ارتقای دانش قیمتگذاری مدرن
آزادسازی قیمت یک مزیت بزرگ برای شرکتهای هواپیمایی به شمار میرود. چهبسا روشهای مدرن قیمتگذاری در صنعت هوایی بتواند نقطه شروعی برای نحوه جدید قیمتگذاری در سایر صنایع باشد. برخلاف روشهای قیمتگذاری سنتی که در آن فرض بر ثابت بودن قیمت خدمات و محصولات بود، در روشهای جدید، پایه اصلی تکنیکهای قیمتگذاری، مدیریت تقاضا، استفاده از ابزارهای قیمت و قیمتگذاری پویای محصولات است.
تئوریهای مدرن قیمتگذاری آزاد و پویا امروزه نشان میدهند هم رفاه مصرفکننده و هم سود ارائهدهنده خدمت را میتوان افزایش میداد.
تئوریهای مدرن قیمتگذاری آزاد و پویا امروزه نشان میدهند هم رفاه مصرفکننده و هم سود ارائهدهنده خدمت را میتوان افزایش میداد.
آزادسازی قیمت یک مزیت بزرگ برای شرکتهای هواپیمایی به شمار میرود. چهبسا روشهای مدرن قیمتگذاری در صنعت هوایی بتواند نقطه شروعی برای نحوه جدید قیمتگذاری در سایر صنایع باشد. برخلاف روشهای قیمتگذاری سنتی که در آن فرض بر ثابت بودن قیمت خدمات و محصولات بود، در روشهای جدید، پایه اصلی تکنیکهای قیمتگذاری، مدیریت تقاضا، استفاده از ابزارهای قیمت و قیمتگذاری پویای محصولات است.
تئوریهای مدرن قیمتگذاری آزاد و پویا امروزه نشان میدهند هم رفاه مصرفکننده و هم سود ارائهدهنده خدمت را میتوان افزایش میداد. این تکنیکها نیاز به برآورد صحیحی از تقاضا و تمایل به پرداخت مشتریان دارند و براساس اطلاعات موجود درخصوص برنامه زمانبندی پروازها مشتریان میتوانند طبق اولویتهای خود گزینه بهینه را انتخاب کنند. بهعنوان مثال آیا آنها خواهان پروازهای نزدیک صبح یا آخر شب هستند و در چه فاصلهای از زمان پرواز بلیت خود را تهیه میکنند. این نوع قیمتگذاری، حجم زیادی از تقاضا را به سوی ساعتهای کمتراکم هدایت میکند. بهکارگیری این روش منجر به این خواهد شد که قیمتهای ارائه شده به مشتریان مختلف، هدفمند شود؛ زیرا معمولا مشتریان با هدف گردشگری بهدنبال بلیتهای ارزانتر بوده و حساسیت زیادی روی زمان و درجات پرواز ندارند، میتوانند از پروازهای ارزانتر استفاده کنند و در عوض، مشتریان تجاری که بیشتر روی زمان و درجات پرواز حساس بوده و فاکتور قیمت اولویت پایینتری برای آنها دارد، هزینه بیشتری را پرداخت میکنند.
یکی دیگر از مباحث اصلی در بحث قیمتگذاری محصولات ایجاد قدرت خرید برای تمامی اقشار جامعه و دهکهای درآمدی مختلف است؛ زیرا میتوان دامنهای از قیمت را با توجه به سطح تقاضا، میزان ظرفیت موجود و دوره زمانی موردنظر پوشش داد. در یک پرواز مشخص، در دورههای ابتدایی که تعداد بیشتری از مشتریان غیرتجاری مراجعه میکنند، قیمت پایینتری ارائه میشود، ولی در دورههای انتهایی میتوان قیمت را برای مشتریان تجاری با ظرفیت محدود افزایش داد. در بین پروازهای قابل جایگزین پروازهایی که دارای تقاضای بالاتر هستند نیز میتوانند قیمتهای بالاتری را در نظر بگیرند. این مساله دو مزیت اصلی را ایجاد میکند: اول اینکه با این نوع قیمتگذاری میتوان تقاضای طیف وسیعی از اقشار جامعه را پوشش داد، دوم اینکه قیمت بالا برای محصولات با تقاضای بیشتر و انتقال قسمتی از تقاضای این محصول به سایر پروازها، منجر به توزیع یکنواخت تقاضا شده و از ظرفیت منابع موجود به شکل بهتری استفاده میشود. همچنین به کمک چنین مکانیزمهایی میتوان قدرت خرید اقشار مختلف جامعه همچنین درآمد سازمان را افزایش داد. بهطور مثال مصرفکنندهای را در نظر بگیرید که قدرت خرید کمی دارد، اگر وی بتواند در ساعات کمتراکم و ارزان بلیت خود را تهیه کند، ممکن است هزینه انتقال وی حتی از بلیت قطار و اتوبوس نیز ارزانتر شود. در نهایت امید است با توجه به آزادسازی قیمت بلیت هواپیما در برخی از خطوط، دانش قیمتگذاری مدرن نیز وارد شده و الگویی برای آزادی سایر صنایع باشد.
