تقویت هواپیمایی ملی جمهوری اسلامی ایران؛ راهبردی برای ارتقای قدرت نرم
محمدرضا عبدالرحیمی معاون سابق شرکت فرودگاههای کشور در میان دهها خبر امیدبخش و خشنودکننده روزهای پایانی سال گذشته از تدابیر دولت برای بهبود و پیشرفت کشور و تحرکبخشی به اقتصاد و ارتقای بخشهای مختلف، اعلام شد که هیات وزیران به پیشنهاد وزارتخانههای راه و شهرسازی و امور اقتصادی و دارایی، بازسازی و مهندسی مجدد ساختار شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران را به منظور تقویت اقتصادی و سودده شدن آن شرکت با اعمال روشها و اقدامات چابکسازی و. . . تصویب کرد تا متعاقبا و پس از فراهم شدن بستر مطلوب و برخوردار از جذابیت اقتصادی، فنی و عملیاتی و تطبیق با شرایط ورود به بازار سرمایه، نسبت به عرضه سهام آن به عموم و تبدیل به یک شرکت سهامی عام و در نتیجه بهرهمندی از مزایا و فرصتهای بازار سرمایه برای اقدامات توسعهای آتی آن شرکت اقدام شود.
محمدرضا عبدالرحیمی معاون سابق شرکت فرودگاههای کشور در میان دهها خبر امیدبخش و خشنودکننده روزهای پایانی سال گذشته از تدابیر دولت برای بهبود و پیشرفت کشور و تحرکبخشی به اقتصاد و ارتقای بخشهای مختلف، اعلام شد که هیات وزیران به پیشنهاد وزارتخانههای راه و شهرسازی و امور اقتصادی و دارایی، بازسازی و مهندسی مجدد ساختار شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران را به منظور تقویت اقتصادی و سودده شدن آن شرکت با اعمال روشها و اقدامات چابکسازی و... تصویب کرد تا متعاقبا و پس از فراهم شدن بستر مطلوب و برخوردار از جذابیت اقتصادی، فنی و عملیاتی و تطبیق با شرایط ورود به بازار سرمایه، نسبت به عرضه سهام آن به عموم و تبدیل به یک شرکت سهامی عام و در نتیجه بهرهمندی از مزایا و فرصتهای بازار سرمایه برای اقدامات توسعهای آتی آن شرکت اقدام شود.
شرایط عمومی حملونقل هوایی کشور
بیتردید همگان به این مهم اذعان دارند که در حال حاضر حملونقل هوایی کشورمان بهویژه در حوزه ناوگان و به تبع آن شبکه پروازی اتصال مستقیم کشور به سایر کشورها در ابعاد کمی و کیفی در مقایسه با برخی کشورهای همسایه و منطقه به هیچ وجه شرایط مطلوبی ندارد، به نحوی که این وضعیت بهطور مستمر از سوی عموم جامعه، از نخبگان فکری و ابزاری تا سطوح مختلف شهروندان مورد تذکر قرار گرفته است و در صورتی که اقدام جدی و عملی برای تقویت و توسعه کمی و کیفی صنعت هواپیمایی کشوری صورت نپذیرد، با اطمینان میتوان گفت فاصله ما با سایر کشورها روزبهروز افزونتر و محرومیت کشور و مردم از منافع سرشار این صنعت در حوزههای مختلف اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی مضاعف خواهد شد. شاید برای همه ما اطلاع دقیق از شرایط و عملکرد شرکتهای هواپیمایی مستقر در کشورهای کوچک و متوسط همسایه و البته اقدامات و تدابیر حمایتی جدی و راهبردی دولتهای کشورهای مذکور از این صنعت، تلنگری باشد تا در این راستا در فرآیند بازنگری سیاستهای کلی نظام برای توسعه حملونقل کشور اقدام کنیم.
