طهماسب مظاهری رییس کل بانک مرکزی با تصورات و تفکراتی سکان بانک مرکزی را در دست گرفت که روز به‌روز بیشتر متوجه می‌شود که آن تفکرات سرابی بیش نبوده‌اند و قرار نیست که او به واقع سکان‌دار سیاست‌های پولی کشور باشد.

تردید نداریم که سیاست‌های مالی دولت که منجر به انفجار نقدینگی، افزایش نرخ تورم، بیکاری یا در یک عبارت منتج به استقرار رکود تورمی در اقتصاد کشور شده است، دلیل بی‌توجهی دولت به سیاست‌های پولی و باور سیاستمداران به پیروی سیاست‌های پولی بانک مرکزی از سیاست‌های مالی دولت است. باوری که سال‌ها پیش در علم اقتصاد رد شده است ولی از آنجا که برای دولت قدرت و حاکمیت مطلقه می‌آورد دو دستی به آن چسبیده‌ایم و هر کس خلاف آن رفتار کند از قطار دولت پیاده خواهد شد. همان طور که دانش جعفری نیز بالاخره ناچار شد نیمه راه محمل دیگری بیابد. جزء به جزء آنچه که توسط دولت «انقلاب بانکی» نام گذارده شده مخالف تئوری‌های علم اقتصاد و آزمون و خطایی است که درگذشته خسارت و جریمه آن را پرداخت کرده‌ایم و تاثیرات ناصواب این آزمون تا به امروز نیز ادامه داشته و امروز می‌رود که صد چندان شود. آیا همانگونه که سه سال سیاستمداران، برخلاف علم اقتصاد و تجربه‌ها، اعلام نمودند که افزایش نقدینگی و تورم با هم ارتباطی ندارند و امروز قبول کرده‌اند که این ارتباط وجود دارد، قرار است چند سال هم ضرر و زیان این آرزوهای از علم اقتصاد بیگانه را ملت بپردازد و بعد اعلام کنیم که راه را خطا رفته‌ایم‌؟

آقای مظاهری به‌خوبی می‌دانند که با تعیین نرخ بهره خارج از بانک مرکزی عملا مهم‌ترین عامل و ابزار سیاستگذاری پولی را از دست او گرفتند و این روند کاهش نقش بانک مرکزی در اقتصاد ادامه دارد. از آقای مظاهری باید پرسید که کدامیک از اجزا سیاست‌های «انقلاب بانکی» با نظرات و باور‌های ایشان هم خوانی دارد؟ آیا مسوولیت ایشان به عنوان مهندس مظاهری اتصال این سامانه به آن کامپیوتر یا مکانیزه کردن امور بانکی و قفل بر در خزانه زدن است؟ آن هم خزانه‌ای که شاه کلید آن در دست دیگری است و هر زمان که دوست داشته باشد از آن برداشت می‌کند.

در روزهای اولی که دکتر میرمطهری دبیر کل اتاق بازرگانی ایران شده بودند به دیدارشان رفتم و پس از مدتی تبادل نظر گفتم که با این نظریات امید ندرام که بیش از دو ماه در این سمت دوام بیاورید. همین گونه هم شد. امروز هم امید ندارم که آقای مظاهری دوامی آن چنانی در سمت ریاست کل بانک مرکزی داشته باشند. مگر این که بخواهند هزینه بقاء در این پست را با از بین بردن باور‌ها و نام خود بپردازند. آقای مهندس مظاهری واقعا چرا استعفا نمی‌دهید؟

* عضو هیات نمایندگان اتاق ایران