ظرفیتسازی؛ کلید واژه جدید در دنیای فولاد
علیمحمد زمانی
مدیر عامل شرکت صبا فولاد زاگرس
افزایش ظرفیت، کلید واژه جدیدی در دنیای فولاد و صنعت فولاد است. صادرات چین براساس آمارها، تقریبا ١٥٠ میلیون تن و ۱۵درصد تولید آن کشور است. همچنین از واردات چین نیز آمار رسمی منتشر نشده و بعید به نظر میرسد ١٥٠ میلیون تن خالص تجارت خارجی چین در صنعت فولاد آن کشور باشد.
سوالاتی از تصمیمگیران حوزه صنعت فولاد کشور درخصوص اهداف افق ١٤٠٤ و تولید ٥٥ میلیون تن فولاد در ایران و صادرات حداقل ٢٠ میلیون تنی پیشبینی شده وجود دارد.
علیمحمد زمانی
مدیر عامل شرکت صبا فولاد زاگرس
افزایش ظرفیت، کلید واژه جدیدی در دنیای فولاد و صنعت فولاد است. صادرات چین براساس آمارها، تقریبا ١٥٠ میلیون تن و 15درصد تولید آن کشور است. همچنین از واردات چین نیز آمار رسمی منتشر نشده و بعید به نظر میرسد ١٥٠ میلیون تن خالص تجارت خارجی چین در صنعت فولاد آن کشور باشد.
سوالاتی از تصمیمگیران حوزه صنعت فولاد کشور درخصوص اهداف افق ١٤٠٤ و تولید ٥٥ میلیون تن فولاد در ایران و صادرات حداقل ٢٠ میلیون تنی پیشبینی شده وجود دارد. آیا در اغلب کشورهایی که در صنعت فولاد کسری تولید نسبت به مصارف خود دارند تعهدی برای سرمایهگذاری وجود دارد یا مانع جدی برای توسعه صنعت فولاد در آن کشورها است که سطح تولید خود را تا پوشش میزان نیاز به فولاد تامین کنند. در اغلب کشورهای همسایه ایران و حتی امارات متحده عربی که مزیتهای نسبی در توسعه تجارت بینالملل و گردشگری دارد، تلاش مضاعفی برای تولید فولاد موردنیاز داخلی گرفته شده و تا قبل از ٢٠٢٠ قرار است فولاد مصرفی خود را تامین کنند.
از سویی آیا واقعا در سال ١٤٠٤ با رشد ضعیف جمعیت ایران متصور عبور از مرز ٨٠ میلیون نفر هستیم و برنامه توسعه کشور براساس مصرف سرانه ٤٥٠ کیلوگرمی برای پوشش ٣٥ میلیون تن از تولید فولاد هدفگذاری شده است؟
در روزهای گذشته در خبرها بحث شکایت در اتحادیه اروپا از چند کشور برای وجود دامپینگ مطرح شده و نام ایران نیز در آن فهرست دیده شده است. از برخی اظهارنظرهای صنفی نسبت به خبر شائبه دامپینگ که بگذریم آیا واقعا برای صادرات بیش از 30 درصد تولید فولاد برنامهریزی شده در افق ١٤٠٤ درگیر چنین مشکلاتی نخواهیم شد؟
به نظر میرسد باید در مقوله بازنگری در اهداف افق ١٤٠٤ و صنعت فولاد با جدیت وارد شد و به سرمایهگذاری جدید در رشد میزان تولید با حساسیت بیشتری نگاه کرد. مسیر منطقی برای بهبود وضعیت صنعت فولاد کشور، ایجاد تعادل در تکمیل زنجیره تولید و ادغام واحدهای کوچک و متوسط است و امیداست با برنامهریزی مناسب و به دور از حساسیت نسبت به این مهم اقدام شود.
در این راستا و با وجود ساختارهای مختلف سرمایهگذاریهای انجام شده در واحدهای متوسط و کوچک موجود در کشور شاید ادغام مرسوم در سایر کشورها از جمله «روش تملک» اجرایی نباشد؛ ولی ایجاد شرکتهای جدید هلدینگی و مشارکت منطقهای شرکتهای تولیدکننده در چرخه فولاد با یکدیگر در هلدینگ جدید مسیر استفاده از مزایای ادغام از جمله مشارکت در تامین، قیمتگذاری فرآوردهها و محصول تولیدی و همچنین پشتیبانی مالی را برای هریک از شرکتهای عضو هلدینگ ایجاد میکند.
از طرفی بازارهای منطقهای نیز تحت کنترل سیاستهای بخش بازرگانی هلدینگ میروند و رقابت منفی نیز برای کسب بازار توسط هریک از شرکتهای فعال در آن منطقه حذف خواهد شد و بر همین اساس توان هر یک از شرکتهای عضو به اندازه پتانسیل گروه افزایش مییابد. از طرفی هرگونه امتیازی که توسط واحدهای برتر در گروه توزیع میشود در پایان سال بهعنوان منافع حاصل از تلفیق منافع فعالیتهای شرکتهای عضو گروه به نسبت سهم هر واحد نصیب واحدهای برتر خواهد شد.
ارسال نظر