ناکامی استراتژی صنعت آلومینیوم درکشور
گروه بنگاهها- زهرامسافر: یکی از چالشهای صنعت آلومینیوم، قدیمی بودن فناوریهای این صنعت است؛ درحالی که استفاده از دانش روز و تجهیزات جدید منجر به تولید محصولات باکیفیت و رقابتی برای ورود به بازارهای جهانی خواهد شد. حرکت به سمت تولید آلومینیومهای ویژه با توجه به بازارهای جهانی، بهترین گزینه برای پیشرفت کشور است. صنعت آلومینیوم نیازمند این است که در بازارهای جهانی جایگاه مناسبی بهدست آورده و پابهپای فناوریهای نوین جهان پیش برود؛ زیرا در حالحاضر بسیاری از صنایع جهان از آلومینیوم استفاده میکنند و هرگونه عقبماندگی در این بخش به ضرر کشور تمام میشود.
گروه بنگاهها- زهرامسافر: یکی از چالشهای صنعت آلومینیوم، قدیمی بودن فناوریهای این صنعت است؛ درحالی که استفاده از دانش روز و تجهیزات جدید منجر به تولید محصولات باکیفیت و رقابتی برای ورود به بازارهای جهانی خواهد شد. حرکت به سمت تولید آلومینیومهای ویژه با توجه به بازارهای جهانی، بهترین گزینه برای پیشرفت کشور است. صنعت آلومینیوم نیازمند این است که در بازارهای جهانی جایگاه مناسبی بهدست آورده و پابهپای فناوریهای نوین جهان پیش برود؛ زیرا در حالحاضر بسیاری از صنایع جهان از آلومینیوم استفاده میکنند و هرگونه عقبماندگی در این بخش به ضرر کشور تمام میشود. دنیای جدید، دنیای فناوری است و فناوری بهعنوان عامل ارتقای مداوم فرآیندها، بهبود کیفیت و کاهش قیمت تمام شده محصولات تولیدی، اساسیترین عامل در رقابتپذیری یعنی مهمترین رکن پایداری در بازارهای پیچیده امروز به شمار میرود.هم اکنون در صنعت آلومینیوم ایران دو مزیت وجود دارد که بسیار حائز اهمیت است؛ اول بحث انرژی و اهمیت ویژه آن در صنعت آلومینیوم و دوم بازار مصرف داخلی وسیعی که در اختیار داریم. این دو مزیت میتواند به رشد صنعت آلومینیوم کمک بسیاری بکند. به اعتقاد کارشناسان این صنعت، اگر رشد اقتصادی کشور ۴درصد در سال باشد، ظرف ده سال، مصرف داخلی آلومینیوم ما از ۳۵۰ تا ۴۰۰هزارتن به یک میلیون تن میرسد و اگر رشد اقتصادی ۸درصدی داشته باشیم، میزان مصرف داخلی نیز به ۲ میلیون تن در سال افزایش مییابد. ضمن اینکه بازارهای پیرامونی مثل کشورهای همسایه و حتی کشورهای اتحادیه اروپا، بازار هدف مناسبی برای محصولات ما در صنعت آلومینیوم است و میتواند به این رشد کمک زیادی کند. در مجموع، به نظر میرسد توجه به صنعت آلومینیوم بهعنوان یک فلز پرمصرف و قابل اعتنا، که از سوی سازمان ملل نیز به دلیل رعایت مسائل زیست محیطی و پایداری انرژی، بهعنوان فلز منتخب برگزیده شده، در کشور لازم و ضروری است. دراین شماره از باشگاه مدیران، چالشهای صنعت آلومینیوم و راهکارهای برونرفت از آن را بخوانید.
توسعه آلومینیوم را فراموش نکنیم
تورج زارع
مدیر عامل شرکت آلومینای ایران
آلومینیوم یکی از صنایع پرکاربرد دنیاست و پیشبینی میشود در سالهای آینده جزو فلزات پررونق دنیا باشد. ایران یکی از کشورهای باسابقه در صنعت آلومینیوم منطقه محسوب میشود. کشورهایی همچون عربستان، امارات، قطر، بحرین و عمان رقبای ایران در خاورمیانه در سالهای اخیر هستند. تولید آلومینیوم در ایران ابتدا با ایجاد کارخانه ایرالکو آغاز شد، سپس کارخانه آلومینیوم المهدی و هرمزال به مدار تولید آلومینیوم ایران پیوستند. پیشبینی میشود با آغاز فعالیت طرحهای آلومینیوم جنوب و آلومینیوم جاجرم طبق سند چشمانداز، ایران تا سال ۱۴۰۴ حداقل ۵/ ۱ میلیون تن ظرفیت تولید آلومینیوم داشته باشد. این افزایش تولید دلایلی دارد که توجیهکننده منطقی آن است، از جمله:
- طی ۱۵ سال گذشته بسیاری از تولیدکنندگان کوچک آلومینیوم در خاورمیانه به یکی از نقشآفرینان مهم بازار آلومینیوم در جهان تبدیل شدهاند که به نوعی رقبای ما نیز محسوب میشوند؛ از جمله امارات، بحرین، عربستانسعودی، قطر، عمان و ترکیه. این کشورها در مجموع به طور متوسط ۲۲ درصد کل آلومینیوم جهان را تولید میکنند که این رقم نسبت به سال ۲۰۰۰ تقریبا ۴ برابر شده است.
