رکود میرا؛ فرصت یا تهدید در تولید و صادرات
ابوذر وردی نژاد
مدیرعامل شرکت سپاهان ذوب صنعت
با توجه به شرایط خاص و رکود بیسابقهای که بازار فولاد کشور را فراگرفته و باعث ایجاد چالشهای فراوان برای تولیدکنندگان و زحمتکشان این صنعت شده خالی از لطف نیست که مطالبی را در راستای سوابق و شرایط مشابه مطرح کنم.
یکی از بزرگان صنعت فولاد درجهان بدون شک استونز مارچگالیا است که از سال ۱۹۵۹ در صنعت فولاد فعالیت دارد و در خاطرات خود در مورد شرایط رکود یا بحران چنین مینویسد: صنعت فولاد یک صنعت مادر است ولی این صنعت سرعت پیشرفتی کمتر از دیگر صنایع مانند صنایع ارتباطات یا الکترنیک و رایانه دارد.
ابوذر وردی نژاد
مدیرعامل شرکت سپاهان ذوب صنعت
با توجه به شرایط خاص و رکود بیسابقهای که بازار فولاد کشور را فراگرفته و باعث ایجاد چالشهای فراوان برای تولیدکنندگان و زحمتکشان این صنعت شده خالی از لطف نیست که مطالبی را در راستای سوابق و شرایط مشابه مطرح کنم.
یکی از بزرگان صنعت فولاد درجهان بدون شک استونز مارچگالیا است که از سال ۱۹۵۹ در صنعت فولاد فعالیت دارد و در خاطرات خود در مورد شرایط رکود یا بحران چنین مینویسد: صنعت فولاد یک صنعت مادر است ولی این صنعت سرعت پیشرفتی کمتر از دیگر صنایع مانند صنایع ارتباطات یا الکترنیک و رایانه دارد. همین امر باعث میشود در شرایط رونق در بازارهای آزاد رقابت بسیار تنگاتنگ باشد و تنها در شرایط رکود یا بحرانهاست که با مدیریت صحیح میتوان این رکود و بحرانها را به فرصت تبدیل کرد، تهدیدها را به موقعیتهای درخشان برای توسعه تبدیل کرد. از نظر این بزرگمرد فولادی جهان دلایل متعددی برای این امر وجود دارد و او تجربه خود را اینگونه بیان میکند:
۱. در شرایط رکود و بحران اغلب رقبا به فکر بقا و نجات خود هستند. این امر به ما اجازه میدهد تا به فکر توسعه باشیم.
۲. در شرایط رکود و بحران با سیاستگذاری صحیح و مدیریت پروژههای توسعهای ارزانتر به اتمام میرسند.
۳. در شرایط رکود و بحران میتوان بهتر از دولت و ارگانها امکانات دریافت کرد. در شرایط رونق امکان ارتباط با دولت و ارگانها به سادگی صورت نمیگیرد.
۴. در شرایط بحران کاهش هزینه یکی از بهترین شیوههای رهایی از ضرر مضاعف است، که با افزایش تولید میتوان هزینهها را کاهش داد.
۵. در شرایط رکود و بحران میتوان با سیاستهای قوی بازاریابی به بازارهای جدید وارد شد که در شرایط رونق اقتصادی ورود به آنها به سادگی امکانپذیر نیست.
۶. در شرایط رکود و بحران تمام واحدها کنترلهای بیشتری برای سیستمهای مالی و هزینهای نسبت به شرایط عادی دارند که خود امری موثر برای شناخت ضعف و قوت سیستمها و واحدهای تولیدی است.
۷. استفاده از منابع مالی و اختصاص بودجه در بحران با دقت و وسواس بیشتری نسبت به شرایط عادی انجام میشود. این موضوع به منزله یک خانهتکانی مالی در هر سیستمی قلمداد میشود که فرصتی استثنایی برای اکثر بنگاههای تولیدی برای برنامهریزی صحیح در استفاده از منابع مالی به وجود میآورد.
۸. بیش از ۸۰ درصد بزرگان فولاد در زمان رکود و بحران به رویکرد بودجه انقباضی روی میآورند که باعث میشود در چرخه تولید و مصرف فولاد تنش ایجاد شود. این تنش برای واحدهایی که دارای نقدینگی باشند بسیار مثبت و در صورت نبود نقدینگی بسیار منفی خواهد بود در نتیجه اکثر واحدها در زمان رکود به دنبال منابع مالی بیشتر خواهند بود.
۹. در صورت برنامهریزی صحیح خرید یک واحد یا توسعه یک واحد در زمان رکود به مراتب آسانتر از زمان رونق است.
بهعنوان مثال: گروه آرسلور و مارچگالیا هر دو در زمان رکود توانستند واحدهای زیادی را خریداری کنند که در زمان رونق سود فراوانی را برای این دو گروه ایجاد کردند.
۱۰. به صورت کلی در بازار جهانی فولاد ۹۰ درصد روند تحلیلی و ۱۰ درصد روند احساسی پیشبینی میشود ولی در واقع ۶۰ درصد تحلیلی و ۴۰ درصد احساسی برخورد میشود. بنابراین با توجه به تجربه این مرد بزرگ فولادی از این ۳۰ درصد تفاوت در روند احساسی باید با استفاده از قدرت ریسک منطقی از بحران فرصت ساخت و تهدیدها را به شانسهای توسعه تبدیل کرد. با توجه به این نکات میتوان دریافت که شرایط رکود میتواند یک فرصت باشد تا یک تهدید. تهدید در صورت ادامه میتواند با میرایی خود باعث از بین رفتن یک واحد تولیدی و ایجاد شرایطی غیرقابل کنترل در میان تولیدکنندگان شود.
ارسال نظر