اقتصاد دانشبنیان چه حمایتهایی میخواهد؟
گروه بنگاهها - اعظم شریفی: حمایتهای لازم برای توسعه اقتصاد دانشبنیان از یکسو باید با بهبود محیط کسبوکار، شرایط فعالیت بنگاهها را تسهیل کند و از سوی دیگر، توانمندیهای فنی، مالی و مدیریتی بنگاهها را تقویت کند تا بنگاههای دانشبنیان بتوانند نقشی موثرتر در تحقق اقتصاد دانشبنیان ایفا کنند. ازجمله اقداماتی که در کشور برای حمایت از بنگاههای دانشبنیان انجام شده، تصویب و اجرای «قانون حمایت از شرکتها و موسسات دانشبنیان و تجاریسازی نوآوریها و اختراعات» است. به موجب ماده ۵ این قانون، «صندوق نوآوری و شکوفایی» با سرمایه اولیه ۳هزار میلیارد تومان تشکیل شده است (که تاکنون کمتر از نیمی از سرمایه آن تامین شده است).
گروه بنگاهها - اعظم شریفی: حمایتهای لازم برای توسعه اقتصاد دانشبنیان از یکسو باید با بهبود محیط کسبوکار، شرایط فعالیت بنگاهها را تسهیل کند و از سوی دیگر، توانمندیهای فنی، مالی و مدیریتی بنگاهها را تقویت کند تا بنگاههای دانشبنیان بتوانند نقشی موثرتر در تحقق اقتصاد دانشبنیان ایفا کنند. ازجمله اقداماتی که در کشور برای حمایت از بنگاههای دانشبنیان انجام شده، تصویب و اجرای «قانون حمایت از شرکتها و موسسات دانشبنیان و تجاریسازی نوآوریها و اختراعات» است. به موجب ماده ۵ این قانون، «صندوق نوآوری و شکوفایی» با سرمایه اولیه ۳هزار میلیارد تومان تشکیل شده است (که تاکنون کمتر از نیمی از سرمایه آن تامین شده است). این صندوق طبق اساسنامه خود، خدمات و تسهیلات مالی ارزانقیمت و نیز خدمات توانمندسازی به شرکتهای دانشبنیان ارائه میکند. با گذشت حدود سه سال از اجرایی شدن این قانون، سهم شرکتهای دانشبنیان از اقتصاد کشور همچنان ناچیز است. به نظر میرسد، این قانون به تنهایی امکان رفع چالشهای ملی و بنگاهی پیش روی اقتصاد دانشبنیان را ندارد. در این شماره باشگاه مدیران دیدگاههای برخی مدیران شرکتهای دانشبنیان را درخصوص حمایتهای مورد نیاز اقتصاد دانشبنیان میخوانید.
حمایتهای مورد نیاز اقتصاد دانشبنیان
مرضیه شاوردی
مشاور مدیریت فناوری و نوآوری صندوق نوآوری و شکوفایی
بند ۵-۲ سیاستهای کلی علم و فناوری کشور به تعیین هدف کمی سهم صنایع دانشبنیان در اقتصاد کشور پرداخته است: «حمایت مادی و معنوی از فرآیند تبدیل ایده به محصول و افزایش سهم تولید محصولات و خدمات مبتنی بر دانش پیشرفته و فناوری داخلی در تولید ناخالص داخلی با هدف دستیابی به سهم ۵۰ درصد.» این در حالی است که باوجود رشد و توسعه علمی مناسب کشور طی سالهای اخیر، جلوه عملی این توسعه علمی در اقتصاد کشور و زندگی مردم مشاهده نمیشود. بر اساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس سهم صادرات محصولات صنعتی با فناوری پیشرفته از کل صادرات صنعتی کشور، در سالهای اخیر بسیار اندک و در برخی سالها، کمتر از یک درصد بوده است. ارزش صادرات صنایع پیشرفته (High tech) نیز در سالهای ۱۳۹۱ و ۱۳۹۲ به ترتیب به رقم ۱۷۷ و ۷/ ۱۸۴ میلیون دلار رسیده است که رقمی بسیار ناچیز است.