- براساس پیشبینیهای صورت گرفته، تقاضای آلومینیوم در بازار داخلی ایران نیز روند صعودی تا سال ۲۰۲۵ خواهد داشت، چراکه پیشبینی میشود تقاضای خودرو در ایران از ۶۵/ ۱ میلیون دستگاه در سال ... به حدود ۳ میلیون دستگاه تا سال ۲۰۲۵ افزایش یابد.
- بخشهای دیگر صنعت ایران نظیر ساختوساز و توسعه شهری در کنار صنایع الکتریکی از دیگر دلایل افزایش تقاضای آلومینیوم در ایران خواهد بود. هماکنون صنایع پاییندست وابسته به آلومینیوم در کشور با کمترین ظرفیت خود (معادل ۳۰ درصد) در حال فعالیت هستند، چراکه دسترسی به آلومینیوم در بازار داخلی ایران با محدودیت مواجه است. ایران باید تولید آلومینیوم خود را برای پاسخگویی به تقاضای داخلی و خارجی افزایش دهد.
صنایع آلومینیوم کشور با سه مساله مهم روبهرو هستند که شامل انرژی، دسترسی به آبهای آزاد و تامین مواد اولیه صنعت آلومینیوم (بوکسیت) است. در بحث انرژی باید گفت، انرژی در ایران از نقاط قوت به حساب میآید و از لحاظ تامین انرژی برای این فلز جزو اولینها هستیم. ما توان و المانهای حیاتی برای ساختن یک بخش موفق تولید آلومینیوم را داریم؛ چراکه سوخت ارزان، نیروی کار ارزان و باکیفیت، فناوری لازم برای تولید و همچنین بازار داخلی رو به رشدی در کشورمان وجود دارد. یکی از بزرگترین نقاط قوت ایران در توسعه صنعت آلومینیوم، برخورداری از منابع عظیم نفت و گاز است که فرصت بسیار بزرگی را برای کشور درجهت توسعه صنعت آلومینیوم فراهم میکند. گاز ایران در منطقه حتی از عربستان، قطر، بحرین و مصر نیز ارزانتر است.
از سوی دیگر، هزینه استفاده از برق در ایران در منطقه بسیار پایین است و برق ایران حتی از چین، هند، برزیل، آمریکا، کشورهای حوزه خلیجفارس و کشورهای خاورمیانه نیز ارزانتر است. در حوزه دسترسی به آبهای آزاد هم نسبت به کشورهایی مثل عربستان، قطر، بحرین و امارات وضعیت بهتری داریم. صنعت آلومینیوم ایران باید براساس مزیتهایی از جمله انرژی، ایجاد ارزش افزوده ، حرکت به سمت صنایع پایین دستی و با فناوری پیشرفته و در نهایت صادرات به بازارهای بینالمللی و منطقهای پیش برود. از این رو توسعه این صنعت باید در کنار آبهای آزاد و در نزدیکی منابع انرژی انجام گیرد. در مورد مساله تامین بوکسیت به عنوان ماده اولیه تولید آلومینیوم نیز شرایط نسبتا مناسبی در مقایسه با کشورهای خاورمیانه داریم، اما انتظار میرود حمایتهای بیشتری برای اکتشاف سایر منابع و تامین بوکسیت و اعتبارات لازم صورت گیرد. شرکت آلومینای جاجرم تلاش می کند ضمن حمایتهای دولت محترم، از طریق روشهای مختلف فرآوری تولید، آلومینای بیشتر و بهتری چه از نظر کمیت و چه از نظر تنوع تولید کند و با تعریف پروژههایی از جمله:
۱- تولید هیدراتهای ویژه
۲- تولید آلومینای پایه کاتالیست
۳- استحصال آلومینا از بوکسیتهای کمعیار، شیلی و گل قرمز (روش سینترینک)
۴- تولید آلفا آلومینا
۵- تولید HPA و ...
