یادداشت
نقش موسسات رتبهبندی در شفاف سازی بازار سرمایه - ۲۶ مرداد ۸۵
دکتر کورش احمدیزاده
راهکارهای شفافسازی در بازار سرمایه و شاخصهای ارزیابی نوین
بخش چهارم
دکتر کورش احمدیزاده
راهکارهای شفافسازی در بازار سرمایه و شاخصهای ارزیابی نوین رتبهبندی شرکتها یکی از مهمترین ابزارهای نقاط قوت ضعف، شناسایی فرصتها و تهدیدهای بیرونی و درونی شرکتها به شمار میآید. از جمله مشکلات روشهای موجود رتبهبندی شرکتها در سطوح ملی، عدمجامعیت آنها و تاکید آنها بر یک شاخص اصلی نظیر فروش یا درآمد است، به نحوی که میتوان گفت هدف فهرستهای رتبهبندی موجود، تنها رتبهبندی بزرگترین شرکتها است، نه برترین آنها. رتبهبندی شرکتها، اهداف درون سازمانی و برونسازمانی متعددی را دنبال میکند. از جمله مهمترین اهداف کاربردی رتبهبندی شرکتها را میتوان به شرح ذیل عنوان کرد:
۱ - امکان مقایسه شرکت با رقبا، تعیین نقاط قوت و ضعف داخلی و فرصتها و تهدیدهای محیطی جهت کمک به تدوین استراتژیهای متناسب با محیط و توانمندیهای شرکت،
۲ - بهبود، ارشاد و هدایت عملکرد مدیران ارشد شرکت و واحدهای مختلف آن مبتنیبر ارزیابیها، ۳- تجدیدنظر در سرمایهگذاریهای گذشته و تصمیمگیری در خصوص سرمایهگذاریهای جدید براساس رتبهبندیهای به عمل آمده مبتنی بر ارزیابی عملکردها،
۴ - کمک به اعتباردهندگان در انتخاب برترین شرکتها در اعطای اعتبارات آتی،
۵ - تجدیدنظر و تصمیمگیری در خصوص خرید و وفادار کردن مشتریان به شرکتهای برتر،
۶ -کمک به تجدیدنظر و تصمیمگیری دولت و سازمانهای دولتی در خصوص حمایت، مداخله، تنبیه یا تشویق و هدایت شرکتها.
۷ - کمک به بازار سرمایه جهت اخذ تصمیم جهت رتبهبندی، تعیین برترین شرکتها و دستیابی حداکثر به اهداف مذکور، ناگزیر به بهرهگیری از الگوهای جامع رتبهبندی مبتنی بر ارزیابی عملکرد واقعی شرکتها است. با رتبهبندی شرکتها براساس ارزیابی جامع عملکرد، نه تنها موجبات شناسایی وضعیت داخلی و خارجی شرکتها و امکان برنامهریزی، اجرا، نظارت کنترل و بهبود عملکرد بهتر شرکتها فراهم میشود بلکه مقایسه عملکرد یک شرکت با سایر شرکتها و رقبا نیز ممکن و میسر میشود. سوالات اساسی متعددی در خصوص رتبهبندی جامع مبتنی بر ارزیابی عملکرد شرکتها به شرح زیر مطرح شده است:
۱ - مهمترین مولفهها و شاخصهای موثر برای ارزیابی جامع عملکرد شرکتها برای رتبهبندی و تعیین برترین آنها چه مولفههایی است؟
۲ - اولویت، اهمیت و حساسیت هر یک از مولفههای موثر در ارزیابی جامع عملکرد شرکتها و رتبهبندی آنها چگونه است؟
۳ - الگو و مدل ریاضی مناسب جهت رتبهبندی جامع شرکتها چه الگو و مدلی است؟
امروزه سازمانها و مجلههای گوناگونی در خارج از کشور به امر رتبهبندی شرکتها مبادرت میکنند. مجلاتی نظیر Dun&Bradstreet Refrence Book, Industry Week, Business Week, Fortune و سازمان هایی نظیر Fitch, Dun & Bradstreet, S&P Moody و Value line در خارج از کشور از جمله این سازمانها و مجلات به شمار میآیند.
سازمانهای امروزی در محیطی پرتلاطم به رقابت مشغولند و جهت پیشرفت و حتی بقای خود نیازمند به تعیین نقاط قوت و ضعف خود، تهدیدها و فرصتها جهت حصول اطمینان از نیل به اهداف اساسی خود میباشند. رتبهبندی شرکتها تنها در صورتی امکان تعیین نقاط قوت و ضعف خود، تهدیدات و فرصت ها را فراهم میکند که مبتنی بر ارزیابی جامعی از عملکرد شرکتها باشد. ارزیابی جامع عملکرد شرکتها باید به گونهای تدوین شود که منجر به تدوین و تنظیم شاخصهای عملکردی مناسب، برقراری استانداردهای عملکردی، ابلاغ و اعلان نتایج به ارزیابی شونده و تهیه و تدوین طرح بهبود و توسعه کمی و کیفی عملکرد شود. روشن و مشخصبودن معیارها، قابل اندازهگیری بودن شاخصها، قابل حصول و دستیابیبودن اهداف و انتظارات در زمان مورد نظر، معطوف به نتیجه بودن ارزیابی و تعیین زمان یا دوره زمانی مناسب برای ارزیابی عملکرد شرکتها و رتبهبندی آنها (که از آن به عنوان معطوف به زمان بودن یاد میشود) در موفقیت و اثربخشی ارزیابیهای به عمل آمده آثار قابل ملاحظهای دارند.
