توضیح غنیمیفرد در مورد جلسه رییس کل بانک مرکزی با فعالان اقتصادی
هادی غنیمیفرد، رییس خانه صنعت و معدن استان تهران پیرامون جلسه چندی پیش رییس کل بانک مرکزی با تعدادی از فعالان اقتصادی، توضیحاتی را به دفتر روزنامه دنیایاقتصاد ارسال کرده است که عینا منتشر میشود. ما تایید میکنیم اگر براساس قانون منطقی کردن سود تسهیلات بانکی به جای اعمال انواع بهرههای بالا که به صورتهای مختلف به تسهیلاتخواهان تحمیل میشود، پرداخت تسهیلات به شکل مشارکت واقعی و با شرایط مشارکت واقعی صورت پذیرد و طرفین سرمایهگذار و متقاضی به نسبت سرمایهگذاری در امری که مورد موافقت قرار میگیرد، در سود یا زیان حاصله شریک شوند، رقم آن هرچقدر هم بشود، تا آنجا که با شاخصهای المکاسب مغایرت نداشته باشد قابل قبول است.
البته باید توجه داشت که در این مورد شریک میتواند از شریک دیگر تضمینی را برای اطمینان از محفوظ بودن سهمالشرکه خودش اخذ نماید، ولی گرفتن وثیقه در برابر سهمالشرکه در هیچ مشارکتی دیده نشده و مطابق قانون نمیباشد.
در مورد کاهش درآمد بانکها نیز باید گفت: در همین سال ۱۳۸۶ که بعضی از بانکها ادعا کردند دچار خسران شدهاند، یکی از بانکها که مقداری از سهام خود را برای فروش عرضه کرده بود، در اطلاعیهای رسمی ۱۰۳درصد سود خالص نشان داده بود و در این مورد باید گفت: اگر سود مالی آن بانک توسط حسابرسانی که به لزوم محاسبه و اعمال بعضی از هزینهها و میزان آنها آگاهی دارند، رسیدگی میشد، شاید رقم این سود خیلی بیش از این به دست میآمد و نشان داده میشد.
بانک صنعت و معدن نیز سود خود را سه برابر مدت مشابه سال ۸۵ اعلام کرده است، این امر نشان میدهد که نظام بانکی برای پوشاندن عدم کارآیی خود در بانکهای دولتی و پر کردن توقع سود سیریناپذیر صاحبان سرمایه در آن بانکها به ارقام متداولی که در جهان امروز توجیهی ندارد، پناه آوردهاند. این باعث شده است اینان غافل از آنکه بیاعتنایی به مطلب لزوم پایینآوردن نرخ بهره، از سوی بانکها همه امنیت موجود برای کار صنعتی و تولیدی را در هم خواهد نوردید به تئوریسازی برای پایین نیاوردن نرخ بهره
پرداختهاند.
چون میدانیم در بعضی از موارد چشمپوشی از تولید امکانپذیر نیست، ولی تاریخ نه چندان دور ما نشان میدهد بدون بانک نیز میتوان با وسایل دیگری نقل و انتقال پول را انجام داد.
جالب توجه است که فضای کسب و کار در ایران به تصور بانک مرکزی توسط فعالان و کارآفرینان! گزینش شده ایشان انجام میپذیرد و این میرساند که با تمام مجاهدات و شهدایی که در راه استقلال و توسعه در این کشور داده شده، هنوز بعضی از مقامات طرفدار سلطه گروههایی خاص (چون من میدانم که این حرف حق است) هستند و از مجموع کارآفرینان و تشکلهای کارآفرینی و تولیدی کشور عدهای نام برده شدهاند که با نهایت احترامی که به ایشان قائلم، صلاحیت این بزرگان به دلیل گوناگون نمیتواند برای اظهارنظر در فضای کسب و کار ایران خیلی مورد استناد قرار گیرد.
مطلب دیگر این است که بیشتر اینان عاشقان بهره بالای پول هستند و به ارقام و آماری استناد میکنند که قدری تامل در تاریخها و ارقام اظهاریشان میتواند جوابهای مورد لزوم برای خودشان را در بر داشته باشد.
هیچکدام از آقایان نخواستند و نمیخواهند بگویند که بیست و چند سال بالا بودن بهره و رساندن آن به نرخهای سرسامآور، اقتصاد مملکت را چگونه و تا چه حدی تخریب کرده و تنها چند کاخ شیشهای برای اقامت بانکها در کشور بر جای گذاشته است.
آیا تورم کشور ما در سال گذشته که ناشی از بالا رفتن قیمت نفت بوده است، به طوری که کشور، حدود ۶۰میلیارد دلار کالای مصرفی و واسطهای به قیمت متورم شده از کشورهای دیگر دنیا که مصرفکننده نفت هستند، وارد کرده است، به وجود آمده، با پایین آمدن دو درصدی نرخ بهره تسهیلات بانکی ارتباطی میتواند داشته باشد؟ که اگر قدری انصاف داشته باشیم همین دو درصد کاهش باعث شده که تورم افسارگسیخته مثل سالهای ۷۴ و ۷۵ تمام ریشههای کاشتههای تولید را مورد هجوم قرار ندهد و شوک وارد شده را اندکی ملایمتر کند.
در آخر برابر عوامفریبانی که خود را دانشمند قلمداد میکنند و کسانی که با تکیه بر رهنمودهای آنان اینگونه سفسطه میکنند و فضای اقتصادی کشور را آشفته نشان میدهند و آنقدر توجه ندارند که بالا رفتن قیمت سکه در سال گذشته معلول ترقی نرخ طلا در بورسهای جهانی بوده است و آن را معلول دو درصد کاهش بهره تسهیلات بانکی در ایران معرفی میکنند و از طرفی آنقدر بینش به خرج نمیدهند تا ببینند ارزیابی آپارتمانها و املاک به قیمتهای چند برابر قیمت کار کارشناسان بانکها بوده که در سالهای قبل هم بلاهایی مشابه بر سر قیمت مسکن آوردهاند و حال آن را معلول کاهش دو درصدی نرخ بهره اعلام میکنند، از دست این صرافان گوهر ناشناس راهی وجود ندارد جز پناه بردن به خدا.
ارسال نظر