رقیب اصلی «بیمه» کیست؟
لیلا اکبرپور: اگر از یک نماینده بیمه امروزی بپرسیم چرا درفروش خدمات بیمه بهویژه بیمه عمرو سرمایهگذاری موفق نیستید؟ ابتدا میگوید فرهنگ بیمه نداریم. اگر از او بپرسیم «بزرگترین رقیب شما در فروش بیمههای عمر چیست یا کیست؟ پاسخ، این گزینهها هستند: «نماینده شرکت رقیب - شرکت بیمه رقیب - کارگزاریهای بیمه یا خود شرکت بیمه مادر! اما بزرگترین رقیب یک نماینده بیمه در اقتصاد امروز هیچیک از گزینههای بالا نیست! بزرگترین رقیب شبکه فروش بیمه در فروش بیمه عمر، «میل ذاتی مردم به سرمایهگذاری و پسانداز پول در بانک، بازار آزاد، خرید اوراق بهادار و بورس بازی، طلا و ارز و.
لیلا اکبرپور: اگر از یک نماینده بیمه امروزی بپرسیم چرا درفروش خدمات بیمه بهویژه بیمه عمرو سرمایهگذاری موفق نیستید؟ ابتدا میگوید فرهنگ بیمه نداریم. اگر از او بپرسیم «بزرگترین رقیب شما در فروش بیمههای عمر چیست یا کیست؟ پاسخ، این گزینهها هستند: «نماینده شرکت رقیب - شرکت بیمه رقیب - کارگزاریهای بیمه یا خود شرکت بیمه مادر! اما بزرگترین رقیب یک نماینده بیمه در اقتصاد امروز هیچیک از گزینههای بالا نیست! بزرگترین رقیب شبکه فروش بیمه در فروش بیمه عمر، «میل ذاتی مردم به سرمایهگذاری و پسانداز پول در بانک، بازار آزاد، خرید اوراق بهادار و بورس بازی، طلا و ارز و... است.
البته دربین این بازارها، میل مردم به سرمایهگذاری در بانکها، اصلیترین مانع و بزرگترین رقیب بر سر فروش بیمههای عمر محسوب میشود. اما، چرا مردم پولهای خود را بدون هیچ ترس و دو دلی در بانکها سپردهگذاری میکنند؟ آیا امکان دارد روزی مردم به همان سادگی که با پای خودشان به یک بانک مراجعه میکنند و پولها را در یک حساب بانکی پسانداز میکنند تا از سودش بهرهمند شوند، کمی از آن را با همان میل ذاتی و با همان سطح اعتماد به یک بانک، در یک شرکت بیمه و در یک بیمهنامه عمر، سرمایهگذاری کنند؟ پاسخ به این دو پرسش بسیار عمیقتر از پاسخهای سطحی هست که میشود فورا ابراز کرد.
فلسفه خود بیمه عالی است، زیرا ذخایرحق بیمههای پرداختی عمر درهمان بازارپول و همان بورس، سرمایهگذاری میشود، طرحهای خوبی نیز توسط بیمهگران ارائه میشود، سود قابل قبولی با توجه به تعهدات پذیرفته شده و شرایط نوسانی بازارهای پول و سرمایه نیز در بیمه عمر و سرمایهگذاری هست، اما استقبال ازسوی مردم اندک و تقریبا اکثریت جامعه در مقابل نماینده فروش بیمه عمر میگویند: «من امکان پرداخت حق بیمه را در حال حاضر ندارم و درضمن تمایل ندارم که تعهدات بیشتری را فعلا با توجه به درآمد و تعهداتی که دارم، بپذیرم.» راهکارهای ایجاد اعتماد دردل افراد ریشه دردنیای تصمیمگیری صنعت بیمه کشور و برداشت مردم از عملکرد آنها در اتفاقات سالهای گذشته دارد. بدون تردید نقش دولت، بیمه مرکزی ایران، سندیکای بیمهگران، انجمن حرفهای صنعت بیمه، شرکتهای بیمه و از همه مهمتر شبکه فروش در این اعتماد سازی حیاتی است. درضمن نباید فراموش کرد که رسانهها نقش بیبدیلی در توسعه بیمههای عمر در جامعه دارند. گزارشهای یکطرفه برخی رسانهها که گویای تمام واقعیت در دنیای بیمهگری نیست و طرفداری بدون تفکر و برپایه احساسات از مردم، نهتنها تاثیری در توسعه بیمه ندارد بلکه همان ذره کوچک با ارزش اعتماد مردمی را هم از بین میبرد. پرسش این شماره باشگاه مدیران از مدیران صنعت بیمه این است: «آیا راهکاری دارید که هر سپردهگذار حقیقی بانک، یک بیمهنامه عمر و سرمایهگذاری هم داشته باشد؟»
ارسال نظر