بحران ترامپی دلار آمریکا
دنیای اقتصاد: دلار در طول بیش از یک قرن، پناهگاه امن مالی دنیا بوده است. هیچ ارزی این درجه از امنیت و قابلیت نقدشوندگی را برای ثروت انباشته تضمین نمیکند. در بحرانهای گذشته سرمایهگذاران ملاحظهکار و بانکهای مرکزی محتاط، همگی بر داراییهای ارزشگذاری شده بر مبنای دلار و نیز اوراق قرضه خزانهداری آمریکا افزودهاند. اما امروز تکرار این روند با تردید روبهرو است. بنجامین کوهن، استاد اقتصاد سیاسی دانشگاه کالیفرنیا و نویسنده کتاب «قدرت ارز: درک رقابت پولی»، در یادداشتی به این موضوع پرداخته است.
دنیای اقتصاد: دلار در طول بیش از یک قرن، پناهگاه امن مالی دنیا بوده است. هیچ ارزی این درجه از امنیت و قابلیت نقدشوندگی را برای ثروت انباشته تضمین نمیکند. در بحرانهای گذشته سرمایهگذاران ملاحظهکار و بانکهای مرکزی محتاط، همگی بر داراییهای ارزشگذاری شده بر مبنای دلار و نیز اوراق قرضه خزانهداری آمریکا افزودهاند. اما امروز تکرار این روند با تردید روبهرو است. بنجامین کوهن، استاد اقتصاد سیاسی دانشگاه کالیفرنیا و نویسنده کتاب «قدرت ارز: درک رقابت پولی»، در یادداشتی به این موضوع پرداخته است. این یادداشت در پایگاه تحلیلی پروجکت سیندیکیت منتشر شده است.
زمامداری آشفته و پرهرجومرج ترامپ، اعتماد به اسکناسهای سبز را به شدت خدشهدار کرده است. ترامپ از زمان تحلیف، دولتها را یکی پس از دیگری به نزاع تحریک کرده است. حتی همپیمانهایی نظیر استرالیا و آلمان هم بینصیب نماندهاند. مناقشه اخیرش با رهبر کرهشمالی «کیم جونگ اون» نیز جهان را در آستانه یک جنگ اتمی قرار داده است.دلار در انتظار آزمونی سخت است. آیا سرمایهگذاران جهانی بازهم پولهایشان را در کشوری سرمایهگذاری میکنند که رهبرش رئیس منزوی کرهشمالی را آشکارا با تهدید «آتش و خشم» تحریک میکند؟ یا پناهگاه مالی دیگری خواهند جست؟ از زمان جنگ جهانی دوم دلار در چنین وضعیت شبههآمیزی نبوده است. در دوره پساجنگ، بازارهای مالی بسیار بزرگ و توسعهیافته آمریکا نقدینگی بینظیری را تضمین میکردند و از آنجا که آمریکا قدرت برتر نظامی بود، میتوانست امنیت ژئوپلیتیک را نیز تضمین کند. درآن زمان هیچ کشوری موقعیتی بهتر از آمریکا نداشت. آمریکا میتوانست داراییهای مطمئن و منعطف و دارای درجه سرمایهگذاری ارائه کند، آن هم در مقیاسی که سیستم مالی جهانی نیازمند آن بود. همانطور که کیتی جونز،استراتژیست سرمایهگذاری نیویورک، در مه ۲۰۱۲ به نیویورک تایمز گفت: «زمانی که مردم نگرانند، همه راهها به خزانهداری ختم میشود.»
ترکیدن حباب بازار املاک آمریکا در سال ۲۰۰۷ نیز نمونهای از همین مساله است. همه میدانستند که بحران مالی و رکود اقتصادی متعاقب آن در آمریکا آغاز شده است و اینکه آمریکا در فروپاشی قریبالوقوع اقتصاد جهان مقصراست. اما در اوج بحران نیز موج سهمگین سرمایه به سوی بازارهای آمریکا روانه شد تا بانک مرکزی و وزارت خزانهداری بتوانند واکنش مناسب را در قبال بحران نشان دهند. تنها در سه ماه آخر سال ۲۰۰۸ خریدهای سرمایهای آمریکا از مرز ۵۰۰ میلیارد دلار گذشت، که بیش از سه برابر میزان خرید ۹ ماه قبل از آن بود. دلار با از دست رفتن بهایش فاصله بسیار داشت و حتی تقویت شد. بازار اوراق قرضه خزانهداری جزو معدود بخشهای اقتصادی باقیماند که فعالیتهای خود را به آرامی پی میگرفت. حتی پس از آنکه موسسه اعتبارسنجی «استاندارداند پورز» در واکنش به تعطیلی کوتاه مدت دولت در اواسط سال ۲۰۱۱، رتبه اوراق خزانهداری را تنزل داد، سرمایهگذاران بیرونی به اندوختن دلار ادامه دادند. جهش تقاضا برای دلار در آن زمان را میتوان به هراس عمومی نسبت داد. هیچکس نمیدانست اوضاع چقدر میتواند بد شود.
