۳ فاکتور پایدارسازی قراردادها
این روزها صنعت خودرو ایران محل رفتوآمدهای طرفهای خارجی است و همه ذینفعان بهنوعی منتظرند تا نهایتا روشن شود که انتخاب متولیان امر چه خواهد بود. آیا بالاخره معلوم خواهد شد که قفل صنعت خودرو ایران قرار است با کدام کلید و برخورداری از کدام تدبیر باز شود.
از نظرکارشناسی تنها تدبیر، ورو دبه عرصه «تجارت آتی خودرو» آن هم از طریق «تولیدخودرو در کلاس جهانی» است و این امکانپذیر نخواهد بود مگر آنکه با خودروسازان بزرگ دنیا شراکت کنیم. برای پی بردن به این موضوع که بهترین شریک تجاری صنعت خودروی ایران کدام خودروساز بزرگ جهانی باشد، لازم است که ابتدا به این سوال اساسی پاسخ داده شود که «اصولا چه دلایلی وجود دارد که یک خودروساز بزرگ وتولیدکننده خودرو در کلاس جهانی علاقهمند به شراکت با صنعت خودروسازی ایران باشد؟» بهعبارت بهتر «صنعت خودرو و بازار وابسته آن در ایران، چه مزیتهایی دارد که ممکن است یک خودروساز صاحب برند را ترغیب کند تا برای تولید خودرو در ایران سرمایهگذاری کند؟» براساس پیشبینیها، بازار آتی خودرو طی ۱۰ سال آینده با تحولات فراوانی همراه خواهد بود، بهطوریکه با وجود افزایش تقاضا تا سال ۲۰۲۰ و بعد از آن تا سا ل ۲۰۲۵ بهدلیل فزونی عرضه و اشباع بازار خرید، نرخ تقاضا برای خرید خودرو کاهشی خواهد بود و این در حالی است که شرکتهای بزرگ خودروساز برای افزایش سودآوری و نیز تعدیل هزینههای تولید در آن سالها نیاز به عرضه بیشتر خودرو خواهند داشت که این خود به برتری طرف تقاضا بیش از پیش کمک خواهد کرد.
از نظرکارشناسی تنها تدبیر، ورو دبه عرصه «تجارت آتی خودرو» آن هم از طریق «تولیدخودرو در کلاس جهانی» است و این امکانپذیر نخواهد بود مگر آنکه با خودروسازان بزرگ دنیا شراکت کنیم. برای پی بردن به این موضوع که بهترین شریک تجاری صنعت خودروی ایران کدام خودروساز بزرگ جهانی باشد، لازم است که ابتدا به این سوال اساسی پاسخ داده شود که «اصولا چه دلایلی وجود دارد که یک خودروساز بزرگ وتولیدکننده خودرو در کلاس جهانی علاقهمند به شراکت با صنعت خودروسازی ایران باشد؟» بهعبارت بهتر «صنعت خودرو و بازار وابسته آن در ایران، چه مزیتهایی دارد که ممکن است یک خودروساز صاحب برند را ترغیب کند تا برای تولید خودرو در ایران سرمایهگذاری کند؟» براساس پیشبینیها، بازار آتی خودرو طی ۱۰ سال آینده با تحولات فراوانی همراه خواهد بود، بهطوریکه با وجود افزایش تقاضا تا سال ۲۰۲۰ و بعد از آن تا سا ل ۲۰۲۵ بهدلیل فزونی عرضه و اشباع بازار خرید، نرخ تقاضا برای خرید خودرو کاهشی خواهد بود و این در حالی است که شرکتهای بزرگ خودروساز برای افزایش سودآوری و نیز تعدیل هزینههای تولید در آن سالها نیاز به عرضه بیشتر خودرو خواهند داشت که این خود به برتری طرف تقاضا بیش از پیش کمک خواهد کرد.
این روزها صنعت خودرو ایران محل رفتوآمدهای طرفهای خارجی است و همه ذینفعان بهنوعی منتظرند تا نهایتا روشن شود که انتخاب متولیان امر چه خواهد بود. آیا بالاخره معلوم خواهد شد که قفل صنعت خودرو ایران قرار است با کدام کلید و برخورداری از کدام تدبیر باز شود.