به این مهم دست یافته و کشور را در حوزه تولید آلومینا در سطح کشورهای دانشبنیان قرار دهد. ایران باید با استفاده از منابع انرژی و نیمنگاهی به تجربیات بینالمللی، این صنعت را به نقطهای که در خورکشور باشد برساند. یکی از مهمترین مسائلی که طی ۱۰ سال اخیر باعث عدم پیشرفت این صنعت شده ، تحریمها است؛ هر چند که تحریمها فقط در این صنعت اثرگذار نبوده و تمام صنایع را با چالشی بزرگ روبهرو کردهاند و امید داریم رفع موانع گذشته از اثرات پسابرجام باشد. از آنجا که صنعت آلومینیوم نیازمند استفاده از فناوری های روز دنیا، دانش فنی و سرمایهگذاری خارجی (تنها با توان داخلی امکان سرمایهگذاری برای تامین آلومینای موردنیاز صنعت آلومینیوم وجود ندارد و تولید مواد اولیه قطعا با مشکلاتی مواجه خواهد شد) است، تحریمها مشکلات جدی برای این صنعت ایجاد کرده است. تحریمها همچنین این صنعت را در ارتباطهای بانکی برای خرید تجهیزات و دانش و انتقال پول دچار مشکل کرده و صنعت آلومینیوم همگام با دیگر طرحهای صنعتی و معدنی کشور وضعیت رکود را تجربه میکند. با توجه به اینکه صنعت آلومینیوم به تامین آلومینا نیازمند است، شرکت آلومینای ایران تلاش میکند پشتیبان خوبی در این زمینه بوده و در صورت مواد اولیه، آلومینای موردنیاز شرکتهای تولیدکننده آلومینیوم را تولید و نیازهای حمایتی آنان را برآورده کند.
ضرورت سرمایهگذاری در صنعت آلومینیوم
آریا صادق نیت حقیقی
دبیرکل سندیکای صنایع آلومینیوم ایران
آلومینیوم بهعنوان کالای استراتژیک نیازمند نگاه ویژهای بوده که متاسفانه در طول سالهای گذشته از این حیث مغفول مانده است. کاربرد آلومینیوم در صنایع نظامی، هستهای، خودرو، ساختمان، برق، لوازم خانگی و... و قابلیت بالای بازیافت این فلز که حاکی از ویژگی مثبت زیست محیطی آن است نشان از اهمیت ویژه آن دارد. با تاسیس شرکت آلومینیوم ایران در سال ۱۳۴۶ ایران بهعنوان اولین تولیدکننده این فلز با ارزش و پرکاربرد در خاورمیانه شناخته شد و از آنجا که نیاز به انرژی و هزینه مربوطه در تولید آلومینیوم اولیه (Primery) قابل توجه و تعیینکننده بوده و منطقه خاورمیانه مملو از ذخایر انرژی است به سرعت سرمایهگذاری و ایجاد واحدهای تولید آلومینیوم در این منطقه انجام گرفت؛ بهطوریکه در حال حاضر بهرغم حضور شرکت آلومینیوم المهدی و هرمزال مجموع ظرفیت تولید این فلز استراتژیک در ایران بسیار پایینتر از کشورهای حاشیه خلیج فارس است.
این امر نشان از اهمیت مزیت انرژی در تولید این فلز داشته و بیتوجهی در سرمایهگذاری و افزایش ظرفیت تولید آلومینیوم با وجود ذخایر عظیم نفت و گاز و نیز منابع معدنی بوکسیت باعث جاماندن کشور از این قافله و ناکامی استراتژی صنعت آلومینیوم شده است. از سوی دیگر تحریمهای تحمیلی و ناعادلانه و قطع ارتباطات بانکی با سایر کشورها و شبکه بانکی جهانی واردات و صادرات مواد معدنی، آلومینیوم خالص و نیز محصولات آلومینیومی را سخت و پرهزینه کرده که خود فشار مضاعفی بر کلیه سطوح این صنعت از صنایع بالادستی تا صنایع پاییندستی آلومینیوم وارد آورده است. بنابراین به نظر میرسد برای برون رفت از این چالش باید چند راهکار بهصورت همزمان مورد توجه قرار گیرد.
۱- سرمایهگذاری و تسریع در به بهرهبرداری رساندن معدن بوکسیت گینه برای دسترسی به مواد معدنی لازم بهدور از تحمیل هزینههای ناشی از تحریم در تامین مواد اولیه معدنی.