وضعیت کشور در شاخصهای اقتصادی و اقتصاد دانشبنیان (که مبتنی بر محصولات و خدمات نوآورانه و فناورانه پیشرفته است) نیز چندان مساعد نیست: ایران در شاخص سهولت کسبوکار (۲۰۱۶) رتبه ۱۱۸ و در شاخص اقتصاد دانشبنیان (۲۰۱۲) رتبه ۹۴ را دارد. در حال حاضر و با تلاشهایی که طی سه سال اخیر در راستای توسعه شرکتهای دانشبنیان و افزایش نقش آنها در اقتصاد کشور صورت گرفته است، سهم این شرکتها در تولید ناخالص داخلی کشور تنها حدود ۵/ ۰ درصد است. این سهم ناچیز حاکی از آن است که بهمنظور تحقق اقتصاد دانشبنیان و دستیابی به هدف چشمانداز ۱۴۰۴ باید حمایتهای گستردهتری از شرکتهای دانشبنیان صورت گیرد. چالشهای موجود در مسیر توسعه اقتصاد دانشبنیان را میتوان به دو دسته کلی تقسیم کرد: چالشهای محیط کسبوکار و چالشهای داخلی بنگاهها. بهمنظور مواجهه با چالشهای محیط کسبوکار باید سیاستها و راهبردهای مناسب در سطح ملی تدوین و اجرا شود و رفع چالشهای داخلی بنگاهها نیز مستلزم تقویت ابعاد فنی، مالی و مدیریتی بنگاهها است.
رفع چالشهای محیط کسبوکار در اقتصاد دانشبنیان
این سیاستها باید در سطح کلان و ملی، شرایط کسبوکار را برای بنگاهها، بهویژه بنگاههای دانشبنیان، تسهیل کند. مهمترین سیاستهای این حوزه شامل تدوین و اصلاح قوانین مرتبط ازجمله تدوین قانون جامع توسعه علم، فناوری و نوآوری در کشور شامل «قانون حمایت از مالکیت فکری، قانون ادغام و اکتساب شرکتها، قانون توسعه سرمایهگذاری خطرپذیر و...» و اصلاح قانون تجارت، قانون مالکیت فکری، قوانین صادرات و واردات و دیگر قوانین مرتبط با حوزه فناوری و نوآوری است. همچنین ساماندهی نظام تامین مالی توسعه فناوری و ایجاد نهادهای تامین مالی متناسب با مراحل رشد شرکتها، بهکارگیری سازوکارهای تشویقی مناسب برای ایجاد واحدهای پژوهش و توسعه در بنگاههای صنعتی بزرگ و توسعه همکاریهای موثر بینالمللی در عرصه پژوهش، توسعه و انتقال فناوری از دیگر سیاستهای حمایتی اقتصاد دانشبنیان است.
ازسوی دیگر ارائه آموزشهای لازم در حوزه کارآفرینی و تجاریسازی دستاوردهای پژوهش و فناوری برای اعضای هیات علمی دانشگاهها، پژوهشگاهها و مراکز آموزش عالی، موسسههای پژوهشی، دانشجویان مرتبط و بنیانگذاران شرکتهای دانشبنیان در کنار ارائه تسهیلات و معافیتهای مالیاتی بهمنظور تشویق شرکتهای داخلی به انتشار و تزریق فناوریهای نوین در صنایع موجود به همراه استفاده از روشهای مشوق همکاری شرکتهای ایرانی با یکدیگر و اجرای فعالیتهای ترویجی برای انتشار فناوری و یادگیری سازمانی میتواند موانع پیشروی اقتصاد دانشبنیان را بردارد. در عین حال تسهیل و تسریع فرآیند جذب سرمایهگذاری خارجی و حذف قوانین محدودکننده این حوزه و بسترسازی برای جذب سرمایههای ایرانیان مقیم خارج بهعنوان پیشران سرمایهگذاری خارجی و انتقال فناوری به کشور به همراه اصلاح و رفع محدودیتهای موجود در قوانین کار برای فعالیت شرکتهای خارجی صاحب فناوری و از سوی دیگر الزام شرکتهای خارجی به مشارکت با شرکتهای داخلی، انتقال فناوری و تولید محصول صادراتی در کشور میتواند روند رشد شرکتهای دانشبنیان را سرعت بخشد.
در ادامه باید گفت حمایت از شکلگیری و تقویت مراکز شتابدهی فناوری و ایجاد شتابدهندهها و مراکز رشد خصوصی در جنب پژوهشگاههای کشور، حمایت از برندسازی بنگاههای بزرگ داخلی و تقویت آنها برای صاحب فناوری شدن، برندسازی مشترک برای شرکتهای خصوصی دانشبنیان بهمنظور حمایت از حضور آنها در بازارهای صادراتی بینالمللی و توسعه بازار برای شرکتهای دانشبنیان برای مثال با استفاده از اهرم خریدهای دولتی برای توسعه فناوری و اشتغال داخلی از دیگر عوامل تاثیرگذار در رفع چالشهای محیطی شرکتهای دانشبنیان است.