از نظرکارشناسی تنها تدبیر، ورو دبه عرصه «تجارت آتی خودرو» آن هم از طریق «تولیدخودرو در کلاس جهانی» است و این امکانپذیر نخواهد بود مگر آنکه با خودروسازان بزرگ دنیا شراکت کنیم. برای پی بردن به این موضوع که بهترین شریک تجاری صنعت خودروی ایران کدام خودروساز بزرگ جهانی باشد، لازم است که ابتدا به این سوال اساسی پاسخ داده شود که «اصولا چه دلایلی وجود دارد که یک خودروساز بزرگ وتولیدکننده خودرو در کلاس جهانی علاقهمند به شراکت با صنعت خودروسازی ایران باشد؟» بهعبارت بهتر «صنعت خودرو و بازار وابسته آن در ایران، چه مزیتهایی دارد که ممکن است یک خودروساز صاحب برند را ترغیب کند تا برای تولید خودرو در ایران سرمایهگذاری کند؟» براساس پیشبینیها، بازار آتی خودرو طی ۱۰ سال آینده با تحولات فراوانی همراه خواهد بود، بهطوریکه با وجود افزایش تقاضا تا سال ۲۰۲۰ و بعد از آن تا سا ل ۲۰۲۵ بهدلیل فزونی عرضه و اشباع بازار خرید، نرخ تقاضا برای خرید خودرو کاهشی خواهد بود و این در حالی است که شرکتهای بزرگ خودروساز برای افزایش سودآوری و نیز تعدیل هزینههای تولید در آن سالها نیاز به عرضه بیشتر خودرو خواهند داشت که این خود به برتری طرف تقاضا بیش از پیش کمک خواهد کرد. شرکتهای خودروساز برای غلبه بر بحرانهای۱۰ سال آینده بازار از هم اکنون در حال برنامهریزی هستند و در این بین دو راهبرد بیش از سایر استراتژیها فکر و سرمایه این شرکتها را به خود مشغول کرده است که عبارتند از:
۱- کاهش قیمت تمام شده خودرو
2- توسعه بازار خودرو
کاهش قیمت تمام شده خودرو از این حیث اهمیت دارد که برای یک خودروساز نوعی برتری رقابتی ایجاد میکند. علاوه بر آن از طریق کاهش قیمت، طیف بیشتری ازخریداران خودرو را که درسطوح زیرین «هرم تقاضای خودرو» قرار گرفتهاند، میتوان پوشش داد؛ بهطوری که از «مشتری بالقوه» به «مشتری بالفعل» تبدیل شوند. راهکار شرکتهای بزرگ خودروساز کاهش قیمت خودرو از طریق تغییر تکنولوژی ساخت پلت فرم خودرو است که بیش از 50 درصد قیمت یک خودرو را شامل میشود. تولید خودرو با «مگاپلت فرمهای مشترک» که تعدادشان آنقدر محدود خواهد بود که شاید به عدد انگشتان دست برسد، درآینده این قابلیت را به خودروسازها میدهد تا همه کلاسهای خودرویی خود را تنها روی یک ساختار مدل کنند، بدون آنکه نیاز به باز طراحی هزینهزا روی پلت فرم باشند و این مهر پایانی خواهد بود بر سرمایهگذاریها یا دورانی در تولید پلت فرمهایی با تاریخ مصرف محدود و تکنولوژی ساخت انحصاری که نهایتا کاهش قیمت تمام شده خودرو را به دنبال خواهد داشت. توسعه بازار خودرو بهعنوان دومین راهکار برای غلبه بر بحران تقاضای آتی خودرو مورد توجه شرکتهای بزرگ خودروسازی است. در این بین کشورهای توسعهنیافته و یاکمتر توسعه یافته آفریقایی و آسیایی از جمله بازارهای هدف آتی دراستراتژیهای خودروسازان بزرگ مطرح هستند که باتدابیر در پیش گرفته این شرکتها بهنظر میرسد طی 10 سال آینده بهویژه از سال 2020 به بعد، این کشورها مقصد خوبی برای توسعه بازارخودروخواهند بود.