نگاهی گذرا به وضعیت حملونقل هوایی و شرکتهای هواپیمایی ملی کشورهای منطقه
ترکیه، به سرعت درحال توسعه در سالهای اخیر، با جمعیت حدود یک میلیون نفر کمتر از کشور ما و مساحتی کمتر از نصف سرزمین ما و بدون برخورداری از منابع نفت و گاز طی سالهای اخیر تقویت صنعت هواپیمایی، بهویژه شرکت هواپیمایی ملی خود را به یکی از محورهای اصلی راهبرد خود برای ارتقای سطح روابط و ایجاد ارتباطات جدید در سراسر دنیا در راستای شکوفایی اقتصادی و سیاسی بیش از پیش، در دستور کار قرار داده است. امروز شرکت هواپیمایی ملی ترکیه با ۲۶۸ فروند هواپیما با برقراری پرواز به بیش از ۲۱۵ مقصد خارجی در ۱۱۶ کشور جهان، در سال گذشته میلادی ۷/۵۴ میلیون مسافر را در مسیرهای مختلف پنج قاره از طریق فرودگاههای شهر استانبول، جابهجا و با رشد ۱۶ درصدی در عملکرد شاخص مسافر کیلومتر درآمدی (RPK) خود را به چهاردهمین شرکت هوایی دنیا دراین شاخص تبدیل کرده است. این شرکت ۱۹۵ فروند هواپیمای جدید نیز سفارش داده و قرار است تا پنج سال آینده ۴۰۰ هواپیما داشته باشد.
امارات متحده عربی نیز طی سالهای اخیر با بینالمللی شدن و به تعبیری جهانی کردن اقتصاد خود به سرعت مسیر توسعه را طی کرده و دولت مرکزی امارات متحده عربی و دولتهای هریک از امارتهای آن کشور و در راس آنها دبی، ایجاد و توسعه مستمر شرکتهای هواپیمایی بزرگ و فعال در بازار جهانی سفر و حملونقل را بهعنوان یکی از راهبردهای مهم خود برای معرفی کشور و امارتهای خود و ارتقای آگاهی و شناخت و کسب محبوبیت و تبدیل آنها به یک مقصد بینالمللی سفر و تجارت قرار دادهاند. شرکت هواپیمایی امارات با برخورداری از ۲۳۲ هواپیمای مدرن و رشد ۱۰ درصدی در شاخص فوق، در رتبه چهارم شرکتهای هواپیمایی دنیا قرار گرفته و فرودگاه دبی را نیز به ششمین کانون حمل و نقل هوایی مسافر و بار دنیا تبدیل کرده است. این شرکت خرید ۲۷۸ هواپیمای پهنپیکر دیگر را نیز سفارش داده است. «الاتحاد» در ابوظبی نیز با ۱۱۰ هواپیمای جدید و سفارش ۲۰۲ فروند دیگر تا ۲۰۲۵و شرکتهای «العربیه» با ۴۴ فروند در شارجه و همین تعداد سفارش و «فلای دبی» با ۴۳ فروند و سفارش ۹۲ فروند به سرعت در حال توسعهاند. قطر با مساحتی کمتر از مساحت استان قم و بسیاری از استانهای کشورمان، توجه زیادی به حملونقل هوایی دارد و توسعه این صنعت را از حدود ۲۰ سال پیش و همزمان با تاسیس شرکت هواپیمایی قطر با فرمان امیر وقت آن کشور با هدف تبدیل به یک شرکت هواپیمایی بینالمللی پیشرو، با بالاترین استانداردهای خدمات و سرآمدی در این صنعت شروع کرده است و به یکی از راهبردهای جدی گسترش ارتباطات و توسعه اقتصادی و ارتقای تصویر قطر و قطریها تبدیل شده است. این شرکت با ۱۴۷ فروند هواپیمای با عمر متوسط چهار سال از طریق مرکز استقرار خود در فرودگاه بینالمللی دوحه قطر به بیش از ۱۴۰ مقصد بینالمللی در سطح دنیا پرواز برقرار کرده و بنا دارد تا پایان سال جاری ناوگان خود را با تحویل تعدادی از هواپیماهای سفارش داده شده قبلی به حدود ۱۷۰ فروند و شبکه پروازی خود را نیز به ۱۷۰مسیر افزایش دهد. ضمن آنکه با رشد ۱۵ درصدی در عملکرد، خود را در رتبه هفدهم شرکتهای هواپیمایی دنیا قرار داده و با نگاهی بسیار بلندپروازانهتر ۳۴۰ فروند هواپیمای جدید نیز به ارزش تقریبی ۷۰ میلیارد دلار به دو شرکت بزرگ سازنده هواپیما در دنیا سفارش داده است.
