تاسیس شرکتهای سرمایهگذاری در خارج از کشور
محمود شیری
مدیرعامل شرکت سرمایهگذاری نفت، گاز و پتروشیمیتامین (تاپیکو)
هلدینگهای سرمایهگذاری در سالهای گذشته (دوران تحریم) استراتژیهای خود را آنگونه تدوین کردند که شرایط تحریم تاثیر شگرفی در وضعیت عملکرد این مجموعهها نداشته باشد.
اما آنچه مسلم است، هلدینگهای سرمایهگذاری در شرایط تحریم آهستهتر حرکت میکنند و برای دور زدن تحریمها مجبور به تدوین استراتژیهای خاص این دوران هستند که این موارد به اتلاف وقت و صرف هزینه برای این مجموعهها میانجامد؛ در حالی که در شرایط رفع تحریمها هلدینگهای سرمایهگذاری همچون تاپیکو با سرعت بیشتری حرکت کرده و بدون اتلاف وقت و هزینه به مقصد میرسند.
محمود شیری
مدیرعامل شرکت سرمایهگذاری نفت، گاز و پتروشیمیتامین (تاپیکو)
هلدینگهای سرمایهگذاری در سالهای گذشته (دوران تحریم) استراتژیهای خود را آنگونه تدوین کردند که شرایط تحریم تاثیر شگرفی در وضعیت عملکرد این مجموعهها نداشته باشد.
اما آنچه مسلم است، هلدینگهای سرمایهگذاری در شرایط تحریم آهستهتر حرکت میکنند و برای دور زدن تحریمها مجبور به تدوین استراتژیهای خاص این دوران هستند که این موارد به اتلاف وقت و صرف هزینه برای این مجموعهها میانجامد؛ در حالی که در شرایط رفع تحریمها هلدینگهای سرمایهگذاری همچون تاپیکو با سرعت بیشتری حرکت کرده و بدون اتلاف وقت و هزینه به مقصد میرسند.
در شرایط کنونی استراتژیهای ما براساس سیستم تحریمها در چند سال گذشته شکل گرفته است و برای سرمایهگذاریهایی که انجام شده، از راههای میانبر زیادی استفاده کردهایم، اما برای سرمایهگذاریهای عظیم آینده نیازمند جذب سرمایه خارجی هستیم و باید از مشارکت شرکتهای سرمایهگذاری خارجی استفاده کنیم.
به اعتقاد من بهترین روش برای وصول این مهم این است که مجموعههای ایرانی اقدام به تاسیس شرکت سرمایهگذاری در خارج از کشور کنند، بدین معنی که شرکتی با قوانین کشورهای هدف تاسیس کنیم. با توجه به اینکه قیمت تمام شده پول در ایران بالا است این راهکار برای شرکتهای سرمایهگذاری بسیار موثر و پر سود است چرا که از این طریق میتوانند جذب سرمایه با سوددهی بالا داشته باشند. در زمان حاضر طرحهای نیمهتمام زیادی در کشور وجود دارد که میتوان با جذب این سرمایهها آنها را اجرایی کرد. ایران در زمان حاضر حدود ۵۰۰ هزار میلیارد تومان منابع مالی برای اجرای طرحهای نیمه تمام پتروشیمی نیاز دارد که این اقدام مسیر خوبی برای جذب سرمایه برای هلدینگهای سرمایهگذاری فعال در حوزه پتروشیمی است. با توجه به اینکه منابع مالی در ایران محدود است و در سالهای گذشته نیز استفاده از روشهای جذب منابع مالی در داخل و هدایت آن به سمت اجرای پروژههای عمرانی خیلی موفق نبوده است به نظر میرسد که باید از راهکارهای دیگری برای جذب سرمایه استفاده کنیم.
استراتژیهای دیگری که هلدینگهای سرمایهگذاری در شرایط پس از تحریم میتوانند به کار بگیرند، بهرهگیری از توان مالی ایرانیهای خارج از کشور است، کسانی که در زمان حاضر منابع مالی فراوانی در اختیار دارند و میتوان از این منابع مالی با جلب اعتماد آنان به خوبی استفاده کرد. به این منظور باید در کشور فضای سپردهگذاری را برای این افراد فراهم کنیم و دولت نیز اعلام کند نه تنها این فضا امن و سودده است بلکه این افراد میتوانند اطمینان داشته باشند که هر گاه اراده کنند، این پول را میتوانند بدون هیچ هراسی از کشور خارج کنند.