در این بین اما ایران کشوری است که بهدلیل سیاستگذاریهای داخلی و محدودیتهای خارجی کمتر در مسیر توسعه بازار «تجارت خودرو» قرار گرفت؛ بهنحوی که دارای بازار اشباع نشدهای از مدلهای بهروز خودرو است. با مطالعه در «هرم تقاضای خودرو» در ایران و با کمک «ابزارهای مهندسی بازار»، بهراحتی میتوان تقاضای سالانه بین 5/ 1 تا 2 میلیون خودرو را در ایران پیشبینی کرد. با این فرض، اگر یک شرکت خودروساز با شناخت کافی به این بازار ورود کند؛ بهطوری که بتواند 30 درصد این بازار را در اختیار خود بگیرد، سالانه حدود 500 هزار خودرو در ایران بهفروش خواهد رساند که البته فروش قابل توجهی در «تجارت خودرو» محسوب میشود. باتوجه به توضیحات فوق بهنظر میرسد مهمترین مزیت بازار خودرو در ایران یعنی تقاضای بالقوه آن دقیقا بر استراتژی توسعه بازار شرکتهای بزرگ خودروساز (برای غلبه بر بحرانهای آتی فروش) منطبق شده است. به این مزیت، دستمزد پایین نیروی انسانی به رغم توانمندیهای قابل توجه آن، تجربه بیش از 50 سال ساخت و تولید خودرو در داخل کشور و نیز موقعیت منطقهای ایران را که هزینههای لجستیک خودرو را بسیار کاهش میدهد، اضافه کنید تا به ارزشهای ایران بهعنوان یک شریک تجاری برای خودروسازان بزرگ دنیا پی ببرید.
با مزیتهای برشمرده بهنظر میرسد نباید بازار ایران و صنعت خودروآن ارزان در اختیار طرفهای خارجی قرار گیرد. اگرچه انتخاب یک شریک مطمئن با تکیه بر این مزیتها و نیز در نظر گرفتن ویژگیهای طرف خارجی اهمیت دارد؛ اما مهمتر از آن چارچوب قراردادی است که تنظیم میشود. چارچوب قرارداد بیان کننده میزان پایداری یک قرارداد است. تجربیات تلخ قراردادهای منعقده در خودروسازی ایران طی دو دهه گذشته بیانگر آن است که با وجود درنظر گرفتن منافع صنعت و بازار خودروی ایران، بهدلیل وجود ویژگیهای ناپایداری در چارچوب قراردادها، این طرف ایرانی بوده که متضرر شده و طرف خارجی بهراحتی و در بحرانهای اقتصادی ایران را ترک کرده یا اگرهم حضور داشته، حضوری منفعتجویانه بوده است. با این نگاه، قرارداد پایدار قراردادی خواهد بود که ضمانت اجرایی بیشتری برای ماندگاری طرف خارجی در صنعت و بازار خودروی ایران ارائه کند. مهمترین عاملی که پایداری یک قرارداد درشراکت خارجی را تضمین میکند، بالا بردن میزان ریسک طرف خارجی در ترک شرایط قرارداد است. چیزی که کمتر در قراردادهای سرمایهگذاری مشترک آنهم با آوردههای میلیون دلاری دیده میشود.
برخی از پارامترهای مهم در یک قرارداد پایدار:
۱- شرایط و میزان توسعه بازار شریک تجاری و سهم برخوردار طرف ایرانی: اگر قرار است خودروسازی ایران با تکنولوژی و برند یک خودروساز در کلاس جهانی خودرو تولید کند، قطعا باید بتواند در بخشی از بازار جهانی آن خودروساز سهیم شود. میزان این سهم بستگی مستقیم به ارزش بازار امروز طرف خارجی و نیزتوسعه آتی بازار او دارد. خودروسازی که بازار بیشتری دارد از اولویت بالاتری برخوردار است. ضمن آنکه میزان سهم در نظرگرفته شده بهعنوان درصدی از تصاحب بازار داخلی بهخودی خود اهمیت دارد. بهعنوان مثال فیات در مقایسه با اشکودا از این حیث که از یک بازار ۴ برابری برخوردار است، اولویت دارد.
