پرسش امروز
ریسکهای شرکتهای دانشبنیان
گروه بنگاهها- اعظم شریفی: به اعتقاد کارشناسان با وجود افزایش شرکتهای دانشبنیان هنوز نیازمندیهای اساسی این شرکتها بهطور کامل مورد توجه قرار نگرفته و دستاندرکاران فضای کسبوکار پرریسکی را شاهد هستند. در این میان مهمترین بحثی که از سوی شرکتهای دانشبنیان بهعنوان سد بزرگ برای رسیدن به رشد و توسعه عنوان میشود، لزوم حمایت دولت و پرداخت تسهیلات است. هر چند با راهاندازی صندوق نوآوری و شکوفایی، ارائه تسهیلات به شرکتها با تاکید ویژه دنبال میشود اما نوع محصولات دانشبنیان و طولانیبودن فرآیند به نتیجه رساندن ایدهها، دغدغهای است که بسیاری از شرکتها برای ساخت محصولات داخلی با آن مواجه هستند.
گروه بنگاهها- اعظم شریفی: به اعتقاد کارشناسان با وجود افزایش شرکتهای دانشبنیان هنوز نیازمندیهای اساسی این شرکتها بهطور کامل مورد توجه قرار نگرفته و دستاندرکاران فضای کسبوکار پرریسکی را شاهد هستند. در این میان مهمترین بحثی که از سوی شرکتهای دانشبنیان بهعنوان سد بزرگ برای رسیدن به رشد و توسعه عنوان میشود، لزوم حمایت دولت و پرداخت تسهیلات است. هر چند با راهاندازی صندوق نوآوری و شکوفایی، ارائه تسهیلات به شرکتها با تاکید ویژه دنبال میشود اما نوع محصولات دانشبنیان و طولانیبودن فرآیند به نتیجه رساندن ایدهها، دغدغهای است که بسیاری از شرکتها برای ساخت محصولات داخلی با آن مواجه هستند. در این میان به اعتقاد کارشناسان عدم دسترسی به بازارهای جهانی برای محصولات دانشبنیان و نبود بازار مناسب داخلی برای محصولات این شرکتها در کنار نبود دانش کافی در علم و تجارت و بازاریابی در بین شرکتهای دانشبنیان از جمله چالشهایی است که در برابر رشد و توسعه شرکتهای دانشبنیان قرار دارد.
چالشهای پیشروی شرکتهای دانشبنیان
حسن سالاریه
رئیس هیاتمدیره شرکت صنعت و دانش رهپویان افلاک و عضو هیات علمی دانشگاه صنعتی شریف
در اینجا هدف بررسی موانع و چالشهای موجود بر سر راه رشد و توسعه شرکتهای دانشبنیان تولیدکننده محصولات با تکنولوژی بالا یا هایتک است. محصولات با تکنولوژی بالا اصولا با ریسکهای بالای سرمایهگذاری روبهرو هستند. امکان شکست در سرمایهگذاری در اینگونه محصولات زیاد است، اما در مقابل ارزش افزوده بالایی دارند. به عبارت دیگر، قیمت عرضه محصول با توجه به دانش بالاتری که در ساخت و توسعه اینگونه محصولات بهکار میرود در مقابل هزینه مواد اولیه بسیار بیشتر است. در کشور ما طی سالهای گذشته توجه زیادی به ایجاد و حمایت از شرکتها و مجموعههای دانشبنیان شده است، اما با این وجود، موانع و مشکلات عدیدهای در سر راه بقا، رشد و شتاب بخشیدن به روند قدرت گیری و توسعه این شرکتها وجود دارد.
مهمترین موانع در راه رشد شرکتهای دانشبنیان را میتوان در موارد زیر خلاصه کرد:
1- کمبود منابع مالی برای سرمایهگذاریهای ریسکپذیر در امور دانشبنیان: محصولات دانشبنیان عموما در طول فرآیند تولیدشان که از یک ایده معمولا دانشگاهی شروع میشوند تا ساخت نمونههای آزمایشگاهی، نیمه صنعتی و صنعتی از فراز و نشیبهای بسیار زیادی برخوردار هستند. گاهی اوقات در یک مرحله از مراحل تحقیقات و توسعه هزینههای پیشبینی نشده زیادی به همراه صرف زمانی طولانی رخ میدهد. وجود صندوقهای سرمایهگذاری که از مدیریتی هوشمند و آگاه به اقتصاد دانشبنیان بهرهمند باشد، در این مسیر بسیار ضروری است، تا بتوانند از شرکتهای دانشبنیان طی این مراحل مختلف حمایت داشته باشند و ریسکهای مربوطه را پوشش دهند.
