حمیدرضا اسلامی منوچهری

این روزها طهماسب مظاهری، رییس کل بانک مرکزی، به یک سوژه تمام عیار رسانه‌های کشور تبدیل شده است. اختلاف نظر او با احمدی‌نژاد و وزارت اقتصاد در مورد نرخ سود بانکی و ارتباط آن با نرخ تورم از یک شایعه و گمانه‌‌زنی رسانه‌ای به واقعیتی تبدیل شده که غیرقابل انکار است.

از این رو نه تنها سخنان مظاهری بلکه سکوت او هم برای رسانه‌های کشور حاوی یک ارزش خبری است.

دیروز مظاهری در غیاب صمصامی، سرپرست وزارت اقتصاد در کنفرانس سیاست‌های پولی و ارزی بانک مرکزی حضور یافت و با سخنان نسبتا طولانی خود زمان پیش‌بینی شده برای سخنرانی سرپرست غایب وزارت اقتصاد را هم به خود اختصاص داد.

حاضران در جلسه دیروز به ویژه خبرنگاران، لابلای کلماتی که از زبان رییس کل جاری می‌شد، به دنبال نکته، کنایه و اشاره‌ای می گشتند تا بر یقین خود در مورد اختلاف نظرها بیفزایند.

اما مظاهری با زیرکی سخنان خود را به مباحث نظری می‌کشاند و اشاره‌ای مستقیم به اختلاف نظر خود با مقامات ارشد اجرایی نمی‌کرد. پس از سخنرانی رسمی او در کنفرانس براساس یک سنت چندین ساله، رییس کل باید در جمع خبرنگاران حاضر می‌شد و به پرسش‌های آنان پاسخ می‌داد. نخست مظاهری قصد داشت تا از این دام بگریزد اما حلقه خبرنگاران همچون موجی او را به سمتی که نمی‌خواست هدایت کرد. نشانه‌های اضطراب در چهره مظاهری هویدا بود. او فهرست بلندبالای پرسش‌های خبرنگاران را از بر بود. پرسش‌هایی که پاسخ صریح به آنها پرده‌های بیشتری از اختلاف‌نظرها را کنار می‌زد. مظاهری در ابتدای کنفرانس مطبوعاتی از خبرنگاران خواست که پرسش‌های خود را محدود به موضوع کنفرانس بانک مرکزی کنند؛ اگرچه بلافاصله تاکید کرد خبرنگاران آزادند هر پرسشی را مطرح کنند، همان‌طور که او هم آزاد است به هر پرسشی پاسخ ندهد. اما کنفرانس مطبوعاتی مظاهری هم به نظریه‌پردازی‌های‌ کلی در مورد سیاست‌های پولی و بانکی گذشت و پاسخ صریحی به پرسش‌های مربوط به نرخ سود بانکی و رابطه آن با تورم که محل مناقشه او با مدیران سیاسی است و عدم ابلاغ نرخ سود ۱۰درصدی که مورد تاکید ریاست‌‌جمهوری است، داده نشد. اما سکوت معنادار مظاهری در مورد پرسش‌های بی‌شمار خبرنگاران در این مورد نشانه چیست؟

مظاهری در جایگاه یک مقام ارشد اقتصادی از سیاسی شدن موضوع نگران است. او نمی‌خواهد یک موضوع کاملا فنی و کارشناسی به مساله‌ای سیاسی تبدیل شود. مظاهری حتی در سخنرانی رسمی خود به انتقاد از خویش و همکاران بانکی‌اش در ناتوانی تبیین مباحث فنی برای دولتمردان پرداخت. اگرچه او در دوران فعالیت طولانی خود در نظام اداری کشور معمولا با رییس خود میانه خوبی نداشته است، اما اهل جار و جنجال نیست و مبنایی علمی و منطقی را برای نظرات خود برگزیده است. این بار هم مظاهری با رییس خود دچار چالش شده است. اما او نمی‌خواهد این چالش‌ها به مطبوعات کشیده شود و راهکاری آرام و منطقی برای گذر از این چالش را جست‌وجو می‌کند؛ اگرچه بر آنچه که فکر می‌کند منطقی و علمی است، پای می‌فشارد.

او حق خود می‌داند که در جایگاه بالاترین مقام بانکی کشور از مواضعی که بسیاری از مدیران بانکی و کارشناسان اقتصادی بر آن صحه می‌گذارند دفاع کند.

آیا خطوط قرمز دولت نهم این فرصت را به او خواهد داد؟