دنیای اقتصاد- یک کارشناس اقتصادی با تاکید بر افزایش سوداگری در بازار سکه، از احتمال تکرار اتفاقات اقتصادی دهه ۷۰ خبر داد و به سیاستگذاران اقتصادی هشدار داد که ادامه وضعیت موجود به ضرر سایر بخش‌های تولید تمام خواهد شد.به اعتقاد محمد خوشچهره، ایجاد بی‌جهت تقاضا برای شکاف قیمتی در بازار سکه (نرخ عرضه و بازار) نمی‌تواند راه‌حل کاهش التهابات بازار طلا باشد.به گفته وی، اگر نرخ سود بانکی کاهش یابد و سوداگری در بازار ارز و سکه وجود داشته باشد قطعا سپرده‌ها به این بازارها سوق خواهند یافت و به دلیل تقاضای غیرمتعارف، قیمت‌ها جهشی بالا می‌رود.به گفته خوشچهره، بانک مرکزی هم‌اکنون در حال اجرای روش‌های آزمون و خطاست که به نفع اقتصاد نیست. یک کارشناس اقتصادی با اشاره به تجربه ارز در دهه ۷۰ هشدار داد

تکرار تاریخ در بازار طلا

فارس- یک کارشناس اقتصادی با تاکید بر افزایش سوداگری در بازار سکه، از احتمال تکرار اتفاقات اقتصادی دهه ۷۰ خبر داد و به سیاست‌گذاران اقتصادی هشدار داد که ادامه وضعیت موجود به ضرر سایر بخش‌های تولید تمام خواهد شد.

محمد خوش‌چهره درباره وضعیت بازار طلا، اظهار کرد: برای بازار سکه باید مدیریت جامع‌تری صورت بگیرد و از برخی خطاهای اختلال‌زا که موجب بروز اثرات منفی در سایر بخش‌های اقتصادی خواهد شد، جلوگیری شود.

این استاد دانشگاه ادامه داد:‌ اگر بخواهیم به شکل ساده به موضوع اخیر بپردازیم این نتیجه حاصل می‌شود که هم‌اکنون تقاضایی برای خرید سکه ایجاد شده و بانک مرکزی بعنوان عرضه‌کننده مدعی است که با مدیریت بخش عرضه می‌تواند تقاضا و بازار را کنترل کند.

این اقتصاددان ضمن تاکید براینکه مدیریت عرضه در بازار طلا و همچنین برآورد تقاضا طی هفته‌های اخیر نادرست است، گفت: بانک مرکزی می‌تواند عرضه گسترده‌تری داشته باشد؛ به دلیل اینکه برآورد تقاضا در بازار سکه درست نیست نه‌تنها تقاضای بازار به ظاهر فروکش نمی‌کند، بلکه با نوع مدیریتی که اعمال شده انگیزه سوداگری در بازار افزایش پیدا کرده است.

خوش‌چهره در عین حال تاکید کرد: این شرایط باعث شده که هر فرد دارنده منبع پولی خرد، نیمه خرد و کلان وسوسه ‌شود، وارد بازار با شرایط موجود شود. وی با اشاره به افزایش تقاضا برای خرید سکه در بازار طلا، تصریح کرد: ایجاد بی‌جهت تقاضا برای شکاف قیمتی در بازار سکه (نرخ عرضه و بازار) نمی‌تواند راه‌حل کاهش التهابات بازار طلا باشد. این استاد دانشگاه ادامه داد:‌ خیلی از مردم عادی برای حفظ مصالح و منافع شخصی خود از خطاهای مدیریتی استفاده می‌کنند. نمونه بارز این امر، ازدحام جمعیت مقابل شعب بانک‌ها برای کالای غیرضروری که صرفا منفعت اقتصادی دارد، است.

خوش‌چهره در بخش دیگری از سخنان خود به تفاوت قیمت خرید و فروش سکه در بازار و بانک ملی اشاره و تصریح کرد: این تفاوت قیمت باعث شده لطیفه‌ای تحت عنوان «یارانه سکه» به اقشار در جامعه ساخته شود.

وی افزود: طبق این لطیفه اگر هر سرپرست خانواری از بانک سکه بگیرد با فروش آن در بازار آزاد معادل یا درصدی از حقوق یک ماه خود را می‌تواند به دست بیاورد.

این استاد دانشگاه اضافه کرد: مورد مذکور باعث شده که فضای تقاضایی غیرمنطقی در بازار سکه صورت گیرد. این امر به معنای عدم موفقیت بانک مرکزی در عرضه سکه است. به گفته خوش‌چهره، برخی از برآوردها حاکی از ظرفیت مشخص تولید و ضرب سکه در هر سال است؛ این عدد مشخص نشان‌دهنده محدودیت تولید و ضرب سکه است، چراکه دیگر سکه نمی‌تواند وارداتی باشد. وی اضافه کرد:‌ محدودیت عرضه و دامن زدن به تقاضایی که ریشه در سوداگری دارد موید ضعف مدیریت بانک مرکزی در بازار سکه است.