البته موفقیت همه این شرایط به ثبات قوانین در کشور نیز بستگی دارد و باید این موضوع در کشور حل شود.
در این مسیر، تاسیس شرکت سرمایهگذاری در خارج از کشور نیز به دلیل دسترسی این شرکت به منابع ارزان بسیار مثمرثمر بررسی میشود. به اعتقاد من اگر این طرحها را اجرا کنیم و از سوی دیگر دولت نیز اطمینان خاطر به سرمایهگذاران بدهد که فضای داخلی امن است شرایط بهتری در زمینه سرمایهگذاری خواهیم داشت.
ایران در دهه ۷۰ و در دولتهای اصلاحات و سازندگی تجربه استفاده از منابع مالی برای اجرای پروژههای داخلی را بهصورت موفقی پشت سر گذاشت، به گونهای که پتروشیمیهای عسلویه و ماهشهر در آن سالها با اعتبارات خارجی و بدون ضمانت بانک مرکزی، اجرا و به بهرهبرداری رسید. این موضوع اما به دلیل خوشحسابی و فضای اعتمادی که به ایران وجود داشت و تنها با اعتبار شرکت ملی پتروشیمیمحقق شد. البته نه تنها هیچیک از اقساط ایران در آن زمان عقب نیفتاد، بلکه در مواردی ما موفق به کسب جایزه نقدی خوش حسابی نیز در آن زمان شده بودیم.
راهاندازی پروژه کارخانه سیمان سفید در ساوه با ۵/ ۲۸ میلیون دلار وام از خارج نیز از این دست پروژههای موفق است که با تامین مالی خارجی محقق شده است. همه این موارد نشان میدهد اگر ثبات قوانین در کشور وجود داشته باشد و فضای امنی برای اعتماد دو طرفه ایجاد شود، ایرانیان و اروپاییان خارج از کشور منابع مالی آزادشان رادر کشور سرمایهگذاری میکنند، چرا که سود بانکی که در ایران برای سپردهگذاریها پرداخت میشود قابل مقایسه با بانکهای خارجی نیست. به اعتقاد من با سرمایه ایرانیان خارج از کشور مبلغ ۵۰۰ هزار دلاری که برای تکمیل طرحهای نیمهتمام در ایران نیاز داریم را میتوانیم تامین کنیم. استراتژی دیگری که میشود در دوران پس ازتحریم اتخاذ کرد، اتصال به نظام بانکی اروپایی است؛ به این معنی که اگر ایران موفق شود بانکی را در اروپا بخرد، بانکی که با اتحادیه اروپا در ارتباط است و اعتباری مستقل دارد، دیگر مشکلات تحریم نیز نمیتواند مبادلات پولی را با مشکل مواجه کند. این پروژه میتواند چه در دوران پس از تحریم و چه در دوران تحریمهای احتمالی به ایران کمک کند چرا که این بانک در نهایت به منابع مازاد دسترسی دارد.
به اعتقاد من چنین بانکی میتواند سپردهگذاری بسیاری از اتباع خارجی همچون قزاقها، روسها و اوکراینیها را جذب و برای فعالیتهای عمرانی در کشور به کار گیرد.
براین اساس ایران بانکی با اعتبار خارجی و ارتباط با اتحادیه اروپا در خارج از کشور دارد که تابع قوانین اروپا است و برای جذب مشتری فعالیت میکند و اساسا این موضوع هیچ منافات و ارتباطی با تحریم ندارد و روش خوبی برای جذب سرمایه خارجی از سوی ایران است.
روشها و استراتژیهای زیادی برای دوران پس از تحریم در اختیار شرکتهای سرمایهگذاری قرار دارد اما شرکتهای سرمایهگذاری که در دوران تحریم استراتژیهای خود را تغییر داده و همسو با تحریمها کردهاند، باید با سرعت بیشتری برای دوران پس از تحریم برنامهریزی داشته باشند.
ارسال نظر