نگاه - سلسله مطالبی درباره سواد بیمهای(۲)
شواهدی از سواد بیمهای خانوادههای ایرانی
در نوشته قبل ادعا کردیم که خانوادههای ایرانی عموما سواد بیمهای ندارند یا در خوشبینانهترین حالت، این سواد بیمهای بسیار اندک است(این نوشته در ۱۶ فروردین امسال با عنوان «به جای فرهنگ بیمهای بگوییم سواد بیمهای» در روزنامه دنیای اقتصاد منتشر شد).
علیاعظم محمدبیگی
در نوشته قبل ادعا کردیم که خانوادههای ایرانی عموما سواد بیمهای ندارند یا در خوشبینانهترین حالت، این سواد بیمهای بسیار اندک است(این نوشته در ۱۶ فروردین امسال با عنوان «به جای فرهنگ بیمهای بگوییم سواد بیمهای» در روزنامه دنیای اقتصاد منتشر شد). آن عده از فعالان صنعت بیمه که این نوشته را خواندهاند حق دارند از نویسنده بخواهند تا شواهدی در تایید ادعای خود ارائه کند. یک نمونه کوچک از شواهد من این است: در کشورمان بسیاری از خانوادهها نمیدانند که:
۱.موسسهای به نام صندوق تامین خسارتهای بدنی وجود دارد که طبق قانون، موظف است از برخی از آسیبدیدگان در حوادث رانندگی یا خانواده برخی از فوتشدگان در این حوادث حمایت مالی بکند.
۲.هر دانشآموز ایرانی، دستکم روی کاغذ قرارداد بیمه بین شرکت بیمه و وزارت آموزش و پرورش، در تمام طول سال و در تمام لحظات شبانهروز، تحت حمایت یک نوع بیمه حوادث و درمان قرار دارد.
۳.مبنای تعیین ارزش هر واحد مسکونی و در پی آن، مبنای تعیین حقبیمه برای بیمه کردن آن در مقابل حوادثی مانند آتشسوزی و زلزله، هزینه ساختن واحد مسکونی مورد نظر است نه قیمت آن در بازار.
۴.بیمه بازرگانی یک نوع حمایت مالی متفاوت از تامین اجتماعی است (فعالان صنعت بیمه خوب میدانند که در کشورمان بیمه بازرگانی، از جنبه سابقه قانونگذاری و ورود به عرصه فعالیت، قدیمیتر از تامین اجتماعی است اما بسیار ناشناختهتر از آن مانده است). برخی از فعالان صنعت بیمه شاید در درستی این شواهد تردید کنند. به این همکاران ،پیشنهاد میکنم که عبارات فوق رابه شکل پرسش درآورند؛ به میان خانوادههای ایرانی بروند و از آنها پاسخ این پرسشها را بخواهند. اگر در این پرسش و پاسخ کوتاه و ساده، شواهد من تایید شد از فعالان صنعت بیمه انتظار میرود که دستکم، به خاطر رونق فعالیت نسبتا کمتقاضای خود، درباره راهکارهای باسوادکردن بیمهای خانوادهها (و در نتیجه، برای ترغیب آنها به خریدن بیمه) بیندیشند؛ از جمله به این پرسش بیندیشند که آیا راهکارهای فعلی شرکتهای بیمه کشور برای گسترش فرهنگ بیمه (مانند تبلیغات رسانهای آشکار و پنهان و نسبتا پرهزینه)، سواددار شدن بیمه ای خانوادهها را در پی داشته است؟
ارسال نظر