محسن سیروس*

حضور رییس کل بانک مرکزی در اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران، آن‌هم برای توضیح آنچه که بارها از ایشان شنیده بودیم و مطرح نمودن راهکاری که ارائه دادند بسیار جالب توجه بود. ایشان به فعالان بخش خصوصی در نهایت احترام و دوستی فرمودند که سه جهنم وجود دارد. یکی آتش سوزان، دیگری آتش سوزان با اژدهای هفت سر و سومی هم آتش‌سوزان با ببر درنده! آری، رییس کل بانک مرکزی این را اعلام کرد و آنچنان که هر شخص عاقلی آتش‌سوزان بدون ببر و اژدها را ترجیح می‌دهد، سرمست پیروزی، پس از جلسه اعلام فرمودند که بخش خصوصی توصیه‌ خودش را گفت و خواسته‌هایش را مطرح نمود و در آخر جلسه هم قرار شد که جهنم سوزان را بدون اژدها و ببر درنده برای او ایجاد کنیم و با ژستی رضایت‌مندانه به ملت فرمودند که: بخش خصوصی به آنچه ما گفتیم راضی است! و نسخه‌ سیاستی بانک مرکزی را قبول دارد! آری، ایشان یکطرفه به قاضی رفتند و با وانمود کردن این نکته که در آن جلسه بخش‌خصوصی همراه ایشان بود! راضی برگشتند.

ایشان برای اینکه بتوانند مبارزه خود را با کاهش نرخ بهره تئوریزه کنند، می‌فرمایند که دادن تسهیلات با نرخ بهره ۱۰درصدی رانت ایجاد می‌کند! و در تکمیل این فرمایشات عنوان می‌کنند که عده‌ای وام ۱۰درصدی می‌گیرند و در بانک دیگری سپرده‌گذاری می‌کنند و بهره‌های بالای ۱۸ و ۱۹ درصدی می‌گیرند و در جیبشان می‌گذارند و بدین ترتیب نتیجه‌گیری می‌کنند که نرخ‌های بهره ۱۲ و ۱۰درصدی موجب به‌وجود آمدن رانت است و بهره باید بالا برود تا این رانت حذف شود! ولی سوالی که در این میان مطرح می‌شود و ایشان هم هیچ جوابی به آن نداده این است که مسوول نظارت بر رفتار و عملکرد بانک‌ها و از بین بردن اینگونه بازی‌ها چه کسی است؟ و بانک مرکزی در این میان چه می‌کند؟

آیا در این مورد مسوولیتی دارد یا نه؟ اگر مسوولیتی ندارد، نظارت بر عملکرد بانک‌ها و رفتار آنها نسبت به اختصاص تسهیلات به بخش‌های مولد اقتصادی و جلوگیری از انحراف جریان پولی کشور برعهده چه کسی است؟ چه سازمانی است که مسوول انحراف پرداخت تسهیلات از بخش‌های مولد به‌طرف بخش‌های غیرمولد و ایجاد تورم و رکود در اقتصاد کشور است؟

آیا بانک مرکزی در این موارد هم مسوولیتی دارد یا نه؟ و اگر مسوولیتی دارد چرا به مسوولیت اصلی خودش عمل نمی‌کند و به‌جای سامان دادن به پرداخت تسهیلات به بخش‌های مولد کشور و سامان دادن به وضع تامین مالی صنایع، به فکر قفل کردن پرداخت تسهیلات افتاده‌اند و مرتب فریاد وانقدینگی سر می‌دهند و اینگونه فعالان بخش‌های مولد اقتصاد کشور را همراه و موافق تصمیمات ضدتولید خود معرفی می‌کنند؟ و چرا دائما در حال یارگیری برای تایید نظراتی هستند که هیچ مرجع رسمی علمی برای آنها نمی‌توان یافت؟

آیا وظیفه رییس کل بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، تلاش برای نابود کردن تولید ملی و هرچه بالاتر بردن نرخ بهره و سیاه نمایی اوضاع اقتصادی کشور است؟ یا اینکه ایشان باید مانند تمامی روسای بانک‌های مرکزی جهان در تلاش برای ایجاد رونق اقتصادی و قدرت گرفتن پول ملی که فقط در سایه حمایت همه‌جانبه از تولید ملی کشور و آسان‌سازی و ارزان‌سازی فعالیت‌های اقتصادی کشور قابل تحقق است، باشند؟ اگر برای این سوالات جوابی دارند؛ خوشحال می‌شویم که برای روشن شدن اذهان عمومی بفرمایند.

* مشاور رییس و عضو شورای سیاست‌گذاری خانه صنعت و معدن