راهکارهای رفع چالشهای داخلی بنگاههای فعال در اقتصاد دانشبنیان
همانطور که ذکر شد چالشهای داخلی بنگاهها به سه دسته فنی، مالی و مدیریتی تقسیم میشود. با توجه به جایگاه مناسب کشور ازنظر فارغالتحصیلان رشتههای مهندسی، شرکتهای دانشبنیان بهخوبی میتوانند با تکیه بر این منابع انسانی دانشآموخته و ماهر، نیازهای فنی خود در توسعه فناوری را برطرف کنند. البته طی سه سال گذشته، تعداد طرحهای فنی قوی ارائهشده به صندوق نوآوری و شکوفایی کم بوده است. یکی از دلایل اصلی جانیفتادن سرمایهگذاری خطرپذیر در کشور نیز ناشی از نبود طرحهای فنی خوب و قوی است. راهکار این مساله، ترویج فرهنگ نوآوری و شروع به زایش شرکت از دانشگاهها است. ارتباط بینالمللی با شرکتهای جهانی نیز در کنار کمک به توسعه بازار در حوزه دانشبنیان، به ارائه طرحهای فنی جدید و قوی کمک میکند. حمایتهای مالی از شرکتهای دانشبنیان را میتوان به دو دسته حمایتهای مستقیم و غیرمستقیم تقسیم کرد.
حمایتهای مالی مستقیم شامل انواع تسهیلات قرضالحسنه، تسهیلات با نرخ ترجیحی، تسهیلات توسعه بازار (لیزینگ، تسهیلات توسعه صادرات، تضمین خرید و...) و خدمات سرمایهگذاری و مشارکت است. ازجمله حمایتهای مالی غیرمستقیم نیز میتوان به معافیتهای مالیاتی و گمرکی، تامین دفتر کاری ارزانقیمت، تخفیف در واگذاری اراضی صنعتی، تخفیف در آگهیهای تبلیغاتی و تخفیف حضور در نمایشگاههای مرتبط اشاره کرد. با توجه به اینکه بیشتر مدیران شرکتهای دانشبنیان دانشآموختگان رشتههای فنی هستند، معمولا دانش مدیریتی مناسب برای اداره کسبوکار را ندارند. ازاینرو، دسته سوم حمایتها یعنی حمایتهای مدیریتی از این بنگاهها مهم میشود. این حمایتها معمولا در قالب «خدمات توانمندسازی» به بنگاهها ارائه میشود.
لزوم حمایت در مراحل رشد
صفا طاهرخانی
کار آفرین و مدیر عامل شرکت مهندسی پزشکی صبا تجهیز سبلان
فنآوری، بدون تردید مهمترین عامل توسعه اقتصادی کشورهاست. اقتصادهایی که بر پایه تولید دانش فنی و محصولات دانشبنیان بنا نهاده شدهاند، روند پایدارتری در رشد و توسعه خود دارند. ایجاد چنین ساختارهای اقتصادی مستلزم فراهم کردن زیرساختهای مناسب برای پیدایش، رشد و تعالی شرکتهای دانشبنیان بهعنوان ستونهای اصلی توسعه اقتصادی کشورهاست. دستیابی به دانش فنی تولید محصول یا خدمتی که بتواند در فضای رقابت جهانی، موفق به کسب و تثبیت سهم بازار شود، مستلزم سالها تحقیق و پژوهش و صرف هزینههای قابل توجه تحقیق و توسعه است. در نبود شرکتهای صنعتی قدرتمند در اقتصاد کشور، این وظیفه به عهده نهادهای دولتی است تا با اعمال سیاستهای حمایتی متناسب و صبورانه بتوانند پایههای توسعه اقتصاد دانشبنیان را در کشور بنا نهند.