همان چیزی که امروز هم در مورد مناقشه رو به گسترش بین ایالات متحده آمریکا و کرهشمالی میتوان گفت. اما آیا تاریخ تکرار خواهد شد و بار دیگر سرمایهگذاران برای دلار صف خواهند کشید؟ بهطور خلاصه باید گفت که نمیتوان روی چنین احتمالی حساب کرد. بازارها ماهها است با سیگنالهای پیاپی، بیاعتمادیشان به ترامپ را نشان میدهند. در این برهه ترس از یک بحران دیگر، فرار سرمایهها از دلار را تسریع میکند؛ که در این صورت ایالات متحده علاوه بر تنشهای نظامی احتمالی باید با بحران دلار هم دست و پنجه نرم کند. ریسک بحران دلار در ماه نوامبر و هفتههای آغازین پس از انتخاب غافلگیرکننده ترامپ، در حداقل ممکن بود. در حقیقت، تا پایان سال گذشته جریان سرمایه، ارزش دلار را به سطحی رساند که در ۱۰ سال اخیر بیسابقه بود. این رشد مدیون انتظاراتی نظیر مقرراتزدایی گسترده، کاهش مالیات و محرکهای اقتصادی در قالب مخارج زیرساختی و افزایش هزینههای نظامی بود. سرمایهگذاران باور داشتند اقتصاد در حال خیزش برای رشد است. اما با زمامداری غرق در رسوایی ترامپ، «بمب ترامپ» بعد از انتخابات محو شد. همزمان اعتماد به دلار نیز در حال کم شدن است. در ۲۰۰ روز ابتدای زمامداری ترامپ، دلار ۱۰ درصد ارزش خود را از دست داده است. در شرایطی که ترامپ با توئیتکردن مهملات خود سرگرم است، سرمایهگذاران از سوئیس گرفته تا ژاپن بهدنبال پناهگاههای امن در بازارهای دیگر میگردند. این روند پیش از رویارویی ناگوار آمریکا با کرهشمالی هم آغاز شده بود، البته در آن زمان قابل توجه نبود. قطرهای بود که حالا به سیل تبدیل میشود و میتواندآسیب غیر قابل جبرانی به دلار وارد کند. ممکن است دولت ترامپ حقیقتا خواهان تضعیف دلار باشد و اجازه دهد دیگران نقش پناهگاه امن را به عهده بگیرند.
اما چنین تفویضی، از منظر تاریخی، بهطور خطرناکی کوتهبینانه خواهد بود. محبوبیت دلار بهعنوان «ذخیره ارزش» امتیازی فوقالعاده به آمریکا میدهد. زمانی که سرمایهگذاران ثروتشان را در اوراق قرضه خزانهداری و سایر داراییهای آمریکا سرمایهگذاری میکنند، دولت آمریکا میتواند هر هزینهای برای حفظ تعهدات امنیتاش در سراسر دنیا متقبل شود و کسریهای تجاری و بودجهایاش را تامین کند. با رویکرد معاملاتی که ترامپ به سیاست دارد، به نظر میرسد بیشتر بر هزینههای ناشی از داشتن یک ارز ذخیره جهانی متمرکز شده باشد نه مزایای حاصل از آن. اما ترامپ اگر میخواهد «آمریکا را دوباره قدرتمند کند» باید نگران فرار سرمایهها باشد. درصورتی که ترامپ مجبور شود پذیرای دیدگاه منفی بازارهای خارجی باشد، نخواهد توانست برنامههای داخلیاش را نیز عملی سازد.
ارسال نظر