محسن سیروس

در دومین جلسه گرم و صمیمی نمایندگان خانه صنعت و معدن با مسوولان بانک مرکزی که به میزبانی بانک مرکزی برگزار گردید، رییس کل محترم بانک مرکزی ضمن مهمان‌نوازی بسیار شایسته به توضیح و تحلیل بخشی از دلایل سه‌قفله کردن خزانه پرداخته و گزارشی را ارائه نمودند که اگر ریشه‌های وقوع آن را نیز بررسی و بیان می‌کردند مصداق مثل معروف «جانا سخن از زبان ما می‌گویی» را عینیت می‌بخشیدند. البته گزارشی که ارائه شد تقریبا همان دلایلی است که بارها اعلام شده است، ولی این بار به صورت تخصصی‌تر و با آمار به‌روز شده شرح داده شد.

ایشان در گزارشی که برای میهمانان جلسه ارائه کردند به وضع جاری نقدینگی کشور پرداختند و رشد نقدینگی در ایران را با سایر نقاط جهان و کشورهای منطقه مقایسه فرمودند و به ارزیابی اتفاقاتی پرداختند که به زیان اقتصاد ملی در کشور رخ داده است و صد البته که بخش‌های تولیدی در آن کوچک‌ترین نقشی نداشته‌اند. به عنوان مثال در گوشه‌ای از بحث یاد شده میزان رشد نقدینگی جاری ایران را از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۷ در نموداری ترسیم فرمودند و آن گاه با رسم همین نمودار برای کشورهای حوزه خلیج فارس به خوبی نشان دادند که رشد نقدینگی در گردش ایران چندین برابر کشورهایی بوده است که همسایه ما هستند و درآمدهای نفتی سرانه هریک از آنها نیز چندین برابر درآمد سرانه در کشور ما است. ای‌کاش ایشان یک‌طرفه این رودخانه گل‌آلود را مطالعه نمی‌کردند و به دنبال سرچشمه آن نیز بودند و اگر دلایل وقوع این مشکل را نیز بیان می‌کردند، به این نتیجه می‌رسیدیم که به خوبی درددل تولید و اقتصاد ملی را شنیده‌اند و به همدردی دوستانه ما می‌پردازند. ولی نکته‌ای که مجال طرح در آن جلسه را پیدا نکرد و رییس کل محترم هم علاقه‌ای نشان نداد تا به آن بپردازیم و نباید از نظرها دور بماند، همان سرچشمه ایجاد این رشد شتابان نقدینگی و بی‌انضباطی پولی به وجود آمده در کشور است که دردی دیرینه بر پیکره اقتصاد ملی است. وقتی دلایل این گل‌آلودگی اوضاع را بررسی می‌کنیم، در می‌یابیم که سال‌ها است درآمدهای نفتی کشور ما در اثر پشتیبانی بانک‌ها به بخش‌های بازرگانی و عمدتا واردات کالای مصرفی سرازیر می‌شود و این مساله در کنار قبضه کردن بازار داخلی و ایجاد تهدیدات فراوان و سلب کردن فرصت باروری و بالندگی از تولیدات وطنی به رشد دلال‌بازی و هرچه متورم‌تر کردن فضای شکننده‌ اقتصادی میهن عزیزمان می‌انجامد و موجب می‌شود که گردش مالی افسارگسیخته‌ای به سود دلالان واردکننده کالای خارجی و به زیان مجموعه اقتصاد ملی ایجاد شود. این گردش مالی بالا، غیرمولد عمل نموده و همواره تورم را در کشور تحریک کرده و نرخ آن‌را به صورت حباب‌وار افزایش داده است و اوضاع را به حدی رسانده که بانک مرکزی آن‌را رشد شتابان نقدینگی نام نهاده است. حال بیایید بررسی کنیم که همسایگان حاشیه‌ خلیج فارس که درآمد سرانه آنها از فروش نفت چندین برابر ملت عزیز ایران است، چگونه رفتار کرده‌‌اند که اینگونه با رشد شتابان نقدینگی مواجه نشده‌‌اند؟ آنها درآمدو سرمایه‌‌های پولی خود را در بخش‌های مختلف اقتصادی که طیف وسیعی از نفت و پتروشیمی گرفته تا صنایع پایین‌ دستی نفت و صنایع واسطه‌ای و ساختمان و .. را شامل می‌شود، در کشورشان و دیگر نقاط دنیا سرمایه‌گذاری کردند و بالاترین سرمایه‌گذاری ممکن را نیز در بخش‌‌های زیرمجموعه گردشگری انجام دادند و با این کار همان سرمایه نسبتا زیاد حاصل از فروش نفت را به سرمایه‌ای مولد تبدیل نمودند و تا جایی به پیش رفتند که آنان‌ را محتاج حضور نیروی کار خارجی برای به گردش‌ درآوردن چرخ اقتصاد جوامعشان و رتق و فتق امور مملکت‌داریشان نموده‌ است.