۲- استفاده از منابع بانکی موجود در سایر کشورها خصوصا هند که از تامینکنندگان اصلی مواد معدنی مورد نیاز است و تخصیص اعتبار ارزی به تولیدکنندگان مادر برای واردات مواد اولیه معدنی (ارز حاصل از صادرات مواد نفتی نیز از این طریق امکان نقدشوندگی و ورود به داخل پیدا خواهد کرد).
۳- سرمایهگذاری برای افزایش ظرفیت تولید آلومینیوم خالص و استفاده از منابع غنی انرژی و ایجاد اشتغال و ارزش افزوده بهجای خامفروشی گاز طبیعی و مواد نفتی.
۴- با توجه به محدودیتهای ناشی از تحریمهای بینالمللی در واردات و صادرات آلومینیوم خالص و محصولات آلومینیومی لازم است از صادرات مواد اولیه (آلومینیوم خالص) به بهای نازل جلوگیری و با گسترش زنجیره ارزش افزوده موجبات رونق و افزایش تولید محصولات آلومینیومی فراهم شده و ضمن ایجاد اشتغال و خودکفایی و تولید در محصولات مورد نیاز صنایع مختلف از واردات کالاهای آلومینیومی جلوگیری شود. ادامه این روند جایگزینی صادرات محصولات نهایی و توسعه صادرات غیر نفتی را با صادرات مواد اولیه (آلومینیوم خالص) و انرژی در پی خواهد داشت.
۵- اصلاح میزان تعهد صادراتی شرکتهای تولیدکننده آلومینیوم خالص در قبال واردات مواد معدنی یکی از مهمترین راهکارهای جلوگیری از خامفروشی و صادرات اجباری و ارزانقیمت آلومینیوم است. توضیح اینکه در آخرین تغییرات نسبت ۲ به یک برای این منظور تعیین شده به این معنی که به ازای هر دو واحد واردات مواد اولیه معدنی (پودر آلومینا) یک واحد آلومینیوم خالص باید صادر شود حال اینکه این نسبت در گذشته یک به چهار تعیین شده بود. اصلاح و برگشت به حالت قبل، از صادرات اجباری بخش قابل توجهی از مواد اولیه خام که از معضلات این روزهای صنعت آلومینیوم است جلوگیری خواهد کرد و به رونق صنایع پاییندستی خواهد انجامید.
ایران در بازار آلومینیوم جهان چه میکند؟
سید عباس حسینی
مدیرعامل شرکت آلومینیوم کاوه خوزستان
در حالی که در چند سال اخیر رکود بر بازارهای داخلی و بینالمللی حاکم شده و قیمتهای جهانی بهطور محسوسی کاهش یافتهاند، اما آلومینیوم همچنان صنعتی استراتژیک به حساب میآید و کشورها به توسعه آن نیاز دارند. عمر آلومینیوم حدود ۱۳۰ سال تخمین زده میشود و تا مدتها برای بشر قابل استفاده و بازیابی است. با توجه به اهمیت انرژی و محیط زیست، مصرف آلومینیوم، بالا و در حال شتاب گرفتن است و در آینده نیز رشد مصرف آن با شتاب بیشتری ادامه خواهد یافت. علاوه بر این، آلومینیوم که بهعنوان بانک انرژی آینده مطرح میشود، میتواند انرژی را بهصورت جامد در خود ذخیره کند و با قیمت بالاتری به فروش برساند. به گفته میشل اینسولان کارشناس موسسه CRU لندن، تقاضای آلومینیوم در جهان از شتاب بسیار بالایی برخوردار است.
تقاضای این فلز در سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۵ سالانه بیش از ۵ درصد افزایش یافته که حتی از تقاضای سنگآهن بهعنوان یکی از اصلیترین محصولات معدنی مورد معامله در بازارهای جهانی نیز پیشی گرفته است. طی ۱۵ سال گذشته بسیاری از تولیدکنندگان خرد آلومینیوم در خاورمیانه به عضوی از مهمترین نقشآفرینان بازار آلومینیوم در جهان تبدیل شدهاند. در حال حاضر نیز حدود ۱۰ درصد از ظرفیت تولید آلومینیوم در خاورمیانه محقق شده است. یکی از علل حجم توسعه صنعت آلومینیوم در خاورمیانه، بهرهمندی تولیدکنندگان این منطقه از سوخت ارزانقیمت است. به اعتقاد اینسولان، ایران تمام المانهای حیاتی برای ساختن یک بخش موفق تولید آلومینیوم را دارد؛ چرا که این کشور به سوخت ارزان، نیروی کار ارزان و باکیفیت، فناوری لازم برای تولید و همچنین بازار داخلی رو به رشد دسترسی دارد.