2- کمبود منابع مالی برای ارائه وامهای با بهره پایین در امور دانشبنیان: تولید محصولات دانشبنیان گرچه ارزش افزوده بالایی به همراه دارند، اما به علت ماهیت تحقیقاتی و تکنولوژی بالایی که دارند؛ معمولا دیربازدهتر از سایر محصولات هستند. از آنجایی که معمولا شرکتهای دانشبنیان بخشی از سرمایه مورد نیاز خود را برای تحقیق و توسعه از طریق وامهای بانکی تامین میکنند، بهره بانکی بالا (که البته متاثر از نرخ تورم بالا است) میتواند عامل کندی و کمبازدهی رشد شرکتهای دانشبنیان بشود.
3- نبود بازار مناسب داخلی برای محصولات دانشبنیان: اصولا توسعه شرکتهای دانشبنیان وابسته به وجود بازار دانشبنیان است. بازار داخلی در مقایسه با کل پتانسیل ایجاد محصولات دانشبنیان در حال حاضر نسبتا محدود و کوچک است. صنایع مختلف داخلی تا حد زیادی به صورت سنتی و براساس رفع نیازهای اولیه و اصطلاحا دم دستیشان مدیریت میشوند. علاقه به استفاده از ایدههای دانش محور و در نتیجه خرید محصولات دانشبنیان که منجر به افزایش کیفیت کار صنایع داخلی و رشد شرکتهای دانشبنیان میشود باید بیش از پیش رشد پیدا کند.
4- عدم دسترسی به بازارهای جهانی محصولات دانشبنیان: همانطور که اشاره شد، بازار داخلی محصولات دانشبنیان نسبتا محدود و کوچک است. از این رو ضرورتا باید هر شرکت دانشبنیانی برای رشد و توسعه وارد عرصههای بینالمللی بشود. مشکلات زیادی در این خصوص در سر راه شرکتهای دانشبنیان وجود دارد. شرکتهای دانشبنیان عموما از توانایی مالی بالایی برای فراهم کردن تضامین مالی در تجارتهای بینالمللی برخوردار نیستند. حتی بعضا توانایی شرکت و عرضه محصولات خود در نمایشگاههای فناوری بینالمللی را نیز ندارند.
5- عدم تمکن مالی شرکتهای دانشبنیان برای رساندن محصولات خود به سطح استانداردهای مناسب بینالمللی: از ضروریات ورود به عرصههای بینالمللی و ارائه محصولات دانشبنیان اخذ استانداردهای جهانی است. این استانداردها شامل استانداردهای صنعتی و فنی و استانداردهای مدیریتی و تجاری است. این مستلزم صرف زمان و بالطبع هزینه بسیار است، که دانش و سرمایه مالی آن اساسا در بسیاری از شرکتهای دانشبنیان وجود ندارد.
6- وجود رقبای خارجی با برندهای معروف و عدم توانایی در رقابت با این شرکتها: شرکتهای دانشبنیان رقبای خارجی بسیاری چه برای ورود به بازارهای داخلی و چه برای ورود به بازارهای بینالمللی دارند. متاسفانه بسیاری از محصولات دانشبنیان حتی در داخل کشور به علت وجود رقبای معروف خارجی قابلیت فروش پیدا نمیکند.
7- نبود دانش کافی در علم تجارت و بازاریابی در بین شرکتهای دانشبنیان: بسیاری از شرکتهای دانشبنیان در بدو تاسیس گرچه از توانایی فنی و علمی بالایی برخوردار هستند، اما از دانش تجارت دانشبنیان و بازاریابی دانشبنیان کمبهرهاند. شناخت صحیح نیاز بازار دانشبنیان و عرضه صحیح محصول، جلب درست سرمایه از پیش نیازهای هر شرکت دانشبنیان است، که باید به صورت علمی و اصولی دنبال شود.