پیتر دراکر معیارهای توان رقابتی شرکت در بازار، قدرت نوآوری، وضعیت نقدینگی و پول در گردش و همچنین توان سودبخشی شر کت را در جهت هدایت عملکرد شرکتها مناسب میداند. سینک عملکرد شرکتها را تابعی از هفت معیار اثربخشی، کارایی، کیفیت، بهرهوری، کیفیت زندگی کاری، نوآوری و سوددهی یا قابلیت بودجهبندی بیان میکند. امروزه تلاش میشود تا جهت ارزیابی عملکرد شرکتها تنها بر زمینهای خاص (نظیر زمینه مالی)تاکید نشود و با بهرهگیری از رویکردی تعادلی و متوازن، تمامی جنبههای عملکردی یک شرکت تحت پوشش قرار گیرد. به عبارتی دیگر، به منظور برخورداری از تصویری جامع از عملکرد شرکتها، به مجموعه متوازنی از شاخصها نیاز است تا بتواند میان عوامل داخلی و خارجی، شاخصهای پولیو شاخصهای مرتبط با ظرفیت تحول و یادگیری سازمانی، شاخصهای وظیفهای، شاخصهای فرآیندی و همچنین میان شاخصهای فردی و شاخصهای تیمی تعادل و توازنی منطقی، معقول و مناسب برقرار کند.
از جمله قدیمیترین و مهمترین رویکردهای ارزیابی عملکرد شرکتها، ارزیابی مالی شرکتها بوده و غالبا مبتنی بر صورتهای مالی است. تحلیلهای مالی، اطلاعات گرانبهایی را در خصوص روندها، همبستگیها، کیفیت، سود و درآمد هر سهم و در نهایت نقاط قوت و ضعف شرکتها و چگونگی وضعیت مالی آنها ارائه میکند. چهار ابزار اصلی این گونه تحلیلها عبارتند از تجزیه و تحلیلهای افقی، تجزیه و تحلیلهای عمودی، تجزیه و تحلیلهای روند و تجزیه و تحلیلهای نسبتها. یکی دیگر از رویکردهای عملکرد شرکتها، ارزیابی بهرهوری شرکتها است که از حیث تاریخی نیز دارای پیشینهای طولانی است. تعاریف مختلفی از بهرهوری به عمل آمده و انواع مختلفی از بهرهوری (بهرهوری جزئی، بهرهوری چند عاملی و بهرهوری کل) در سطوح مختلف فردی، خانوادگی، سطح شرکت، سطحبخشی، سطح ملی و بینالمللی مورد توجه تحلیلگران بهرهوری قرار گرفته است. همچنین برای ایجاد معیارهای بهرهوری توصیه شده است. نتایج ارزیابی بهرهوری نیز اطلاعات ارزشمندی را در خصوص عملکرد شرکتها در اختیار تحلیلگران قرار میدهد. از دیگر رویکردهای ارزیابی عملکرد شرکتها، ارزیابی اثربخشی سازمانی شرکتها است. رویکردهای مختلفی که تحت عنوان کلی رویکرد اثربخشی قرار میگیرند، عبارتند از: ۱- رویکرد نیل به هدف، ۲- رویکرد سیستمی، ۳- رویکرد عوامل استراتژیک، ۴- رویکرد ارزشهای رقابتی. در کلیه این رویکردها، موضوع مورد توجه در ارزیابی شرکتها، اثربخشی آن است. با تغییر نقش دولتها از تصدیگری به هدایتی و ارشادی، نگاه سازمانها به محیط داخلی و خارجی دستخوش تحولی بس شگرف شد، به نحوی که سازمانها با توجه به فرهنگ رقابتپذیری و وضع قوانینی سختگیرانه انحصارطلبی، درصدد استفاده از ابزارهای مختلفی برای حفظ برتری و تعالی سازمانی خود برآمدند. این تلاشها منجر به دستیابی الگوهایی جامع و مدلهای تعالی سازمانی شد. مدل دمینگ، مدل مالکوم بالدریج و مدل اروپایی کیفیت از جمله مهمترین آنها به شمار میآیند. کلیه این مدلها از عناصر مدیریت کیفیت جامع (TOM) به عنوان محورهای اصلی ارزیابی بهره گرفتهاند. این مدلها به مدلهای خود ارزیابی نیز شهرت دارند. یکی از مهمترین و جدیدترین رویکردها در ارزیابی عملکرد شرکتها، رویکرد ارزیابی عملکرد متوازن یا روش کارت امتیاز متوازن (BSC) است.
kouroosha@yahoo.com
ارسال نظر