توجه به این نکته که شرکتهای دانشبنیان در مراحل مختلف حیات خود، از تولد تا رشد و تعالی با چالشهای مختلفی روبهرو هستند، در اتخاذ سیاستهای حمایتی دولت ضروری است؛ زیرا همانگونه که نیازهای یک کودک نوپا با یک نوجوان متفاوت است، شرکتها نیز در مراحل مختلف چرخه حیات خود نیازهای متفاوتی دارند. تیِری جانسِن، چرخه حیات یک شرکت دانش بنیان را به هفت مرحله دانهگذاری (Seed)، شروع(Start-up)، رشد (Growth)، ثبات (Established)، توسعه (Expansion)، بلوغ (Mature) و خروج (Exit) تقسیم کرده است. شرکتهای دانش بنیان در مراحل ۱ تا ۳ نیاز به حمایتهای مستقیم دولتی دارند که در ادامه به آن پرداخته خواهد شد.شرکتهای دانشبنیان در مراحل یک تا ۳ نیاز به حمایتهای مستقیم دولتی دارند که در ادامه به آن پرداخته خواهد شد.
از مرحله ۴ یعنی رسیدن به مرحله ثبات، شرکت میتواند کسب و کار خود را اداره کند و نیاز به حمایت مستقیم دولت ندارد. اما دولت با اعمال حمایتهای غیرمستقیم از قبیل ایجاد ثبات در سیستم بانکی و اقتصادی کشور، آموزش و پرورش نیروی انسانی کارآمد، توسعه فرهنگ کار، رفع موانع و محدودیتها در فضای کسب و کار، وضع و اعمال قوانین و مقررات در حمایت از تولیدات داخل و... میتواند نقش بسیار موثری در توسعه و تعالی کسب و کار این شرکتها در راستای ایجاد ساختار اقتصاد دانشبنیان داشته باشد.
1- مرحله دانهگذاری (Seed)
در این مرحله، کسب و کار فقط در حد یک تفکر یا ایده است. در واقع مرحله تولد یک کسب و کار است.
چالشها: بیشترین چالش شرکتها در این مرحله، شناسایی فرصتهای بازار و انطباق ایده یا تفکر با نیاز بازار است. اگر ایده اولیه بتواند در راستای نیازهای بازار پرورش یابد، قطعا احتمال موفقیت آن در مراحل بعدی افزایش خواهد یافت.
حمایتهای مورد نیاز: شرکتها در مرحله دانهگذاری، بیش از هر چیز دیگری، به مشاوران خبره در صنعت مورد نظر نیاز دارند. انجام تحقیقات بازار، کشف فرصتها و انطباق ایده با نیاز بازار باعث میشود دانه اولیه در زمین مناسبی قرار داده شود. این کار هزینه خطا را به حداقل رسانده و از صرف زمان و پول زیاد برای اصلاح طراحی در مراحل آتی میکاهد.
2- مرحله شروع ( Start up)
در این مرحله، کسب و کار متولد شده، ماهیت قانونی پیدا کرده است، تولید کالا و خدمات دانشبنیان شروع شده و شرکتها با اولین مشتریان خود ملاقات میکنند.
چالشها: مهمترین چالش شرکتها در این مرحله، نیاز به زیرساختهای اولیه برای شروع فعالیت و تامین مالی برای انجام هزینههای جاری است، تا زمانی که بتوانند کالا و خدمات خود را به بازار عرضه کنند. زمان رسیدن به بازار در برخی از شرکتها ممکن است تا ۵ سال طول بکشد. بسیاری از شرکتها به دلیل عدم توانایی در تامین هزینههای جاری خود در این مرحله با شکست مواجه میشوند.
حمایتهای مورد نیاز: فراهم کردن زیرساختهای لازم برای شروع فعالیت شرکت، شامل محل و امکانات لازم جهت تولید فنآوری، همچنین اعطای تسهیلات قرضالحسنه با دوره تنفس مناسب برای تامین هزینههای طراحی و توسعه، نیروی انسانی و سایر هزینههای جاری، میتواند به عبور موفقیتآمیز شرکتها از این مرحله کمک کند.
3- مرحله رشد (Growth)
کسب و کار ایجاد شده است و دوره رشد خود را طی میکند. درآمد شرکت و تعداد مشتریان افزایش یافتهاند. فرصتهای جدید پیش روی کسب و کار بهوجود آمده، اما فضا رقابتی است.
چالشها: مسائلی از قبیل باز پرداخت اقساط وامهای سررسید شده، تامین مالی برای اجرای برنامههای بازاریابی و فروش و ایجاد ساختار سازمانی از مهمترین چالشهای شرکتها در این مرحله است. شرکتها برای کسب و تثبیت سهم خود در بازار، نیازمند تدوین برنامه بازاریابی و ایجاد سازمان فروش توانمند هستند. بسیاری از شرکتها با توجه به محدودیت منابع مالی نمیتوانند برنامههای بازاریابی خود با موفقیت اجرا کنند و فروش، رشد انفجاری مورد انتظار را ندارد. در این مرحله مدیریت پول و زمان برای شرکتها تعیینکننده است.