برای تسریع در فرآیند رشد شرکتهای دانشبنیان رفع موانع فوق ضروری است. بر این اساس راهکارهای زیر پیشنهاد میشود:
1- توسعه بیش از پیش صندوقهای سرمایهگذاری ریسک پذیر دولتی و غیردولتی.
2- ارائه بیش از پیش وامهای با بهره پایین یا بدون بهره با زمان تنفس کافی به شرکتهای دانشبنیان.
3- تشویق و حمایت از صنایع داخلی برای خرید از شرکتهای دانشبنیان به شکل دادن سوبسید برای خرید محصول دانشبنیان داخلی در مقابل رقبای خارجی یا هر ساز و کار دیگر برای فرهنگسازی در این خصوص.
4- ایجاد بسترهای حمایتی مالی از شرکتهای دانشبنیان برای ورود به عرصههای بینالمللی و نمایشگاههای بینالمللی.
5- ایجاد بسترهای حمایتی مالی و فنی از شرکتهای دانشبنیان برای اخذ استانداردهای فنی، مدیریتی و تجاری جهانی.
6- آموزش و حمایت از شرکتهای دانشبنیان در تجاریسازی و بازاریابی.
۸ کلید رفع موانع رشد اقتصاد دانشبنیان
دکترمهدی کیامهر
هیات علمیدانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف و مشاور رئیس صندوق نوآوری و شکوفایی
چند سالی است که رشد اقتصاد دانشبنیان مورد توجه دولتمردان قرار گرفته است. قوانین و اسناد بالادست مورد نیاز برای این حرکت از اواسط دولت نهم تهیه و اقدامات اولیه آغاز شد تا اینکه با روی کارآمدن دولت یازدهم توجه ویژهای به این موضوع شد و معاونت علمی و فناوری رئیسجمهور و صندوق نوآوری و شکوفایی با توان و نظم بیشتری به این مهم پرداختند. تلاشهای زیادی طی این سه سال صورت گرفته است از جمله تسریع در روند اخذ مجوز دانشبنیان بودن شرکتها، اجرایی کردن قوانین مرتبط با معافیتهای مالیاتی شرکتهای دانشبنیان و پرداخت تسهیلات به این شرکتها توسط صندوق نوآوری و شکوفایی، اما دستیابی به چشماندازی که کشور برای رشد صنایع دانش بنیان مشخص کرده نیاز به جهش بزرگی دارد. در ادامه هشت کلیدی که میتواند موانع این جهش را برطرف کند، ذکر میشود.
1- در فضای مثبتی که به واسطه تلاشهای دولت بعد از برجام ایجاد شده است میتوانیم بازار شرکتهای دانش بنیان را توسعه دهیم. اگر بازارهای داخلی بهخصوص بینالمللی شرکتهای ایرانی گسترش یابد علاوهبر رشد این شرکتها، سرمایهگذاری در تحقیق،توسعه و نوآوری هم برای آنها اقتصادی میشود. برای این منظور، باید کارآفرینان، مهندسان و مدیران زبده ایرانی خارج از کشور را تشویق به تاسیس شرکت در سرزمین اصلی یا مناطق آزاد کرد تا در اداره شرکتهای دانش بنیان موجود نقش ایفا کنند. علاوهبر مهارتهای مدیریتی و فنی که این افراد به پتانسیل عظیم کشور اضافه میکنند، میتوانند دسترسی شرکتهای ایرانی به بازارهای بینالمللی را هموار کنند و بنگاههای ایرانی را به همکاران مناسب در سطح بینالمللی وصل کنند. موفقیت در نوآوری در جهان امروز نیازمند شبکه سازی و همکاری است و فروش در بازارهای بینالمللی نیاز به ارتباطات بازار و همکاری با بازاریابان و توزیعکنندگان بینالمللی است. به این منظور، معاونت علمی و فناوری رئیسجمهور میتواند کارآفرینان و مهندسان خارج از کشور را با شرکتهای دانش بنیان ایرانی آشنا و متصل کند، شرایط قانونی ثبت شرکتها و حضور آنها در شرکتهای ایرانی را هموار کند و صندوق نوآوری و شکوفایی هم میتواند تسهیلات خاص برای این گونه شرکتها ارائه کند.