چرایی توجه و اهتمام دولتهای منطقه به تقویت و توسعه هواپیمایی
اما دلیل این همه سرمایهگذاری و توجه دولتها به صنعت حملونقل هوایی چیست؟ چرا مثل کشور ما که طی سالهای گذشته و دهه اخیر مکلف به پیگیری موضوع توسعه این صنعت از طریق بخش خصوصی آن هم در فراهم نبودن فضای کسب و کار مطلوب و عدم دسترسی آسان به بازارهای پولی و مالی ارزان بوده است، اقدام نکردهاند؟ شرکت هواپیمایی ملی ۵۴ساله ما (ایران ایر)، که طی بیش از ۱۰ سال گذشته با عنوان اینکه باید واگذار شود، حتی بهطور قانونی از امکان اخذ تسهیلات و وام با بهره قابل توجه از صندوق توسعه ملی داخلی نیز محروم بوده است، هر روز از حیث سختافزاری و نرمافزاری ناتوانتر و محرومتر شده و خروج و هجرت خلبانان ماهر و توانمند خود را که میلیونها دلار برای مهارت و توانمندی ایشان هزینه کرده است با رنج و سختی به نظاره نشسته و برای تامین نقدینگیهای ضروری ناچار از واگذاری داراییهای ارزشمند و اتفاقا متناسب با کسب و کار سفر خود شده است! این درحالی است که با نگاهی به سیاستهای کلی اصل ۴۴ قانون اساسی متوجه میشویم نهتنها باید و الزامی برای واگذاری درکار نبود، بلکه الزام به عدم فعالیت و واگذاری فعالیتهایی بوده که خارج از موارد مصرح در صدر اصل ۴۴ قانون اساسی بوده باشد، درحالی که موضوع هواپیمایی از جمله موارد مصرح در صدر اصل ۴۴ بوده و در سیاستهای کلی ابلاغی رهبر معظم انقلاب، جواز سرمایهگذاری و ورود بخش غیر دولتی در این حوزه نیز صادر شده است. ضمن اینکه در سیاستهای بند ج ابلاغی نیز به هیچ وجه الزام به واگذاری تکلیف نشده بلکه اجازه واگذاری ۸۰ درصد سهام شرکتهای مشمول صدر اصل ۴۴ داده شده است. چرا در این کشورها نگفتهاند کار حملونقل هوایی را شرکتهای هواپیمایی دیگر کشورها نیز میتوانند برای ما انجام دهند و چرا منابع خود را صرف این صنعت سرمایهبر بکنیم؟ اگر چه نگارنده تعامل حداکثری و حضور و فعالیت شرکتهای هواپیمایی بینالمللی را در صنعت هواپیمایی کشور کاملا به نفع کشور دانسته و حضور هرچه بیشتر هواپیماهای بازرگانی با ملیتهای مختلف را در فرودگاههای کشور از مقومات امنیت ملی و تقویت فرآیند توسعه کشور تلقی میکند - که درصورت برابری شرایط برخورداری شرکتهای داخلی در دسترسی به منابع، رقابت بین این شرکتها و شرکتهای داخلی موجب ارتقای کیفی سطح خدمات به شهروندان خواهد بود - لیکن این مهم را دلیلی نمیداند که کشور از شرکتهای هواپیمایی با تابعیت ایرانی توانمند و در طراز بینالمللی، دارای ناوگان مناسب و شبکه پروازی گسترده برخوردار نباشد.