حمایتهای مورد نیاز: تخصیص منابع مالی بهصورت تسهیلات سرمایه درگردش برای تأمین هزینههای بازاریابی، کاهش تعرفه تبلیغات، حمایت از امکان حضور در نمایشگاههای تخصصی و لیزینگ محصولات دانشبنیان میتواند از مهمترین گامهای حمایتی دولت در این مرحله باشد.
صاحبان ایده نیازمند حمایت
محمدعلی زارع طزرجانی
مدیرعامل شرکت دانش بنیان شوکا ایرانیان
با توجه به رویکرد اقتصاد دانشبنیان، شرکتهای دانشبنیان شرکتهایی هستند که در آنها از دانش برای ایجاد ارزش افزوده محسوس یا غیرمحسوس استفاده میشود، بنابراین یکی از مهمترین اهداف شکلگیری شرکتهای دانش بنیان، تقویت دانش فنی تولید محصولات پیشرفته در داخل و با استفاده از نیروهای بومی کشور است. در این جهت و با توجه به رشد بسیار سریع شرکتهای نوپا و تولیدی دانش بنیان در زمینه ایجاد محصولات جدید و توانمندسازی صنعت داخل، برنامهریزی جدیتری از نظر حمایتی نیازمند توسعه و پیشرفت این شرکتها است. در حال حاضر ایران یکی از کشورهای مدعی در زمینه اقتصاد دانشبنیان با استفاده از الگوهای متفاوت اقتصادی است. در این راستا و با توجه به نیازهای اولیه، حمایتهایی پیشبینی و در اختیار صاحبان دانش فنی قرار داده شده است.
به مرور زمان و با رشد این شرکتها وهمچنین افزایش تعداد آنها، به نظر میرسد که تغییرات اساسیتری باید در این حمایتها به جهت هدفدار کردن فعالیت نهایی آنها ایجاد شود. در این زمینه سه دیدگاه ایده، تولید و فروش محصول به جهت تقویت شرکتهای دانش بنیان پیشنهاد میشود. شرکتهای نوپا: ابتدا شناسایی طرحهای قابل سرمایهگذاری و سودآوردر قالب شرکتهای نوپا که امکان رشد کافی را داشته باشند. در این میان گاها بهدلیل کوچک بودن اشتغال یا طرح، که در مرحله اول تولید محصول دانش بنیان قرار دارد بعد از مدتی با توجه به عدم حمایت به کلی محو میشود و یک ایده بسیار کارآمد و حتی درآمدزا از چرخه فعالیت باز میایستد. بنابراین حمایت از این شرکتها یا طرحها هرچند محصولی را به فروش نگذاشته باشند میتواند از سرخوردگی بسیاری از طرحها جلوگیری کند.
بنابراین حمایت از شرکتهای حال حاضر که بهصورت نوپا هستند تا انتهای مسیر بسیار مهمتر از ایجاد شرکتهای جدید است. یکی از مهمترین این حمایتها آموزش صاحبان طرح و ایده به جهت ایجاد پتانسیلهای فروش در طرح و ایدهشان است. حمایت از تولید محصول: صاحبان ایدههای دانش بنیان و مدیران شرکتهای دانش بنیان عمدتا بهدلیل جدید بودن طرحهای خود و همچنین ابتکاری بودن آنها مشکلات عدیدهای را هنگام تولید محصول دارند. از جمله آنها عدم رعایت قوانین مالکیت فکری توسط پرسنل شاغل در شرکتهای دانش بنیان که منجر به خروج اطلاعات شده و آینده طرح تجاری شده را به خطر میاندازد. در این راستا حمایت سازمان تامین اجتماعی در جذب نیروهای شاغل و ضمانت اجرایی میتواند بسیار موثر باشد.در حال حاضر معافیت مالیاتی تنها در زمینه مالیات بر درآمد اعمال میشود و در زمینه مالیات بر ارزش افزوده که گاه در بسیاری از موارد از نظر خریدار یک مانع جهت انعقاد قرارداد رسمی یاد میشود، هیچ اقدامی به صورت عملی صورت نگرفته است.
