نه تامینکننده منافع کارفرما و نه منافع کارگر است و دهها مشکل ریزودرشت دیگر به عهده نظام بانکی است.
***
بانکهای ایرانی بهرغم تمامی مشکلات ناشی از محدودیت منابع، اعطای تسهیلات تکلیفی و فشارهای خارجی، اجرای برنامه دولت نهم برای رفع کاهش مشکلات اشتغال و تولید در کشور از طریق اعطای تسهیلات به بنگاههای اقتصادی کوچک و زودبازده را پذیرفتند. تا پایان شهریورماه امسال بیش از ۱۲۰هزار میلیارد ریال تسهیلات از طرف نظام بانکی در اختیار بیش از ۳۰۰ هزار بنگاه اقتصادی کوچک و زودبازده در کشور قرار گرفته و بیگمان سایر صنعتگران کشور هم از این تسهیلات بینصیب نماندهاند.
ای کاش جناب آقای غنیمیفرد و همفکرانشان که بخش عمدهای از وقت و انرژی خود را در سالهای گذشته را صرف مطرح کردن شدیدترین و نارواترین انتقادها از نظام بانکداری کشور کردهاند با ارائه کارنامه عملکرد خود و تشکل تحت ریاستشان بگویند که غیر از شعار دادن و اتهام زدن به نظام بانکی و دیگران، برای صنعت و صنعتگر ایرانی چه کردهاند؟
***
ایشان در یکی دیگر از این قبیل فرمایشات بیملاحظه خود فرموده بودند که: «ما در حال حاضر به سرمایهدارها و نزول خورها باج میدهیم، آنها پول خود را توی بانک میگذارند و سودهای کلانی میبرند که مشکل قانونی هم ندارد. اما کسانی که در صنعت و معدن سرمایهگذاری میکنند پشتیبانی نمیشوند».
ای کاش جناب آقای غنیمیفرد با سند و مدرک ثابت میکردند که کدام نزول خوار و سرمایهداری است که هیچ راه دیگری برای افزایش نقدینگیاش غیر از توسل به سودهای لاغر و نحیف شده سپردهگذاری در بانکها پیدا نکرده است؟ ای کاش بگویند کدام راه حل را برای رفع مشکلات صنعت کشور به مسوولان ارائه کردهاند که قابل اجرا باشد؟ البته از حضرت ایشان که مهمترین مشغولیت ذهنیشان در طول این سالها گرم کردن صفحات اقتصادی روزنامهها و سایتها با موجسازی علیه شبکه بانکداری کشور بوده انتظاری بیش از این نمیتوان داشت.
به عنوان یک کارشناس مسایل بانکی باید بگویم که آقای غنیمیفرد از شما جز انتقاد دایمی از نظام بانکداری و عمیقتر کردن فاصله میان بانکها و صنعتگران ایرانی کار دیگری ساخته نیست.
* کارشناس مسائل بانکی
ارسال نظر