2- در مراودات بینالمللی، باید شرکتهای بینالمللی را تشویق کرد مراکز تحقیق و توسعه خود را در ایران دایر کنند. علاوهبر مزیت هزینهای برای بنگاههای خارجی، این کار باعث ایجاد اشتغال موثر برای نخبگان میشود و اقتصاد ایران میتواند از سرریز این دانش در جهت نوآوری استفاده کند. نسبت فارغالتحصیلان فنی به کل فارغالتحصیلان دانشگاههای ایران در دنیا رتبه اول را دارد. علاوهبر کمیت بالا، گزارش نهادهای بینالمللی و نیز عملکرد نخبگانی که مهاجرت کردهاند نشان میدهد سطح آموزش عالی ایران در کارشناسی و کارشناسی ارشد بهخصوص در رشتههای فنی قابل رقابت در عرصه بینالمللی است. به این منظور دولت محترم میتواند در ازای اجازه دسترسی به بازار نسبتا پهناور ایران شرط کند که شرکتهای بزرگ بینالمللی بخشی از فعالیتهای تحقیق و توسعه خود را در ایران انجام دهند، برای آن دسته از شرکتها که این کار را انجام میدهند معافیتهای مالیاتی در نظر بگیرد، محل استقرار و تجهیزات ارزان قیمت فراهم کند، اجازه دهد این مراکز در پارکهای علمی و فناوری کشور تاسیس شوند و اهمیت بیشتری به تقویت حقوق داراییهای فکری بدهد. باید توجه داشت که جغرافیای نوآوری در جهان گسترش یافته است و فقط شرکتهای اروپایی و آمریکایی نیستند که مراکز تحقیق و توسعه پیشرفته دارند. برخی از شرکتهای کرهای مثل سامسونگ، الجی و هیوندایی جزو شرکتهای نوآور بینالمللی هستند و تعداد پتنتهای بالایی را سالانه ثبت میکنند.
3- اتحادیه اروپا در قالب برنامه افق 2020 نزدیک به 80 میلیارد یورو طی سالهای آینده صرف پژوهش و فناوری میکند. سهم مشخصی از این منابع طبق قانون اتحادیه باید در پروژههای مشترک بین دانشگاههای اروپایی و غیراروپایی مصرف شود. دستگاه دیپلماسی و وزارت علوم، تحقیقات و فناوری میتوانند شرایطی فراهم کنند که دانشگاهها و نخبگان ایرانی بهعنوان همکار در این پروژهها وارد شوند. این سیاست برای نخبگان انگیزش ایجاد میکند، به تقویت علم و فناوری بومی کمک میکند و باعث ورود پژوهشگران ما به شبکههای بینالمللی تحقیقاتی میشود که میتواند برکات ارزندهای برای کشور عزیزمان در پی داشته باشد.
4- تعداد زیادی از شرکتهای دانش بینان توسط فرهیختگان دانشگاهی یا فارغالتحصیلانی تاسیس شدهاند که اگر چه توان فنی و مهارتهای توسعه محصول بالایی دارند، تجربه اندکی در تجارت و شناخت محدودی از قواعد بازی تجاری در ایران و جهان دارند. موفقیت در هر عرصهای ازجمله اقتصاد مشقت و سختی دارد، ولی متاسفانه این بخش از واقعیت از نظر عموم جامعه و نخبگان ما دورمانده و اینگونه تصور میشود که موفقیت یک شبه پدید میآید. همین موضوع باعث شده است بعضی از فناوران ما از ارزیابیهای دقیق فنی و بازار توسط سازمانهای مالی مانند صندوق نوآوری و شکوفایی گریزان باشند و متاسفانه بخواهند پول ارزان و راحت به دست آورند و درصورت عدم تحقق آن به معاونت علمی و فناوری و صندوق نوآوری و شکوفایی فشار آورند. رفع این موانع نیاز به فرهنگسازی دارد. وزارت ارشاد میتواند شرایطی فراهم آورد که هنرمندان متخصص کشور به ساختن فیلمهایی براساس تجارب و زندگی کارآفرینان اصیل و زحمت کش ایرانی بپردازند. بسیاری از این کارآفرینان از سطح اقتصادی پایینتر از متوسط شروع کردهاند و با تلاش و پشتکار بالا توانستهاند موفق شوند. به علاوه کارآفرینان اصیل ایرانی همواره به اخلاق توجه بالایی داشته و اهتمام بالایی به حمایت از افراد کم بضاعت داشتهاند. بنابراین، این فیلمها نقش پررنگی در تقویت روحیه و امید نخبگان خواهند داشت، باعث گسترش فرهنگ درست تلاش و موفقیت در جامعه شده و به نشر الگوهای موفق بومی کمک میکنند. مسلما این سوژهها به علت داشتن درونمایههای دراماتیک بازگشت تجاری خوب نیز خواهند داشت.