آنها بدون اینکه خود را در چنبره تعهد به تئوری‌های پوچ و مجهول و جهت‌دار توصیه‌شده توسط دیگران گرفتار کنند و با قایل نشدن ارزش ذاتی برای پول، سرمایه‌های خود را با کمترین مقدار بهره‌کشی و بوروکراسی در اختیار بخش‌هایی قرار دادند که از داخل یا خارج از کشورشان برای سرمایه‌گذاری‌های تولیدی و منتقل کردن فرایند تولید به آن کشورها اقدام می‌نمایند و اینگونه است که با سرعتی بسیار بالا در رشد اقتصادی ورونق زندگی و رفاه اجتماعی از ملت ما فاصله می‌گیرند. بله عزیزان؛ با شنیدن گزارشی اینگونه از زبان ایشان باید عرض کنم که «میان ماه من تا ماه گردون تفاوت از زمین تا آسمان است».

آری، باوجود اینکه ایشان به این موارد اشاره‌ای نکرده و سرچشمه‌ آبی را که اینگونه گل‌آلود شده است را بررسی نفرموده‌اند. باز هم امیدوارم که امروز دردل اقتصاد ملی را به‌خوبی بشنوند و آنچه مطرح می‌کنند، همان صدایی باشد که سال‌هاست صنعتگران پرتلاش این کشور و در راس آنها شبکه خانه‌‌های صنعت و معدن ایران در فضای کشور طنین انداخته‌اند. شایسته است ایشان به‌عنوان مجری سیاست‌های پولی کشور، این نکته را نیز همواره مد نظر داشته باشند که اگر سیاست‌های کلان کشور بتوانند جامعه را به‌سوی سرمایه‌گذاری‌های مولد هدایت کنند و با پشتیبانی دولت هزینه تمام‌شده سرمایه‌گذاری‌های مولد به پایین‌‌ترین حد خود برسد و تامین مالی تولید آسان و ارزان شود و بوروکراسی اداری نیز با حذف موانع ضد تولید به پشتیبانی از تولید ملی بپاخیزد، می‌توانند در سال‌های آتی نموداری را که ترسیم فرمودند و در آن جلسه و جلسات دیگر محور بحث خود قرار داده و می‌دهند را عکس آنچه امروز در کمال حسرت نظاره‌گرش هستیم و به نفع رشد اقتصادی ایران تعریف و ترسیم کنند.

ختم کلام اینکه از ایشان به‌عنوان مجری سیاست‌های پولی کشور انتظار می‌رود تا برخلاف آنچه در حال وقوع است به داد سرمایه‌گذاری‌های ناچیز اقتصاد ملی برسند و با تسهیل در کاهش نرخ بهره، به عنوان محوری‌ترین مانع گسترش سرمایه‌گذاری و عامل اصلی گران تمام شدن هزینه‌ سرمایه‌گذاری در کشور، همچنین ایجاد ساز و کاری که منابع پولی کشور در چارچوب قانونی صرف شوند و امکان هدایت آنها به بیراهه توسط بانک‌‌ها وجود نداشته باشد تا به موتور محرک واردات کالای بنجل مصرفی تبدیل نشوند. التزام و عزم خود را برای تحریک سرمایه‌گذاری مولد در فضای اقتصادی کشور نشان دهند. یادمان نرود که اگر سرچشمه‌ آب گل‌آلود را پیدا کرده و عامل ایجادکننده گل را از آب حذف نماییم، آنگاه آبی صاف و پاک و گوارا به زلالی سربلندی نام ایران و رونق کار و تولید و ایجاد ارزش افزوده و باز تولید ثروت ملی و توسعه همه‌جانبه سرزمین عزیزمان به‌دست خواهیم آورد.