بنابراین انتظار میرود شرکتهای دانش بنیان در زمینه فروش و همچنین خرید لوازم مصرفی داخلی یا خارجی دارای معافیت کامل بوده تا بتوانند هرچه بهتر محصول خود را بهفروش برسانند. حمایت از فروش محصول: یکی از مهمترین اقداماتی که میتواند در جهت کمک به فروش هرچه بیشتر محصول دانشبنیان داشته باشد، حمایت بخشهای مهم دولتی به جهت کنترل ورود محصولات مشابه خارجی است. در این جهت چنانچه سیستمی وجود داشته باشد تا بتواند طرحها را از نظر استانداردها و همچنین کیفیت مورد ارزیابی قرار دهد و نهایتا مجوزی را برای آن دسته از محصول با توجه به توان تولید شرکت و میزان مصرف داخلی صادر نماید، میتواند بسیار به رشد و ترقی شرکتهای دانشبنیان کمک کند. «تولید یک محصول دانشبنیان موفق علاوهبر داشتن صاحبان ایده نیازمند صاحبان حمایت میباشد».
معافیت مالیاتی در ازای سرمایهگذاری در شرکتهای نو پا
محمد نادریزاده
مدیرعامل شرکت دانشبنیان نادر طب گستران جنوب
برای شکلگیری اقتصاد دانشبنیان نیاز به جامعه دانشبنیان است، یعنی همان فرهنگسازی دانشبنیان که مهمترین بخش در شکلگیری این فرهنگ و اقتصاد دانشبنیان وجود زیرساختهای قانونی و حمایتی به ویژه بازار است. ضمن اینکه وجود ساختار حقوقی قوی که کارآفرین و سرمایهگذار و ایده را حمایت میکند، ضروری است؛ بهطوری که بر اساس این نظام حقوقی هرکسی نقش خود رامی داند و با اطمینان خاطر کار میکند. حمایتهای مالی دولت باید معطوف به این باشد که در قبال معافیت مالیاتی، شرکتهای بزرگتر در شرکتهای نوپا سرمایهگذاری کنند و بهصورت ونچر کپیتال با آنها مشارکت داشته باشند. اقتصاد دانشبنیان به آموزش حرفهای جهت توانمندسازی نیاز دارد و به افرادی که بتواند در کنار شرکتها در توسعه و توانمندسازی جوانان نقش ایفا کنند که به اصطلاح به منتورشیپ معروف شده است، ضمن اینکه برای راهاندازی و حمایت از شرکتهای دانشبنیان نیاز به مراکز رشد با نیروهای متخصص است که بتوانند مسیر از ایده تا بازار را تسهیل کنند؛ تجربه نشان داده است که مراکز رشد دولتی به علت عدم تجربه و ذینفع نبودن کارکنان مراکز در رشد و موفقیت شرکتها تاکنون موفقیت چندانی نداشتهاند.
بر این اساس حمایت حقوقی از مالکیت فکری و وجود نظام حقوقی و قراردادهای مشخص که در آن درصدهای سرمایهگذار و صاحب ایده و... مشخص باشد در شکلگیری اقتصاد دانشبنیان موثر است. این در حالی است که فرهنگ پذیرش عمومی برای شکست شرکتها و دادن و حمایت مجدد به نوآوران باعث ترغیب و ایجاد انگیزه به سمت اقتصاد دانشبنیان خواهد شد. از سوی دیگر در زمینه اشتغال نیاز به قوانین حمایتی از کارفرمایان باعث خواهد شد که روز به روز تعداد شرکتها افزایش یابد و در عوض هر کارفرمایی بتواند بدون نیاز به ارائه دلیل خاصی نیروی کار خود را اخراج کند؛ این عدم وجود امنیت شغلی در مقابل وفور زیاد کار و شرکتها باعث ایجاد نوعی امنیت شغلی ضمنی خواهد شد. در همین حال در زمینه شکلگیری اقتصاد دانشبنیان مشکلاتی را شاهد هستیم؛ از جمله اینکه در قانون حمایت از شرکتهای دانشبنیان قانون منع مداخله فقط برای اعضای هیات علمی پیشبینی شده است و سایر کارمندان و نخبگانی که بر اساس قانون جذب نخبگان در دستگاههای اجرایی جذب شدهاند بهرغم تمام انگیزه و شایستگی نمیتوانند صاحب شرکت دانشبنیان باشند، بهعلاوه چند درصد جامعه اعضای هیات علمی هستند که جرات ریسکپذیری داشته باشند و علاقهمند به تولید هستند؟
مشکل دیگر این است که قوانین مرتب در حال تغییرهستند و هر روز یک تغییر و تفسیری در آییننامه صورت میگیرد که باعث بیاعتمادی جامعه علمی شده است. یکبار میگفتند شرکتهای تعاونی دانشبنیان، بعدش گفتند ضرورت ارزیابی شرکتهای دانشبنیان و الان میگویند کالای دانشبنیان... اینجانب بهعنوان مدیر مرکز رشد دانشگاه علوم پزشکی جهرم شاهد این بودم که یک شرکت در دو سال پیاپی بهعنوان شرکت دانشبنیان تایید شده و پس از دو سال تلاش برای صنعتی کردن محصول در سال سوم ارزیابی گفتهاند که محصول دانشبنیان نیست و در زمینه فروش کالا مشکلات بسیاری باتوجه به قانون منع مداخله پیدا کردهاند که باعث دلسردی و بی انگیزگی در سایر شرکتها و اعضای آن شده است.