5- شرکتهای دانشبنیان باید اهمیت بازاریابی و توسعه بازار را پذیرفته و آن را یک کار تخصصی بدانند. تحقیقات نشان میدهد از هر دلاری که در کشورهای توسعهیافته خرج میشود نیمی از آن مربوط به هزینههای بازاریابی و توسعه بازار است. پیشنهاد میشود در نظام آموزش عالی یک درس اجباری در مقطع کارشناسی یا کارشناسی ارشد رشتههای فنی و مهندسی تعریف شود که در آن اصول بازاریابی توسط استادان مدیریت تدریس شود. وزارت علوم، تحقیقات و فناوری میتواند از برگزاری دورههای مشابه برای شرکتهای موجود در پارکها حمایت کند.
6- اهمیت بازاریابی و فروش زمانی که شرکتهای دانشبنیان ایرانی بخواهند وارد بازارهای بینالمللی شوند، دوچندان میشود. از آنجا که عموما توان شرکتهای دانشبنیان بهخصوص شرکتهای نوپا برای پرداختن حرفهای به بازاریابی و فروش پایین است، چند شرکت میتوانند فعالیت بازاریابی و فروش خود را مجتمع کرده و در یک شرکت تخصصی سازماندهی کنند. این کار در بازارهای بینالمللی لازم است. شرکت ماروبنی ژاپن نمونهای از این شرکتهای تخصصی بازاریابی و فروش است که نمایندگی بازاریابی و فروش تعداد زیادی شرکت ژاپنی در بازارهای بینالمللی را بر عهده دارد. معاونت علمی و فناوری رئیسجمهوری میتواند از شکلگیری این شرکتهای تخصصی حمایت کند.
7- باید ارتباط منسجمی بین شرکتهای دانشبنیان با شرکتهای بزرگ اقتصادی و تولیدی کشور شکل بگیرد. شرکتهای بزرگ منابع مالی و بازارهای بزرگی در اختیار دارند و میتوانند از خدمات فناورانه شرکتهای دانشبنیان به خوبی استفاده کنند. در حالیکه شرکتهای دانشبنیان توان فنی بالایی دارند، ولی عموما نمیتوانند محصولات خود را به راحتی به فروش برسانند و توان مدیریتی پایینتری دارند. این مساله وقتی پررنگتر میشود که بدانیم بیش از نیمی از شرکتهای دانشبنیان کشور نوپا و کوچک هستند. صندوق نوآوری و شکوفایی میتواند در شکلگیری صندوقهای سرمایهگذاری دانشبنیان توسط شرکتهای بزرگ ایرانی مشارکت کند. این صندوقها میتوانند در شرکتهای دانشبنیان مناسب سرمایهگذاری کنند و از طریق حضور در اداره آنها به رشد شرکتها کمک کرده و از محصولات آنها برای توسعه بازارهای خود استفاده کنند.