تئوریهای مدرن قیمتگذاری آزاد و پویا امروزه نشان میدهند هم رفاه مصرفکننده و هم سود ارائهدهنده خدمت را میتوان افزایش میداد. این تکنیکها نیاز به برآورد صحیحی از تقاضا و تمایل به پرداخت مشتریان دارند و براساس اطلاعات موجود درخصوص برنامه زمانبندی پروازها مشتریان میتوانند طبق اولویتهای خود گزینه بهینه را انتخاب کنند. بهعنوان مثال آیا آنها خواهان پروازهای نزدیک صبح یا آخر شب هستند و در چه فاصلهای از زمان پرواز بلیت خود را تهیه میکنند. این نوع قیمتگذاری، حجم زیادی از تقاضا را به سوی ساعتهای کمتراکم هدایت میکند. بهکارگیری این روش منجر به این خواهد شد که قیمتهای ارائه شده به مشتریان مختلف، هدفمند شود؛ زیرا معمولا مشتریان با هدف گردشگری بهدنبال بلیتهای ارزانتر بوده و حساسیت زیادی روی زمان و درجات پرواز ندارند، میتوانند از پروازهای ارزانتر استفاده کنند و در عوض، مشتریان تجاری که بیشتر روی زمان و درجات پرواز حساس بوده و فاکتور قیمت اولویت پایینتری برای آنها دارد، هزینه بیشتری را پرداخت میکنند.
یکی دیگر از مباحث اصلی در بحث قیمتگذاری محصولات ایجاد قدرت خرید برای تمامی اقشار جامعه و دهکهای درآمدی مختلف است؛ زیرا میتوان دامنهای از قیمت را با توجه به سطح تقاضا، میزان ظرفیت موجود و دوره زمانی موردنظر پوشش داد. در یک پرواز مشخص، در دورههای ابتدایی که تعداد بیشتری از مشتریان غیرتجاری مراجعه میکنند، قیمت پایینتری ارائه میشود، ولی در دورههای انتهایی میتوان قیمت را برای مشتریان تجاری با ظرفیت محدود افزایش داد. در بین پروازهای قابل جایگزین پروازهایی که دارای تقاضای بالاتر هستند نیز میتوانند قیمتهای بالاتری را در نظر بگیرند. این مساله دو مزیت اصلی را ایجاد میکند: اول اینکه با این نوع قیمتگذاری میتوان تقاضای طیف وسیعی از اقشار جامعه را پوشش داد، دوم اینکه قیمت بالا برای محصولات با تقاضای بیشتر و انتقال قسمتی از تقاضای این محصول به سایر پروازها، منجر به توزیع یکنواخت تقاضا شده و از ظرفیت منابع موجود به شکل بهتری استفاده میشود. همچنین به کمک چنین مکانیزمهایی میتوان قدرت خرید اقشار مختلف جامعه همچنین درآمد سازمان را افزایش داد. بهطور مثال مصرفکنندهای را در نظر بگیرید که قدرت خرید کمی دارد، اگر وی بتواند در ساعات کمتراکم و ارزان بلیت خود را تهیه کند، ممکن است هزینه انتقال وی حتی از بلیت قطار و اتوبوس نیز ارزانتر شود. در نهایت امید است با توجه به آزادسازی قیمت بلیت هواپیما در برخی از خطوط، دانش قیمتگذاری مدرن نیز وارد شده و الگویی برای آزادی سایر صنایع باشد.
علی مزیکی
عضو هیات علمی موسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامهریزی
ارسال نظر