نکته دیگر در مورد ارزیابی دانشبنیان است که گویی سلیقهای برخورد میشود و بسیار دیده شده است دو کالای مشابه در دواستان مختلف در ارزیابی یکی دانشبنیان شده و دیگری رد شده است. در پایان باید این نکته را یادآوری کنم که اگر بنا داریم به سمت دانشگاههای نسل سوم حرکت کنیم باید ابتدا مشکل اشتغال جوانان ( کارآفرین) را حل کنیم و سپس به سمت دانشگاههای نسل چهارم ( نوآفرین) حرکت کنیم و لزوما همه کشورهاکه امروز در حال محصولات با تکنولوژی بالا شروع کردهاند، ابتدا از محصولات با تکنولوژی پایین که باعث رونق تولید داخلی و ایجاد اشتغال و خودکفایی میشود، شروع کردهاند و زمانی که نیازها و وابستگی و مشکل اشتغال نیروهای کار را حل کردند، با راهاندازی واحد تحقیق و توسعه در پی کالاهای نوآور و با تکنولوژی بالا میروند زیرا آن زمان شرکت استقلال مالی پیدا کرده است و میتواند روی کالاهای رقابتی جایگزین تمرکز کند.
شرکتهای دانشبنیان؛ ضامن ثبات اقتصاد کشور
امیرهومن کریمیوثیق
مدیرعامل شرکت نفت و گاز سرو، تولیدکننده کاتالیست
شرکتهای دانشبنیان به واسطه فعالیتهای ارزشآفرین خود، خالق دانش هستند و از این جهت که این سازمانهای هوشمند از دانش خود برای توسعه محصولات و فناوریها استفاده میکنند، میتوان آنها را عامل حیات آینده کشور دانست. شرکتهای حاضر در اقتصاد دانشبنیان در مسیر همافزایی علم و ثروت و بهکارگیری اختراعات و نوآوریها در تبدیل علم به تکنولوژی قرار دارند که باعث شده است از آنها بهعنوان سرمایهای اجتماعی یاد شود؛ یعنی مجموعهای از ارزشها در جهت نیل به مقاصد مشترک. اما مسالهای که وجود دارد عمر صنعت دانشبنیان در ایران است که صنعتی نوپا بهشمار آمده و اغلب حوزههای با دانش فنی بالا یا High-Tech را شامل میشوند.
فروش محصولات با دانش فنی بالا از مسیر پیچیدهای میگذرد و با دشواریهای زیادی همراه است. پذیرش محصولی جدید توسط صنایع مادری مانند پالایش، پتروشیمی و فولاد از چالشهای فراوانی برخوردار است. ضمانتهای درخواست شده از طرف واحدهای مصرفی محصولات دانشبنیان در بعضی موارد با ارزش کل واحد صنعتی برابری میکند یا از طرفی تولیدکنندگان این حوزه باید در بازارهایی به رقابت بپردازند که سالیان طولانی در اختیار شرکتهای خارجی بوده است و این شرکتها از هیچ تلاشی برای حذف رقیب جدید خود دریغ نمیکنند. بر این اساس ادامه حیات برای این سازمانهای ارزشمند به خودی خود میسر نیست. همچنین از آنجا که اقتصاد دانشبنیان ضامن ثبات اقتصاد کشور است، بنابراین هرگونه خدشه بر فعالیت شرکتهای دانشبنیان، اثر مستقیمی بر آینده اقتصاد کشور خواهد گذاشت.