کمبود زیرساخت و غیر اقتصادی شدن طرح
مسالهای که اکنون بسیاری از صنایع با آن درگیرند، کمبود و ناکارآمدی زیرساختهای موجود در کشور است. به احتمال زیاد بهدلیل جانمایی نامناسب اغلب کارخانههای موجود، زیرساخت کامل و مناسبی برای دسترسی و انتقال مواد اولیه و سوخت در ایران وجود ندارد و اغلب کارخانههای تولیدکننده شمش آلومینیوم با این مشکل دست و پنجه نرم میکنند. علاوه بر این، به علت مشکل جانمایی در سایر کارخانههای مرتبط با آلومینیوم مانند کارخانههای رده پاییندستی، همچون صنایع بالادست، زیرساختهای موجود در مکان احداث آنها همخوانی ندارد. در حالی که اگر زیرساخت کافی در کنار این کارخانهها موجود نباشد، دیگر توجیه اقتصادی برای احداث آنها وجود نخواهد داشت. بهعنوان نمونه جاده دسترسی، راهآهن، برق، گاز و آب، از جمله مهمترین زیرساختهایی هستند که باید در کنار هر کارخانه وجود داشته باشد. با توجه به اینکه احداث کارخانه در ایران بهطور عمده برای اشتغالزایی در مناطق محروم انتخاب میشود که این کارخانهها بتوانند مزیتهای رقابتی فراوانی برای کشور در زمینه تولید و صادرات ایجاد کنند، اما این مناطق زیرساخت بسیار کمی دارند.
رها شدن پروژه بعد از کلنگزنی
یکی دیگر از مشکلاتی که در حال حاضر بسیاری از پروژههای در حال احداث و تکمیل با آن درگیرند، تسهیلاتی است که دولت به آنها ارائه میکند و در مقابل، کارخانهها باید به بازپرداخت این تسهیلات اقدام کنند. اما در این بخش نیز پروژه بعد از واگذاری تسهیلات از سوی دولت به حال خود رها میشود و دولت در این زمینه نیز کمکی به پیشرفت و توسعه آن نمیکند. حمایتهایی که ابتدای کار از سرمایهگذار میشود، با حمایتها در حین اجرای پروژه متفاوت است. این در حالی است که در بسیاری کشورها هنگامی که سرمایهگذار قصد سرمایهگذاری در حوزهای را دارد، دولت از آن استقبال میکند و او را از ابتدا تا انتهای پروژه مورد حمایت قرار میدهد. اما در ایران هنگامی که سرمایهگذار احداث پروژه را آغاز میکند، دیگر دولت آنچنان که باید و شاید پروژه را مورد حمایت قرار نمیدهد و بر این اساس سرمایهگذار در تنگنا قرار میگیرد. اگر دولت خواهان استقرار و فعالیت صنعتی است، باید حمایت از سرمایهگذار از ابتدا تا انتهای پروژه دارای روندی یکنواخت باشد. در حال حاضر در ایران تسهیلات بانکی و نرخ سود آن با توجه به نرخ بازده پروژهها، به یک معضل اساسی تبدیل شده است و اقتصادی بودن طرح را تحتالشعاع قرار میدهد.
کندی روند توسعه آلومینیوم در ایران
در حال حاضر به دلیل دارا بودن انرژی فراوان، تولید آلومینیوم در دنیا به سمت حاشیه خلیج فارس هدایت شده است. با توجه به مزیتهایی مانند انرژی ارزان که در خاورمیانه وجود دارد، اغلب شرکتهای فعال در زمینه صنعت آلومینیوم در دنیا مانند آلکوا، هیدرو، ریوتینتو و... ظرفیتهای جدید خود را به این منطقه منتقل کردهاند. این شرکتها با استفاده از مزیت میدانهای گازی متعدد موجود در خلیج فارس نه تنها به پوشش بازار منطقهای، بلکه به بازارهای فرامنطقهای و جهانی میاندیشند و قصد دارند تولید جهانی را پوشش دهند. ایران نیز میتواند از این مزیت رقابتی نهایت استفاده را ببرد و ظرفیت تولید آلومینیوم خود را با احداث و توسعه طرحهای جدید افزایش دهد. در این رابطه نباید به بازارهای منطقهای اکتفا و تنها آنها را هدفگذاری کرد. درواقع نهتنها با برنامهریزی میتوان به بازارهای منطقهای بلکه به اروپا و سایر بازارهای بینالمللی نیز دست یافت، زیرا تا سال ۲۰۲۰ قرار است خاورمیانه حدود ۹ درصد از تولید آلومینیوم دنیا را به خود اختصاص دهد.