8- منابع وزارت علوم در ایران عمدتا برای آموزش هزینه میشود. فقدان بودجههای پژوهشی که در یک مکانیزم رقابتی و شفاف تخصیص یابند، ممکن است باعث کاهش تدریجی سطح کیفی مقالات شده و وضعیت ارتقا و رشد هیات علمی جوان در کشور را نیز دچار مشکل کند. طی سالهای گذشته سعی شده که پروژههای ارتباط با صنعت بیشتری در دانشگاهها انجام گیرد، اما علاوهبر پروژههای ارتباط با صنعت، نخبگان دانشگاهی نیاز دارند تحقیقات پایهایتری صورت گیرد که مقدمه ارزشآفرینی تجاری باشد. از این رو باید کارکردی شبیه بنیاد ملی علوم (National Science Foundation) در اقتصادهای توسعهیافته در ایران ایجاد شود. تاکیدی بر تاسیس یک نهاد جدید نیست و این کارکرد میتواند بهوسیله یکی از نهادهای موجود صورت گیرد. هدف این است که منابع پژوهشی مشخصی در یک مکانیزم رقابتی و شفاف، منطبق بر اولویتهای کشور تخصیص یابد. در فقدان چنین نهادی، فشار شرکتهای دانشبنیان و دانشگاهیانی که فعالیت آنها پیش از مرحله تجاریسازی است به نهادهایی مانند صندوق نوآوری و شکوفایی وارد میشود در حالیکه کارکرد صندوق ارائه گرنت یا اعتبارات بلاعوض نیست. وقتی این کارکرد جدید ایجاد شد، صندوق نوآوری میتواند برای تجاریسازی یافتههای این پژوهشها شرکتهایی با مشارکت اعضای هیات علمی، دانشجویان کارشناسی ارشد و دکترا و دانشگاههای درگیر در پژوهشها تشکیل دهد. به این ترتیب چرخه علم، پژوهش، فناوری و نوآوری تکمیل خواهد شد.
سدهای داخلی و خارجی رشد و توسعه
ابوالفضل میرحسینی
مدیرعامل شرکت دانشبنیان بیستون کویر یزد
همانطور که در ماده یک لایحه تاسیس شرکتها و موسسات دانشبنیان آمده است، شرکتها و موسسات دانشبنیان، شرکت یا موسسه خصوصی یا تعاونی است که بهمنظور همافزایی علم و ثروت، توسعه اقتصاد دانشمحور، تحقق اهداف علمی و اقتصادی که شامل گسترش و کاربرد اختراع و نوآوری هستند و همینطور تجاریسازی نتایج تحقیق و توسعه شامل طراحی و تولید کالا و خدمات در حوزه فناوریهای برتر و با ارزش افزوده فراوان بهویژه در تولید نرمافزارهای مربوط تشکیل میشود. عمده موانع رشد و توسعه این شرکتها را میتوان به دودسته عوامل مخرب داخلی و عوامل مخرب خارجی تقسیم کرد؛ موانع رشد و توسعه داخلی به موانعی اطلاق میشود که درون شرکت ایجاد شده و حیات شرکت را از داخل تهدید میکند که میتواند شامل اختلاف بین اعضای هیاتمدیره و سهامداران شرکت به خاطر جوان بودن و نداشتن تجربه شراکت، نداشتن طرح تجاری منسجم و هدفمند جهت برنامهریزی برای آینده شرکت، نداشتن واحد مالی و حسابداری مستحکم برای مدیریت بر درآمدها و هزینهها، کم بودن میزان ریسک هیاتمدیره و مدیرعامل جهت انجام فعالیتها و اجرای قراردادها، نداشتن دید مناسب و تجربه کافی نسبت به بازار فروش محصولات جهت برنامهریزی برای فروش محصول نه تولید و انبار محصول باشد. همچنین عدم تبلیغات صحیح محصولات به خاطر بالا بودن هزینههای تبلیغات یا آشنا نبودن و اعتماد نداشتن به حوزه تبلیغات، ترس از شکست در پروژهها به خاطر نداشتن سرمایه کافی یا سن و تجربه کم، داشتن اعتمادبهنفس کاذب مدیرعامل نسبت به موفقیتهای کوچک و به نابودی کشاندن شرکت به خاطر قراردادهای بزرگ، ضعیف بودن روحیه تیمی بین اعضای شرکت به خاطر مسائل حاشیهای و غیر مرتبط با مسائل کاری، استفاده نکردن مدیران ارشد شرکت از تجربیات بزرگان و گذشتگان به خاطر غرور بیجا از دیگر عوامل مخرب داخلی هستند و درصورتیکه این عوامل داخلی مدیریت و کنترل نشود شاکله شرکت ازهم میپاشد و منجر به انحلال شرکت میشود.