چرا درحالی که همه دنیا با اتکا به آثار مستقیم، غیر مستقیم، القایی و تکاثری حملونقل هوایی در پی افزایش سهم این شیوه حملونقل از کل حملونقل خود است، ما هنور توسعه حملونقل هوایی را در اولویت قرار ندادهایم؟ به نحوی که عملکرد میزان مسافر جابهجا شده از طریق حملونقل هوایی در داخل مجموعه کشورهای اتحادیه اروپایی ۵/۲ درصد(حملونقل هوایی ۹ درصد و ریلی ۵/۶ درصدکل حملونقل مسافری) و در ایالات متحده ۱/۱۲ درصد (حملونقل هوایی ۶/۱۲ درصد و ریلی ۵/۰ درصد کل حملونقل مسافری) بیشتر از میزان عملکرد این شاخص از طریق حملونقل ریلی است، با وجود اینکه در هر دو منطقه شاهد برخورداری از شبکه ریلی بسیار قوی و روزآمد هستیم و البته عملکرد آن در حوزه حملونقل بار بسیار قویتر از حملونقل هوایی است؛ اینها و دهها سوال دیگر که شاید هنگام بازتعریف سیاستها باید به آنها پرداخت تا این مجال محدود، مواردی است که یقینا نیازمند تامل همه ماست.
قدرت نرم کشورها و راهبردها
رویکرد نوین در چرایی اهتمام کشورها و دولتها به توسعه حملونقل هوایی و هواپیمایی ملی، نه در ادبیات صرفا اقتصادی و نه در مباحث فنی و حرفهای صنعت هواپیمایی، بلکه در حوزه سیاست مطرح شده است و امروز که در راس دولت حقوقدانی دیپلمات و مسلط به ادبیات دیپلماسی برخوردار از کولهباری از تجارب ارزشمند در حوزه دیپلماسی بینالمللی و امنیت ملی به همراه تیمی بسیار هوشمند از نخبگان فکری و ابزاری در دستگاه سیاست خارجی و البته در برخی از وزارتخانههای کلیدی توسعه ملی، دیده میشود امید میرود این یادآوری زمینهای برای طراحی و توجه متحولانه به توسعه صنعت هواپیمایی کشور فراهم کند.
قدرت را در ادبیات سیاسی به معنای توانایی تاثیرگذاری بر دیگران برای کسب نتایج مطلوب و قدرت نرم را بهعنوان توانایی که از طریق کشش جاذبههای تحسینبرانگیز که امروز بیشتر ساختهها و پرداختههای انسانساخت و جدید کشورها است و نه صرفا میراثهای تاریخی و فرهنگی و منابع زیرزمینی آنها، دیگران را وادار میکند آنچه را که شما میخواهید، بخواهند، تعریف میکنند. امروزه با بررسی عملکرد دولتهای مختلف در دنیا متوجه میشویم هر کشور در سیاست جهانی خواهان رسیدن به موقعیتی است تا سایر کشورها از آن پیروی و ارزشهایش را تحسین کنند. این چنین است که قدرت نرم بهعنوان یک مفهوم عمیقا ریشهدار در مطالعات سیاست خارجی یک انتقال سریع از سالنهای سخنرانی دانشگاهها به کریدورهای اجرایی و اعمال قدرت داشته است.
هواپیمایی و قدرت نرم ملی
برای قدرت نرم شاخصهای کلانی در حوزه فرهنگ و ارزشها، شرایط دولت، دیپلماسی، آموزش، فضای مناسب کسب و کار و نوآوری تعریف شده است. تعداد سالانه گردشگران بینالمللی وارده به یک کشور، متوسط هزینهای که گردشگران در آن کشور صرف میکنند، تعداد دانشجویان بینالمللی درحال تحصیل در یک کشور و نکته مهمتر کیفیت هواپیمایی ملی یک کشور از جمله زیرشاخصهای مهمی است که به موضوع صنعت سفر، گردشگری و هواپیمایی مربوط میشود که البته نباید تاثیر غیرمستقیم حملونقل هوایی بر بسیاری از دیگر شاخصها را فراموش کرد چراکه اغلب آنها وابستگی مستقیمی به ارتباط و اتصال با دنیا دارند. شاید در نگاه اول تصور هواپیمایی بهعنوان یک منبع مهم قدرت نرم برای ملتها دور از ذهن باشد. اما در اینکه شرکتهای هواپیمایی ملی توانمند و برخوردار از ناوگان مناسب، خدمات کیفی و شبکه پروازی گسترده میتوانند تصور دنیا از کشورهای خود را ارتقا بخشند، نباید شبههای به خود راه دهیم.
