خشایار امینی - از ابتدای هفته گذشته دلار در برابر اکثر ارزهای اصلی من‌جمله پوند، یورو و ین رشد قابل ملاحظه‌ای داشته است. دلیل اصلی این مساله برخورد هفته پیش نمودار زوج ارز EUR/USD به منطقه مقاومتResistance) ۱.۲۸۳۰) می‌باشد.

معمولا هنگامی‌ بازار نسبت به خطوط مقاومت و حمایت واکنش نشان می‌دهد که مومنتوم کافی برای شکستن آنها را نداشته باشد و این مساله خود ناشی از فضای عدم قطعیتی است که بر بازار حاکم است. رفتار یورو در برابر دلار تقریبا در چهار ماه گذشته نمونه کاملا کلاسیک از چنین وضعیتی است.

اگر تغییرات نرخ بهره را به عنوان محرک اصلی بازار فارکس بدانیم باید اذعان کرد که چند ماهی است که بازار در نوعی سر درگمی ‌بسر می‌برد. از طرفی مقامات فدرال رزرو اگرچه در اندیشه کاهش نرخ بهره نیستند اما چندان عطشی هم برای افزایش آن ندارند و ثبات را بهترین گزینه می‌دانند و از طرف دیگر مقامات بانک مرکزی اروپا اگرچه قصد افزایش نرخ بهره را دارند اما چند عامل باعث شده تا این روزها مساله افزایش نرخ بهره اروپا چندان محرک پر صلابتی برای یورو محسوب نشود:

۱ - مقامات ECB معمولا مدت‌ها قبل از انجام کاری برای جلوگیری از تکان‌های شدید بازار از آن سخن می‌گویند و به اصطلاح Verbal هستند. این مساله باعث شده تا افزایش نرخ بهره اروپا در قیمت یورو لحاظ (Priced) شود.

۲ - اخیرا شاخص‌های اقتصادی این منطقه چندان جالب نبوده است. شاخص ZEW که یکی از مهم‌ترین شاخص‌های اقتصادی آلمان و در نتیجه منطقه یورو است، هفته گذشته به منطقه منفی سفر کرد که نسبتا کم سابقه و بسیار نگران کننده بود و هست.

شاخص IFO نیز که روز گذشته اعلام شد چندان رضایت بخش نبود و اگرچه برای وضعیت جاری (Current Condition) نسبتا افزایش داشت اما کاهش آن برای انتظارات (Expectation) اندکی نگران کننده ‌است.

شاخص‌های مربوط به تورم در کشورهای مختلف این منطقه کمتر از حد انتظار ظاهر شدند، بنابراین اگر این روند ادامه پیدا کند انگیزه اصلی مقامات ECB برای افزایش نرخ بهره که مبارزه با تورم است از بین می‌رود.

۳ - و در نهایت مقاومت (R(Resistance ۱.۳ است که چون سد آهنینی در برابر افزایش بیشتر ارزش یورو ایستاده است و از چهار ماه گرفتاری نرخ پشت این دیوار ستبر می‌توان به اهمیت آن پی برد.

اگر با بزرگ کردن تایم فریم معاملاتی به مقیاس هفتگی به گذشته نرخ EUR/USD نیز نگاه کنیم متوجه حضور پر قدرت این خط در اواخر سال ۲۰۰۳ و اوایل ۲۰۰۴ می‌شویم. اقتصاد اروپا به عنوان اقتصادی متکی به صادرات بر اثر افزایش بیش از حد یورو توان خود را از دست می‌دهد و عبور از این خط مقاومت شاید سرآغاز این داستان باشد. به همین دلیل بازیگران این بازار برای عبور از این خط دلایل بسیار معتبری می‌خواهند و تاکنون نیافته اند.

این سردرگمی ‌و عدم قطعیت به‌وجود آمده در بازار نسبت به سیاست‌های آتی بانک‌های مرکزی اروپا و آمریکا موجب به‌وجود آمدن نوعی فضای ثبات (Consolidation) یا بی تحرکی در بازار شده که معامله گران تکنیکال به آن Range یا Sideway می‌گویند. در چنین شرایطی است که بازار بین خطوط حمایت و مقاومت نوسان می‌کند و قدرت شکستن آنها را ندارد.

ابتدای هفته نیز EUR/USD با برخورد به مقاومت ۲۸۳۰/۱ به سمت پایین و در جهت تقویت دلار سرازیر شد.

البته اخبار نیز به شدت این مساله کمک کردند. شاخص Existing Home Sales که از شاخص‌های مهم بخش مسکن است، نسبتا بهتر از انتظار اعلام شد و اگرچه هنوز نگرانی‌ها در رابطه با بازار مسکن آمریکا به قوت خود باقی است، اما به هر حال مثبت اعلام شدن یک شاخص از منفی اعلام شدن آن بهتر است.

ضریب اطمینان مصرف‌کنندگان (Consumer Confidence) نیز جز اخبار مثبت هفته بود که روز سه شنبه اعلام شد.

به برکت کاهش پنجاه سنتی گازوئیل و رسیدن آن به قیمت ۳۸/۲دلار در هر گالن این ضریب از ۲/۱۰۰ به ۵/۱۰۴ جهش یافت. این در حالی بود میزان این شاخص در ماه گذشته در ۹ ماه گذشته کمترین بوده و عدد اعلامی ‌این ماه از فوریه تاکنون بالاترین رقم ثبت شده که این چنین جهشی صرفا به دلیل کاهش قیمت نفت بوده است.

اما با تمام اینها تا زمانی که سیاست‌های فدرال رزرو در رابطه با نرخ بهره شفاف نشود بازار در فضای عدم قطعیت باقی خواهد ماند و فضای Consolidation بر بازار حاکم است بنابراین خطوط حمایت ۲۶۳۰/۱ و پس از آن ۲۵۳۰/۱ دو مانع جدی سر راه افزایش ارزش دلار خواهند بود.

WWW.Sarmaye.com‌