۲- میزان آورده نقدی شریک تجاری: هرچه آورده نقدی طرف خارجی، بهعنوان سرمایهگذاری در صنعت خودرو ایران که این روزها بیش از هر زمان دیگری تشنه نقدینگی است بیشتر باشد، درصد ماندگاری طرف خارجی در ایران و پایداری قرارداد بیشتر خواهد بود. فراموش نکنیم با توضیحاتی که پیشتر ارائه شد ۳۰ درصد بازار خودروی ایران بهطورمیانگین بیش از ۵ میلیارد دلار ارزش دارد. به همین دلیل شریکی که قرار است از منافع چنین بازاری برخوردار باشد، باید سرمایهای در مقیاس میلیارد دلاری به ایران وارد کند. قطعا اگر این سرمایه از طریق خرید سهام شرکتهای خودروساز داخلی یا از طریق سرمایهگذاری مستقیم دراحداث سایتهای تولیدی باشد از پایداری بیشتری برخوردار خواهد بود حتی اگر لازم باشد سیاستهای سرمایهگذاری خارجی در ایران اصلاح شود.
۳- میزان عمق ساخت داخل و تکنولوژی وارده: عمقی که طرف خارجی برای ساخت داخل قطعات یک مدل برای طرف داخلی قائل است، بیانگر میزان سطحی از تکنولوژی است که قرار است طرف خارجی به ایران وارد کند. هر چه این عمق بیشتر باشد، به پایداری قرارداد کمک بیشتری خواهد کرد. برای کوتاه کردن کلام و نتیجهگیری بهنظر میرسد در صورت سیاستگذاری منسجم برای صنعت خودرو ایران در جایگاهی بالاتر از مدیران خودروسازی میتوان درهای این صنعت را از طریق انعقاد «قراردادهای پایدار» به روی همه خودروسازان بزرگ دنیا باز کرد. بازار ارزشمند خودرو ایران در «تجارت آتی خودرو» با در نظر گرفتن دو استراتژی مهم خودروسازان بزرگ دنیا یعنی کاهش قیمت تمام شده و توسعه بازار خودرو آنقدر مهم است که اگر درست و محکم مذاکره کنیم هم اقتصاد خودرو در ایران منتفع خواهد شد و هم به نارضایتی دیرینه مشتریان داخلی خودرو پایان خواهیم داد.
از نظرکارشناسی تنها تدبیر، ورو دبه عرصه «تجارت آتی خودرو» آن هم از طریق «تولیدخودرو در کلاس جهانی» است و این امکانپذیر نخواهد بود مگر آنکه با خودروسازان بزرگ دنیا شراکت کنیم. برای پی بردن به این موضوع که بهترین شریک تجاری صنعت خودروی ایران کدام خودروساز بزرگ جهانی باشد، لازم است که ابتدا به این سوال اساسی پاسخ داده شود که «اصولا چه دلایلی وجود دارد که یک خودروساز بزرگ وتولیدکننده خودرو در کلاس جهانی علاقهمند به شراکت با صنعت خودروسازی ایران باشد؟» بهعبارت بهتر «صنعت خودرو و بازار وابسته آن در ایران، چه مزیتهایی دارد که ممکن است یک خودروساز صاحب برند را ترغیب کند تا برای تولید خودرو در ایران سرمایهگذاری کند؟» براساس پیشبینیها، بازار آتی خودرو طی ۱۰ سال آینده با تحولات فراوانی همراه خواهد بود، بهطوریکه با وجود افزایش تقاضا تا سال ۲۰۲۰ و بعد از آن تا سا ل ۲۰۲۵ بهدلیل فزونی عرضه و اشباع بازار خرید، نرخ تقاضا برای خرید خودرو کاهشی خواهد بود و این در حالی است که شرکتهای بزرگ خودروساز برای افزایش سودآوری و نیز تعدیل هزینههای تولید در آن سالها نیاز به عرضه بیشتر خودرو خواهند داشت که این خود به برتری طرف تقاضا بیش از پیش کمک خواهد کرد. شرکتهای خودروساز برای غلبه بر بحرانهای۱۰ سال آینده بازار از هم اکنون در حال برنامهریزی هستند و در این بین دو راهبرد بیش از سایر استراتژیها فکر و سرمایه این شرکتها را به خود مشغول کرده است که عبارتند از:
۱- کاهش قیمت تمام شده خودرو
2- توسعه بازار خودرو
کاهش قیمت تمام شده خودرو از این حیث اهمیت دارد که برای یک خودروساز نوعی برتری رقابتی ایجاد میکند. علاوه بر آن از طریق کاهش قیمت، طیف بیشتری ازخریداران خودرو را که درسطوح زیرین «هرم تقاضای خودرو» قرار گرفتهاند، میتوان پوشش داد؛ بهطوری که از «مشتری بالقوه» به «مشتری بالفعل» تبدیل شوند. راهکار شرکتهای بزرگ خودروساز کاهش قیمت خودرو از طریق تغییر تکنولوژی ساخت پلت فرم خودرو است که بیش از 50 درصد قیمت یک خودرو را شامل میشود. تولید خودرو با «مگاپلت فرمهای مشترک» که تعدادشان آنقدر محدود خواهد بود که شاید به عدد انگشتان دست برسد، درآینده این قابلیت را به خودروسازها میدهد تا همه کلاسهای خودرویی خود را تنها روی یک ساختار مدل کنند، بدون آنکه نیاز به باز طراحی هزینهزا روی پلت فرم باشند و این مهر پایانی خواهد بود بر سرمایهگذاریها یا دورانی در تولید پلت فرمهایی با تاریخ مصرف محدود و تکنولوژی ساخت انحصاری که نهایتا کاهش قیمت تمام شده خودرو را به دنبال خواهد داشت. توسعه بازار خودرو بهعنوان دومین راهکار برای غلبه بر بحران تقاضای آتی خودرو مورد توجه شرکتهای بزرگ خودروسازی است. در این بین کشورهای توسعهنیافته و یاکمتر توسعه یافته آفریقایی و آسیایی از جمله بازارهای هدف آتی دراستراتژیهای خودروسازان بزرگ مطرح هستند که باتدابیر در پیش گرفته این شرکتها بهنظر میرسد طی 10 سال آینده بهویژه از سال 2020 به بعد، این کشورها مقصد خوبی برای توسعه بازارخودروخواهند بود.
در این بین اما ایران کشوری است که بهدلیل سیاستگذاریهای داخلی و محدودیتهای خارجی کمتر در مسیر توسعه بازار «تجارت خودرو» قرار گرفت؛ بهنحوی که دارای بازار اشباع نشدهای از مدلهای بهروز خودرو است. با مطالعه در «هرم تقاضای خودرو» در ایران و با کمک «ابزارهای مهندسی بازار»، بهراحتی میتوان تقاضای سالانه بین 5/ 1 تا 2 میلیون خودرو را در ایران پیشبینی کرد. با این فرض، اگر یک شرکت خودروساز با شناخت کافی به این بازار ورود کند؛ بهطوری که بتواند 30 درصد این بازار را در اختیار خود بگیرد، سالانه حدود 500 هزار خودرو در ایران بهفروش خواهد رساند که البته فروش قابل توجهی در «تجارت خودرو» محسوب میشود. باتوجه به توضیحات فوق بهنظر میرسد مهمترین مزیت بازار خودرو در ایران یعنی تقاضای بالقوه آن دقیقا بر استراتژی توسعه بازار شرکتهای بزرگ خودروساز (برای غلبه بر بحرانهای آتی فروش) منطبق شده است. به این مزیت، دستمزد پایین نیروی انسانی به رغم توانمندیهای قابل توجه آن، تجربه بیش از 50 سال ساخت و تولید خودرو در داخل کشور و نیز موقعیت منطقهای ایران را که هزینههای لجستیک خودرو را بسیار کاهش میدهد، اضافه کنید تا به ارزشهای ایران بهعنوان یک شریک تجاری برای خودروسازان بزرگ دنیا پی ببرید.