اگرچه در بعد کلی تراز شرکت هواپیمایی ملی، کل حملونقل هوایی یک کشور با کم کردن فاصلهها، شهروندان، فرهنگها، شرکتها، ایدهها، نوآوریها و فرصتها را به هم وصل میکند و موجبات نزدیکی، شناخت و تعامل بیشتر، تبادل اندیشه و فکر و تجربیات موفق و مراودات تجاری و اقتصادی و البته معرفی نقاط قوت و جذابیتهای تاثیرگذار و تحسینبرانگیز مراکز اصلی استقرار خود را به سایر ملل فراهم میکنند. دسترسی و ارتباط سریع امروز در کنار استعدادها، فضای کسب و کار مطلوب و کیفیت زندگی از عناصر اصلی جذابیت اقتصادی و جزء حیاتی صنایع مدرن برای جابهجایی سریع کالاهای ارزشمند، ایجاد و نفوذ در بازارهای جهانی و حمایت از ورود و جذب سرمایههای خارجی محسوب میشود. در این فرآیند است که شرکتهای هواپیمایی علاوه بر آثار و مزایای ارتباط گستردهای که به کشورهای محل ارائه خدمات خود عاید میکنند، تاثیر فراوانی نیز بر قدرت نرم کشور خود دارند. این هواپیمایی ملی یک مقصد و کشور است که اولین برداشت و تصور از آن کشور و مقصد را در ذهن بسیاری از گردشگران، تجار و بازرگانان یا مقامات بازدیدکننده از آن، هزاران کیلومتر قبل از ورود به آن کشور ایجاد میکند. امروز شرکتهای هواپیمایی ملی بهعنوان سفرای غیر رسمی کشورها حتی آنهایی که مثل شرکت هواپیمایی بریتانیا بهصورت مستقل از کنترل دولت فعالیت میکنند، نقش مهمی را در کمک به ارتقای احترام بینالمللی به کشور محل استقرار خود ایفا میکنند.
شرکتهای هواپیمایی امارات و قطر نیز بهعنوان بخشی از راهبردهای دولتهای خود، برای ارتقای آگاهی، شناخت و حتی تحسین و محبوبیت کشورهای خود یعنی ارتقا و تقویت قدرت نرم امارات متحده عربی و قطر محسوب میشوند که با تاکید و تمرکز بر کیفیت خدمات و توسعه وگسترش شبکه پروازی، هر دو شرکت هواپیمایی علاوه بر کمک به توسعه و آثار فراوان اقتصادی، همزمان قدرت نرم کشورهای خود را نیز ارتقا میبخشند. شاید موثرترین استفاده از هواپیمایی ملی حامل پرچم بهعنوان یک ابزار قدرتمند قدرت نرم را در میان کشورهای منطقه خودمان در ترکیه ببینیم. این کشور که رویکرد تقویت و بهرهگیری از قدرت نرم را در روابط خارجی تعقیب میکند، شرکت هواپیمایی ترکیه را به ستون اصلی راهبرد این کشور برای افزایش ارتباطات و ایجاد روابط جدید در سراسر دنیا تبدیل کرده و توسعه وگسترش ناوگان و شبکه پروازی این شرکت در کنار ارائه خدمات کیفی به یک ابزار قدرتمند قدرت نرم دولت تبدیل شده است. اگرچه شرکتهای هواپیمایی ملی حامل پرچمی مثل هواپیمایی ترکیه که دارای عملکرد موثر و موفقی هستند، خود به تنهایی موجب افزایش قدرت نرم کشورهای خود میشوند، لیکن مطمئنا توسعه و پیشرفت کل صنعت هواپیمایی واجد آثار و منافع فراوانی برای کشورها از یک سو و تسهیم و مشارکت در سطح بینالمللی از سوی دیگر خواهد بود.