یکی دیگر از موانع پیشرفت شرکتهای دانشبنیان عوامل خارجی است که به مجموعه عواملی اطلاق میشود که حیات شرکت را از بیرون تهدید میکند. اگر یک شرکت بهصورت کاملا هماهنگ فعالیت کند و اعضا به بهترین نحو با همدیگر همکاری داشته باشند و عوامل مخرب داخلی تاثیری بر روند کاری شرکت نگذارد، عوامل مخرب خارجی میتواند شرکت را به ورطه نابودی بکشاند. از عوامل مخرب خارجی میتوان از مواردی چون عدم اعتماد مسوولان و مدیران ارشد به تولیدات داخلی به خاطر کم بودن کیفیت یا بدقولی شرکتها، وجود رانتهای داخلی برای فروش محصولات خارجی و پیشنهادهای وسوسهانگیز خارجی برای بازاریابی این محصولات، عدمحمایت دولت جهت تامین سرمایه و سرمایه در گردش جهت راهاندازی خطوط تولید، عدمحمایت دولت از تولید محصولات داخلی به خاطر اشباع بودن بازار از اجناس خارجی، ورود کالاهای قاچاق به کشور و مقرونبهصرفه نبودن تولیدات دانشبنیان، کمبود یا در برخی مواقع نبود دانش فنی و تخصص کافی در داخل کشور برای بومیسازی دانش فنی به خاطر روش غلط تدریس در دانشگاهها و نظام آموزشی کشور، رقابت ناسالم بین شرکتهای داخلی که اکثرا به جای همافزایی سعی در تخریب همدیگر دارند، خلف وعده برخی مسوولان و مدیران ارشد به خاطر تغییر دولت و بهتبع آن عوض شدن مدیران یا تامین نشدن بودجه توسط دولت، کم بودن امید به آینده کاری به خاطر تورم بالای موجود و اوضاع اقتصادی نابسامان داخلی نام برد.
میدانیم که هیچوقت نمیتوان تمامی عوامل مخرب در حوزه کاری یک شرکت را حذف کرد، ولی میتوان باکم کردن و مدیریت صحیح آن روند رشد شرکت را تسریع کرد. پیشنهاد میشود برای رفع موانع خارجی تسهیلاتی برای سازمانهای دولتی از طرف پارکهای علم و فناوری یا صندوقهای پژوهش و فناوری در نظر گرفته شود و دستگاههای دولتی در صورت امکان اجبار به استفاده از محصولات دانشبنیان داشته باشند. شراکت و امر اشتغال امری مهم و مقدس است و نباید به خاطر مسائل حاشیهای و اختلافات سلیقهای به خطر بیفتد. آینده کاری هر شرکت را اعضای شرکت و هیات موسس رقم میزنند پس با برنامهریزی دقیق و اجرایی بهسوی هدف حرکت کنیم و باور کنیم پشتکار بهتر از استعداد است. هیچوقت نمیتوان ره صدساله را یکشبه رفت و بدانیم از الزامات موفقیت و کسب تجربه گذر زمان است نه شانس، پس در انجام کارها و عمل کردن به تعهدات جدی باشیم. به گفته مولایمان علی (ع) بهترین تفریح، کار است. از کار کردن و سختی در کار نترسیم که همیشه پس از هر سختی آسانی است و خدا همراه و پشتیبان تلاشگران است.
حمایت دولت لازمه شکوفایی
صالح مهدوی
مدیرعامل شرکت دانشبنیان نوین نور آرا
در کشور ما پژوهش و فناوری و فعالیتهای پژوهشی هزینههای بسیار سنگینی را در برداشته که برای اکثر شرکتهای دانشبنیان این هزینهها غیرقابل تحمل بوده و مسیر نوآوری که محصول آن است را با چالشهای جدی مواجه کرده است و گاهی نتیجه معکوس میدهد. چراکه جبران هزینههای پژوهش و فناوری، فروش نمونههای اولیه نوآوری را دچار مشکل کرده و در قیمت تمام شده تاثیر بسیار مخرب ایجاد کند. بنابراین در این بخش است که دولتها باید وارد عمل شده و بخشی از این هزینهها را مشخصا بر عهده بگیرند و با کنترل دقیق قیمتگذاری محصول دانشبنیان جلوی این اتفاق ناگوار را بگیرند. باید در نظر داشت که بدون منابع مالی کافی و فرصت زمانی مناسب، نمیشود تحقیقات با کیفیت انجام داد که این امر برای سرعت بخشیدن به تجاریسازی دستاوردهای پژوهشی و نوآوری اثر منفی نظیر عملکرد نامطلوب و قیمتهای تمام شده غیرقابل قبول میتواند داشته باشد.