این اقتصاددان تصریح کرد:‌ بازار کسب و کار در برخی از بخش‌ها فضای خوبی ندارد به تعبیر دیگری این بازارها دچار رکود اقتصادی شده‌اند و به دلیل نگرانی از افزایش هزینه‌ها ناشی از طرح هدفمندی ترجیح می‌دهند که منابع خود را تبدیل به پول نقد کنند و همین امر انگیزه سوداگری در بازار طلا را بالا برده است. خوش‌چهره همچنین گفت: انگیزه سوداگری و خرید حجم زیادی از سکه‌ و شمش‌های طلا موید حجم پول بالقوه در جامعه بوده که شرایط موجود آنها را تبدیل به پول بالفعل کرده است. وی تاکید کرد: بخشی از منابع مذکور می‌تواند ناشی از خروج سپرده‌ها از بانک‌ها و فروش دارایی‌ها و سایر موارد باشد؛ اما در هر شرایط این مساله مقوله خوبی نیست به خاطر اینکه در بازار سکه علامتی را به سایر فعالان اقتصادی می‌دهد که سوداگری در این بازار بهتر از شرایط ثبات است.

احتمال تکرار تجربه دهه ۷۰ با ادامه وضعیت موجود

این استاد دانشگاه ضمن تاکید بر ضعف و ایراد اساسی به مدیریت حاکم در بازار سکه ‌اظهار کرد: فضای سوداگری که در دهه ۷۰ در مقطع کوتاهی رخ داد این روزها نیز درحال تکرار شدن است. این اقتصاددان با اشاره به اینکه ضعف مدیریتی در دهه ۷۰ در بازار ارز موجب پراکندگی سوداگری در بازارهایی مانند سکه، موبایل و پیکان شد، تصریح کرد: باید دقت شود که بحث حاکم هرچند که منفعتی به ظاهر مبنی بر افزایش درآمدهای ریالی ناشی از افزایش قیمت برای بانک مرکزی داشته باشد. می‌تواند آثار و پیامدهای اقتصادی و سیاسی و اجتماعی نامطلوبی را به نمایش بگذارد.

خوش‌چهره گفت: باید برای کنترل بازار موجود طلا از ظرفیت بالای کارشناسی و مسوولیت‌پذیر استفاده شود تا دامنه آن به‌عنوان فضای ملتهب اقتصادی بی‌جهت از سوی مدیریت کلان اقتصاد دامن زده نشود.

این استاد دانشگاه در ادامه به آثار سیاست‌های پولی و بانکی سال ۹۰ در افزایش التهاب بازار سکه پرداخت و افزود: بسته سیاستی-نظارتی سال جاری نیز در وضعیت بازار طلا چندان بی‌تاثیر نیست؛ ولی الان نگرانی وجود دارد که خیلی از منابع نقدی (برخی منابع نقدی که می‌تواند مولد اقتصادی هم باشد) به فضای سوداگری ناشی از سیاست‌های مدیریت کلان اقتصاد هدایت شود.

وی بیان کرد: صرفا کاهش نرخ‌سود بانک‌ها نمی‌تواند دلیل خروج سپرده‌ها از بانک‌ها باشد، بلکه باید بررسی شود که جایگزینی در کنار این سیاست وجود دارد یا خیر؟

به اعتقاد خوش‌چهره، اگر نرخ سود بانکی کاهش یابد و سوداگری در بازار ارز و سکه وجود داشته باشد قطعا سپرده‌ها به این بازارها سوق خواهند یافت و به دلیل تقاضای غیرمتعارف، قیمت‌ها جهشی بالا می‌ر‌ود.

این اقتصاددان در ادامه تاکید کرد:‌ بالا رفتن قیمت‌ها در بازارهای سوداگر موجب ایجاد التهاب در فضای اقتصادی کشور می‌شود که متضرر اصلی این وضعیت، بخش‌های مولد اقتصادی هستند. وی فضای ملتهب اقتصادی فعلی را موجب بروز پیامدها و آثار منفی در بخش‌های اقتصادی دانست و گفت: افزایش این پیامدها می‌تواند خارج از کنترل بانک مرکزی و مدیریت کلان اقتصادی باشد و ضرر آن به مصالح ملی منجر شود.

خوش‌چهره تاکید کرد: اتخاذ سیاست‌های مدبرانه و هوشیارانه از ضرورت‌های این مقطع اقتصادی است. حتی اگر برخی توجیه خود را برای ایجاد این وضعیت افزایش ارز ریالی دولت عنوان کنند، باید بدانند که این روش خطا است. وی با بیان اینکه بانک مرکزی هر چه سریعتر باید عرضه و تقاضای بازار سکه را کنترل کند، افزود: وضعیت و اتفاقات بازار طلا ناشی از سیاست‌های انفعالی است؛ اگر بانک مرکزی سیاست‌های باثبات را اتخاذ کند دیگر وضعیت موجود ادامه نخواهد یافت.

به گفته این استاد دانشگاه، بانک مرکزی هم‌اکنون در حال اجرای روش‌های آزمون و خطاست که به نفع اقتصاد نیست؛ این وضعیت بازی با قلمرویی است که شعله‌های آتش آن می‌تواند به سایر بخش‌ها دامن بزند و فضای ملتهب تولیدی را به‌وجود بیاورد.