نتیجهگیری
برای تسریع در توسعه کشور و تقویت کارآمدی به معنای کامل آن در همه ابعاد، افزایش قدرت ثروت آفرینی و سهم خود از اقتصاد جهانی و منطقهای، نیازمند گسترش ارتباطات بینالمللی و منطقهای هستیم که با رفع تحریمها در آینده نزدیک و اشتیاق شهروندان دیگر کشورها برای سفر به کشورمان و البته فراهمسازی بسترهای سخت افزاری و
نرم افزاری لازم بهویژه تقویت و توسعه حملونقل هوایی این مهم محقق شدنی است. براین اساس پیشنهاد میشود اولا توسعه حملونقل هوایی به اولویت اول توسعه حملونقل مسافری داخلی و بینالمللی کشور تبدیل و در بازنگری سیاستهای کلی نظام درحملونقل و نیز در سیاستهای کلی برنامه ششم به آن تصریح شود، ثانیا تجهیز و توسعه سریع ناوگان شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران که به شدت نیازمند تخصیص منابع است در کنار اقدامات باز مهندسی آن شرکت برای چابکی در حوزههای مختلف و پیادهسازی نظام مدیریتی مبتنی بر بنگاهداری مدرن، تا باز شدن مسیر دسترسی کشور به منابع ارزان بینالمللی، همانند قانون بودجه سال ۱۳۹۴ که برای تقویت بنیه دفاعی کشور مقرر شد ۲/۱ میلیارد دلار از صندوق توسعه ملی در اختیار نهادهای ذیربط قرار گیرد، طی تصمیم مشترک دولت و مجلس با هدف تقویت قدرت نرم کشور که هر تدبیری در آن به جای هزینه، سرمایهگذاری تلقی میشود، با اختصاص منابع لازم حداقل به میزان ۳ میلیارد دلار از صندوق مذکور یا سایر منابع ارزی دولت درخارج از کشور صورت پذیرد و همزمان بوروکراسی پیچیده و شرایط سخت اعطای تسهیلات وام به شرکتهای هواپیمایی غیردولتی برای ابتیاع هواپیما از صندوق توسعه ملی با هدف سادهسازی و تسهیل مورد بازنگری قرارگیرد.
و سخن پایانی با دولت و حاکمیت
بدانیم صنعت هواپیمایی کشور نوسفر نیست، هزینههای زیادی برای مشارکت در اجرایی شدن سیاستهای استقلال خواهی و نفی نظام سلطه کشور طی سی و چند سال گذشته متحمل شده است. عملیات حمل و نقل هوایی با رعایت الزامات استانداردهای ایمنی و امنیت در کشور جاری است، متخصصان، تکنسینها و خلبانان ماهر و نظام مدیریت ترافیک هوایی توانمند این بار را به دوش کشیدهاند که در صورت فراخی میدان فعالیت، حتما استعدادها شکوفا و در احیا و ساخت صنعت هوایی کشور نقشآفرینی کرده و حتی در سطح جهانی نیز برای بهبود و توسعه ابعاد مختلف هواپیمایی کشوری مشارکت خواهند داشت، شهروندان در صدر همگان شرایط و کاستیها را متحمل شدهاند یقینا شایسته بهترینها هستند و حال که همه اطراف دنیا قدرت سخت و سلطهگری جای خود را به قدرت نرم داده است، درکشورما امروز این صنعت و اهالی آن به امید تدبیر در انتظار نشسته و نیازمند نگاهی نو برای احیای خود و ایفای نقش موثر در شکوفایی اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و فرهنگی کشور هستند.
ارسال نظر