این در حالی است که فرآیند تولید در صنایعی که مردم و بازار صنعتی با کالای تولید شده آشنایی داشته باشند در زمان خروج کالا از کارخانه برای عرضه به بازار مصرف 80 درصد مسیر تولید تا فروش آن محصول پیموده شده، ولی در کالاهای دانشبنیان که بهصورت دانش محور در اثر فعالیتهای تحقیقاتی شکل گرفته و وارد بازار صنعت میشود تازه 10درصد مسیر تولید تا فروش پیموده شده است چراکه این فناوری بسیار نو بوده و از اعتماد بازار به علت عدم شناخت مصرفکننده از این تکنولوژی و نوآوری و قیمتهای تمام شده برخوردار نیست؛ در صورتی که پس از حل این مشکل مصرفکننده کالاهای تولید شده دانش محور را بر انواع مشابه ترجیح داده و مورد استفاده قرار خواهد داد. به تعبیری میتوان گفت از هر 10 تیر شلیک شده یکی به هدف خواهد خورد، بنابراین حرکت به سمت اندیشههای نو و ناشناخته در واقع ریسکپذیری بسیار بالایی در پی خواهد داشت.
براین اساس شرکتهای دانشبنیان و بهخصوص شرکتهای دانش محوری که با سرمایه شخصی ریسک ساخت و تولید یک محصول دانشبنیان را پذیرفته و به مرحله تولید رساندهاند باید به هرنحو ممکن مورد حمایت بیش از پیش دولت قرار بگیرند که بتوانند این نوآوری را وارد بازار کرده و جایگزین روشهای سنتی، غیراصولی و غیرمنطقی بازار کنند. این وظیفه خطیر در کشورهای توسعه یافته برعهده دولت بوده و در نهایت نتیجه آن مانند درختی تنومند بر کل کشور سایه افکنده و مورد بهرهبرداری همگان قرار خواهد گرفت. در حال حاضر چالشهای پیش رو شرکتهای دانشبنیان را میتوان اینگونه برشمرد:
1- عدم شناخت کافی دستگاههای اجرایی کشور نسبت به محصولات دانشبنیان تا حدی که صدا و سیمای جمهوری اسلامی میتواند مانند شبکه ورزش یک شبکه تلویزیونی در راستای معرفی و حمایت از شرکتهای دانشبنیان تاسیس و هرچه بیشتر نسبت به معرفی محصولات دانش محور و شرکتها و بالا بردن سطح شناخت مردم و خصوصا مسوولان دستگاههای اجرایی اقدام کند.
2- عدم حمایت برخی مدیران کشوری و استانی در خرید و حمایت از محصولات دانشبنیان.
3-عدم اولویت دادن به شرکتهای دانشبنیان در اخذ مجوزهای قانونی، پروانه بهرهبرداری و سایر موارد.
4- عدم اجرای صحیح و کامل قانون مصوب مجلس، عنوان قانون حمایت از شرکتها و موسسات دانشبنیان.
5- عدم همکاری مناسب شهرداریها و اعمال قانون معافیت از عوارض.
6- عدم توجه کافی و وجود منابع مالی اندک حمایتی در پارک علم و فناوری و مراکز رشد
7- وجود بوروکراسی اداری و در پارهای موارد تبعیض و اعمال سلیقه شخصی در اعطای مجوز به شرکتهای دانشبنیان.
8- عدم وجود مسیر مشخص صادرات محصولات دانشبنیان و عدم اعمال تسهیلات قانونی مناسب در این خصوص.
ارسال نظر