بنابراین باید نگاه مسوولان و دستاندرکاران صنعت و انرژی در تولید و بازاریابی آلومینیوم فراتر از خاورمیانه باشد که در آن صورت قطعا مشکلی برای جذب سرمایه و احداث واحدهای جدید نخواهیم داشت. در افق چشمانداز ۱۴۰۴ تولید آلومینیوم به میزان ۵/ ۱ میلیون تن هدفگذاری شده، اما با توجه به روندی که صنعت آلومینیوم ایران در پیش گرفته است، به نظر میرسد به اهداف موردنظر دست نیابیم. زیرا همان گونه که عنوان شد، به دلیل مشکلاتی که در این مسیر وجود دارد، روند تولید و توسعه واحدهای آلومینیوم با مشکل مواجه شده است. در حال حاضر میزان سرمایه لازم برای احداث یک واحد تولید آلومینیوم بسیار بالاست و باعث میشود روند جذب شرکتها و سرمایهگذاران در این صنعت کند باشد.
هدفگذاری کل زنجیره
مقوله دیگری که باید در سرمایهگذاری برای توسعه صنعت آلومینیوم مدنظر مسوولان و دستاندرکاران قرار گیرد، کل حلقههای زنجیره ارزش افزوده تولید آلومینیوم است، نه یک یا دو حلقه. این حلقه باید از تولید آلومینا آغاز شود و تا محصولات نهایی و پاییندستی ادامه یابد. بنابراین باید توسعه در این زنجیره بهصورت متوازن انجام شود. این در حالی است که در هدفگذاری ۵/ ۱ میلیون تنی سند چشمانداز ۱۴۰۴ در مورد صنعت آلومینیوم، تنها تولید شمش آلومینیوم در نظر گرفته شده و نرخ سود سرمایهگذاری در شمش نیز تنها حدود ۱۲ تا ۱۳ درصد است. اما اگر شمش به بیلت تبدیل شود، بیش از ۳۰ درصد ارزش افزوده ایجاد خواهد کرد و با تبدیل بیلت به پروفیل یا شمش آلیاژی هم ارزش افزوده بیشتری ایجاد خواهد شد.
اگر بخواهیم اهداف صادراتی جدید برای محصولات آلومینیوم ایران در نظر بگیریم و وضعیت محصولات آن را از لحاظ رقابتی بودن با کشورهای رقیب بهبود بخشیم، باید زنجیره تولید خود را کامل کنیم. در صورتی که کل زنجیره ارزش افزوده هر صنعتی از معدن تا کارخانههای فرآوری و خودروسازی، لوازم خانگی، هوافضا و... بهطور متوازن، مزیتدار و با برنامهریزی دقیق توسعه یابد، آن گاه ارزش افزوده بالایی برای کشور ایجاد خواهد شد. اما اگر در کل این زنجیره، تنها برای یکی از حلقههای آن هدفگذاری و برنامهریزی شود و برای بقیه زنجیره هدفی مشخص نشود، ارزش افزوده چندانی ایجاد نخواهد شد. اگر این مساله اتفاق بیفتد، ما به یک تامینکننده مواد اولیه برای کشورهای دیگر تبدیل خواهیم شد و در واقع برنامه ریزی برای خام فروشی در آینده است. در مورد دلایل ناکارآمدی صنعت آلومینیوم در بخش صنایع پایین دستی و در راستای اهداف راهبردی این صنعت میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
از مهمترین دلایل، حمایتهای دولتی در بخش سرمایهگذاری و عدم توانایی در توجیه سرمایهگذاری بخش خصوصی در این صنایع است. این موضوع به همراه عدم توانایی دولت در تعدیل نوسانات قیمتی بازار که در سالهای اخیر افزایش چشمگیری نیز داشته، باعث افزایش فعالیتهای سفته بازی به جای سرمایهگذاری در بخش تولیدی شده، از رشد و اعتلای صنعت و تولید به نحو چشمگیری کاسته و حتی باعث از کارافتادگی و تعطیلی بخش قابل توجهی از کارگاههای صنایع پایین دست آلومینیوم شده است. نبود فضای رقابت صحیح به دلیل انحصاری بودن این صنعت و فعالیتهای عمده گروههای خاص موجب میشود واحدهای نوپا توان کافی برای ایجاد گردشهای کاری مناسب را نداشته باشند و از ادامه مسیر بازمانند. در کنار این مطلب، فقدان سرمایهگذاری لازم برای آموزش نیروهای متخصص باعث بومی نشدن فناوریهای ساخت ابزار و دستگاهها و نیز تکنولوژی تولید شده و باعث به وجود آمدن شرایطی شده است که کیفیت محصولات صنایع زیر دست آلومینیوم ایران با اختلاف قابل توجهی از محصولات کشورهای منطقه پایین تر بوده و صنایع پایین دست توان رقابت با رقیبان خود را از دست دادهاند.