مقطع زمانی تحریم شرایطی را برای صنایع کشور بهوجود آورد تا بتوانند روی پای خود بایستند؛ بسیاری از بنگاههای کشور در این مسیر در حال دست و پنچه نرمکردن با مشکلات عظیمی بودند که در برخی موارد نیز بخش تولیدی توان تحمل این مشکلات را نداشت، اما از نکتهای بسیار ارزشمند نباید به سادگی گذشت، آنهم این است که شرایط زمانی تحریم اشاعه تفکری را در سطح جامعه برانگیخت که باید جهت ضمانت حیات اقتصاد کشور در زمینههای مستعد حوزههای علمی و فنی بهصورت جدیتری فعالیت کنیم و اقتصاد دانشبنیان را سرلوحه حوزه کاری و آینده کشور بدانیم. بهعبارتی با تکیه بر توان شرکتهای دانشبنیان، خود را برای هرگونه شرایط استراتژیک کشور اعم از بحران و تهدیدها آماده کنیم.
بهعنوان مورد مطالعاتی، در دوران تحریم صنایع کشور با مشکلات جدی روبهرو شدند؛ در حوزه پتروشیمی تامین برخی از مواد مصرفی ناممکن شده بود که این مواد عمدتا نقش حیاتی و اساسی را برای فعالیت یک واحد پتروشیمی ایفا میکردند. بهطور مثال تامین کاتالیست برای برخی از مجتمعهای پتروشیمی مشکلات اساسی را بهوجود آورده بود، اما شرکت نفت و گاز سرو در دوران تحریم توانست در کنار شرکتهای پتروشیمی و پالایشی کشور قرار گیرد. بنابراین به گواه تاریخ و نتایج بهدست آمده، با تکیه بر توان دانش متخصصان ایرانی میتوانیم ضمن برآوردهسازی نیاز کشور، از زمینههای مستعد صادرات ارزش آفرین استفاده کنیم. موفقیت شرکتهای دانشبنیان که احیاکننده و تضمینکننده ثبات اقتصاد کشور هستند را میتوان در گروی شناخت تواناییها، همراهی شرکتها در مسیر فعالیتشان و تسهیل فرآیندهای کسبوکار دانست.
از آنجا که فضای اطلاعاتی برخی از حوزههای صنعت بهشدت محافظهکارانه است، این دسته از صنایع برای فعالیت خود علاوه بر آنکه نیازمند کسب دانش فنی ساخت محصولات خود هستند، مجبورند که در جهت کسب دانش فنی ساخت تجهیزات نیز تلاش کنند. از آنجا که کشور برای پیشرفت نیازمند علم و فناوری است، باید تمام تلاش را در جهت بهثمر نشستن برنامههای استراتژیک از پیش تعیینشده بهکار برد، یعنی به این باور برسیم که توجه به کارگاههای تولیدی کوچک و متوسط است که با ادبیات اقتصاد مقاومتی یکسو بوده و زمینهساز توسعه علم و فناوری کشور خواهد شد. طبق ادبیات مقوله ارزشمند اقتصاد مقاومتی، زمان دقیق بومیسازی محصولات دانشبنیان زمانیست که ضرورتی در تامین کالا و جایگزینی آنها نداشته باشد. همانطور که اشاره شد پذیرش محصولات دانشبنیان در حوزههای High-Tech از شرایط خاصی برخوردار است. بهعنوان نمونه شرکت نفت و گاز سرو توانسته است به واسطه تولیدات دانشبنیان خود، نام ایران را به جمع کشورهای صاحب فناوری تولید کاتالیست اضافه کند.
از این رو بخش خصوصی فعال در حوزه اقتصاد دانشبنیان سهم خود از وظایفی که بر عهده خویش بوده است را به نحو احسن انجام داده است و حال نوبت آن است که حمایتهای دولت بهگونهای باشد که بتواند با ایجاد سازوکارهایی برای مسائلی چون بیمه و ضمانت محصولات برای رفع دغدغه خریداران، اعمال تعرفههای ورود کالا و ممنوعیت واردات کالاهایی که تولید داخل دارند، تسهیل اخذ مجوزهای فعالیت، ارائه تسهیلات بانکی برای توسعه فضای کسبوکار و... فرآیندهای کسبوکار را برای صنایع دانشبنیان کشور با نگاهی به بازارهای جهانی سهولت دهد. موضوعی که با روی کار آمدن دولت جدید و فعالیتهای ارزشمند معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری، چندی است که پیشبینی تخصیص امکانات مناسبی برای سازمانهای دانشبنیان صورت پذیرفته است.
ارسال نظر