با مزیتهای برشمرده بهنظر میرسد نباید بازار ایران و صنعت خودروآن ارزان در اختیار طرفهای خارجی قرار گیرد. اگرچه انتخاب یک شریک مطمئن با تکیه بر این مزیتها و نیز در نظر گرفتن ویژگیهای طرف خارجی اهمیت دارد؛ اما مهمتر از آن چارچوب قراردادی است که تنظیم میشود. چارچوب قرارداد بیان کننده میزان پایداری یک قرارداد است. تجربیات تلخ قراردادهای منعقده در خودروسازی ایران طی دو دهه گذشته بیانگر آن است که با وجود درنظر گرفتن منافع صنعت و بازار خودروی ایران، بهدلیل وجود ویژگیهای ناپایداری در چارچوب قراردادها، این طرف ایرانی بوده که متضرر شده و طرف خارجی بهراحتی و در بحرانهای اقتصادی ایران را ترک کرده یا اگرهم حضور داشته، حضوری منفعتجویانه بوده است. با این نگاه، قرارداد پایدار قراردادی خواهد بود که ضمانت اجرایی بیشتری برای ماندگاری طرف خارجی در صنعت و بازار خودروی ایران ارائه کند. مهمترین عاملی که پایداری یک قرارداد درشراکت خارجی را تضمین میکند، بالا بردن میزان ریسک طرف خارجی در ترک شرایط قرارداد است. چیزی که کمتر در قراردادهای سرمایهگذاری مشترک آنهم با آوردههای میلیون دلاری دیده میشود.
برخی از پارامترهای مهم در یک قرارداد پایدار:
۱- شرایط و میزان توسعه بازار شریک تجاری و سهم برخوردار طرف ایرانی: اگر قرار است خودروسازی ایران با تکنولوژی و برند یک خودروساز در کلاس جهانی خودرو تولید کند، قطعا باید بتواند در بخشی از بازار جهانی آن خودروساز سهیم شود. میزان این سهم بستگی مستقیم به ارزش بازار امروز طرف خارجی و نیزتوسعه آتی بازار او دارد. خودروسازی که بازار بیشتری دارد از اولویت بالاتری برخوردار است. ضمن آنکه میزان سهم در نظرگرفته شده بهعنوان درصدی از تصاحب بازار داخلی بهخودی خود اهمیت دارد. بهعنوان مثال فیات در مقایسه با اشکودا از این حیث که از یک بازار ۴ برابری برخوردار است، اولویت دارد.
۲- میزان آورده نقدی شریک تجاری: هرچه آورده نقدی طرف خارجی، بهعنوان سرمایهگذاری در صنعت خودرو ایران که این روزها بیش از هر زمان دیگری تشنه نقدینگی است بیشتر باشد، درصد ماندگاری طرف خارجی در ایران و پایداری قرارداد بیشتر خواهد بود. فراموش نکنیم با توضیحاتی که پیشتر ارائه شد ۳۰ درصد بازار خودروی ایران بهطورمیانگین بیش از ۵ میلیارد دلار ارزش دارد. به همین دلیل شریکی که قرار است از منافع چنین بازاری برخوردار باشد، باید سرمایهای در مقیاس میلیارد دلاری به ایران وارد کند. قطعا اگر این سرمایه از طریق خرید سهام شرکتهای خودروساز داخلی یا از طریق سرمایهگذاری مستقیم دراحداث سایتهای تولیدی باشد از پایداری بیشتری برخوردار خواهد بود حتی اگر لازم باشد سیاستهای سرمایهگذاری خارجی در ایران اصلاح شود.
۳- میزان عمق ساخت داخل و تکنولوژی وارده: عمقی که طرف خارجی برای ساخت داخل قطعات یک مدل برای طرف داخلی قائل است، بیانگر میزان سطحی از تکنولوژی است که قرار است طرف خارجی به ایران وارد کند. هر چه این عمق بیشتر باشد، به پایداری قرارداد کمک بیشتری خواهد کرد. برای کوتاه کردن کلام و نتیجهگیری بهنظر میرسد در صورت سیاستگذاری منسجم برای صنعت خودرو ایران در جایگاهی بالاتر از مدیران خودروسازی میتوان درهای این صنعت را از طریق انعقاد «قراردادهای پایدار» به روی همه خودروسازان بزرگ دنیا باز کرد. بازار ارزشمند خودرو ایران در «تجارت آتی خودرو» با در نظر گرفتن دو استراتژی مهم خودروسازان بزرگ دنیا یعنی کاهش قیمت تمام شده و توسعه بازار خودرو آنقدر مهم است که اگر درست و محکم مذاکره کنیم هم اقتصاد خودرو در ایران منتفع خواهد شد و هم به نارضایتی دیرینه مشتریان داخلی خودرو پایان خواهیم داد.
حسن کریمی سنجری
کارشناس صنعت خودرو
ارسال نظر