با توجه به اینکه در کشور ما اغلب صنایع از فناوری روز برخوردار نیستند، از آلومینیوم هم به شایستگی استفاده نمیشود. در حالی که اگر این بازارها برای صنایع آلومینیوم در ایران فراهم شوند، قطعا میزان تولید کنونی آلومینیوم کفاف تقاضا و مصرف آن را نخواهد داد و عرضه کمتر از تقاضا خواهد بود. این در حالی است که تولید کنونی آلومینیوم در ایران در مقایسه با کشورهای همسایه و حاشیه خلیج فارس بسیار کمتر است. کل میزان تولید شمش آلومینیوم در ایران حدود ۵۰ هزار تن است، اما این میزان در امارات به بیش از ۲ میلیون تن میرسد. علاوه بر زنجیره در صنعت آلومینیوم، باید به مقوله کیفیت نیز توجه شود، زیرا فناوری کنونی مورد استفاده در کارخانههای تولید آلومینیوم در کشور در مقایسه با رقبای منطقهای و بهویژه امارات، از سطح پایینی برخوردار است که باعث پایینبودن کیفیت محصولات آلومینیوم تولیدی میشود. این در حالی است که کیفیت، متمایزکننده محصولات است و باعث رقابتپذیری و جذب هر چه بیشتر مشتری برای محصول میشود. در حال حاضر، در بسیاری از بخشهای زنجیره ارزش افزوده مشکل اساسی وجود دارد و تکنولوژیهای کنونی مورد استفاده در کارخانههای تولید آلومینیوم، محصولات ما را در مقایسه با رقبای منطقهای غیر قابل رقابت کرده است.
تامین خوراک و مواد اولیه
برای تامین خوراک اسملترها از طریق معادن بالادست در ایران، تنها شهری که آلومینا تولید میکند، جاجرم است، اما این واحد فرآوری به اندازه کافی نمیتواند آلومینای موردنیاز تولیدکنندگان شمش را تامین کند. از طرفی، مهمترین دلیل اینکه نمیتوان تمام مواد اولیه موردنیاز صنعت آلومینیوم را در داخل کشور تامین کرد، نبود معادن کافی در بوکسیت است. مجموع آلومینایی که هم اکنون در جاجرم تولید می شود فقط یک سوم کل نیاز داخل را تامین می کند و بقیه از خارج وارد میشود. برای توسعه تولید آلومینیوم و افزایش ظرفیت، از جمله طرحهایی که در فهرست احیای طرحهای نیمه تمام قرار دارد، پروژههای تولید آلومینا از نفلینسینیت، آلومینا جنوب، بوکسیت گینه، آلومینا سراب، آلومینا جاجرم و آلومینیوم المهدی بود که البته تمام آنها هنوز به مرحله بهرهبرداری نرسیدهاند.
بهعنوان مثال، بعد از گذشت بیست سال هنوز پروژه بزرگ تولید پودر آلومینا در سراب و استان آذربایجان به پایان نرسیده است. بهرهبرداری از معدن بوکسیت گینه نیز از اهمیت فراوانی برخوردار است زیرا چالش اصلی برای بهرهبرداری از این معدن سرمایهگذاری بسیار بالایی است که باید در آن انجام شود. با توجه به اینکه در حالحاضر کشور در وضعیتی قرار ندارد که به تنهایی این سرمایهگذاری را انجام دهد و بخش خصوصی از این توانایی برخوردار نیست، در نتیجه باید دنبال راهکار دیگری برای بهرهبرداری از این معدن باشیم. از اینروست که کشورهای خارجی مانند استرالیا، چین و هند تمایل دارند به منظور تامین مواد اولیه مورد نیاز صنعت آلومینیوم با ایران همکاری کنند، چراکه این کشورها قادر به تولید آلومینای موردنیاز برای تولیدکنندگان شمش آلومینیوم هستند.
در ایران ذخایر متعددی از بوکسیت با مشخصات مختلف و متغیر وجود دارد که بهطور تقریبی بیشتر آنها از نوع کانسار کارستی است. این ذخایر از نوع مدیترانهای با ترکیب کانیشناسی دیاسپور ـ بوهمیت است که در مناطق ایران مرکزی، البرز و زاگرس جای گرفتهاند. کانسارهای بوکسیت یزد که در شمال و غرب این منطقه وجود دارند ازجمله کانسارهای منطقه ایران مرکزی هستند. در شمال یزد، در مناطق «دشت ده» و «چکچک» نیز کانسار بوکسیت وجود دارد و در غرب آن در محدودههای «نصرآباد» تا «صدرآباد»، «گانو» و «سرفاریابگ»، کانسارهای بوکسیت مشاهده شده است. میزان ذخیره بوکسیت کانسار منطقه «صدرآباد» حدود ۲ و نیم میلیون تن با عیار ۴۸ درصد تخمین زده شده است. برخی دیگر از معادن فعال بوکسیت کشور شامل «شاهبلاغی»، «گوشکمر»، «بیگلر»، «جمالالدین»، «زان»، «سفیدکمر»، «قشلاق»، «مغدون» و «جاجرم» هستند که در تهران، یزد، قزوین، کهکیلویه و بویراحمد، گلستان و خراسانشمالی واقعند. در زمینه حمایت و فعالسازی صنایع پاییندست، طبق آمار منتشر شده، سال گذشته ۳۲۵هزار تن آلومینیوم در صنایع پاییندستی تولید کردیم و در حالی که یک میلیون تن ظرفیت در این زمینه داریم، تنها از ۳۰ درصد ظرفیت این حوزه استفاده میکنیم.
اقتصاد مقاومتی، نیازمند توسعه صنعت آلومینیوم
صنایع و تکنولوژیهای پیشرفته نیازمند آلومینیوم و آلیاژهای آن هستند؛ از قطعات زیردریایی تا پردازش کامپیوترها و پرواز هواپیماها. این نیاز روز به روز در حال افزایش است و هرچه فناوری پیشتر میرود، این نیاز مشخصتر میشود و وابستگی کشور در این مورد حساس جایز نیست. در آینده نزدیک، آلومینیوم برای جوانان آینده یک صنعت اساسی و زیرساختی محسوب خواهد شد و باید از امروز به فکر تامین زیرساختهای آیندگان باشیم تا وابستگی و محدودیت برای استفاده از دانش و تخصص خود در جهت سربلندی میهن عزیزمان نداشته باشند.
نقاط قوت ایران در توسعه صنعت آلومینیوم
با وجود اینکه در صنعت آلومینیوم مشکلات فراوانی در مورد انرژی، تامین مواد اولیه، رکود و بازار مصرف وجود دارد، اما مسوولان توجه چندانی به این صنعت ندارند و در عین حال مشکلات یادشده مورد واکاوی قرار نمیگیرند. در حالی که آلومینیوم یکی از فلزات استراتژیک در صنایع مختلف است و امروزه تقریبا حیات و کارکردن سایر صنایع بدون آن غیرممکن تصور میشود، با این حال مهمترین بحث در صنعت آلومینیوم سوخت و انرژی است. چگونگی تامین مواداولیه در جایگاه بعدی قرار میگیرد. یکی از بزرگترین نقاط قوت ایران در توسعه صنعت آلومینیوم، برخورداری از منابع عظیم نفت و گاز است که فرصت بسیار بزرگی را برای این کشور در جهت توسعه صنعت آلومینیوم فراهم میکند. گاز ایران در منطقه حتی از عربستان، قطر، بحرین و مصر نیز ارزانتر است. از سوی دیگر هزینه استفاده از برق در ایران در منطقه بسیار پایین است و برق ما حتی از چین، هند، برزیل، آمریکا، کشورهای حوزه خلیج فارس و کشورهای خاورمیانه نیز ارزانتر است.
نیروی کار ایران نیز نسبت به تخصصش ارزان است و یکی از بیشترین فارغالتحصیلان مهندسی در جهان را داریم. از طرف دیگر، موقعیت منحصربهفرد لجستیکی و نزدیکی به بازارهای هدف هم نباید فراموش شود. کشورهای تخریب شده همسایه میتوانند بازارهای مناسبی برای ما باشند. شرایط بر کسی پوشیده نیست و ما منابع محدودی برای رشد و توسعه صنایع مختلف داریم. اینکه مسوولان این صنعت را بر دیگر صنایع ارجح بدانند، فراتر از این نوشته است و به اولویتهای کشور بستگی دارد. امید است اهمیت این صنعت بهویژه در آینده مورد بررسی دوباره قرار گیرد تا در آینده کشور دچار محدودیت نشود.
ارسال نظر