کتی گیلسینان
تحلیلگر نشریه آتلانتیک

چند ماه پیش، ایالات متحده آمریکا حملات خود را به منابع مالی داعش با عملیات شدید نظامی علیه میدان‌های نفتی گسترش داد. صنعتی که وزیر دفاع ایالات متحده، اشتون کارتر، از آن به‌عنوان «ستون حیاتی زیرساخت مالی» گروه داعش نام برده بود و ثابت شده بود که در مقابل بمباران نیروهای آمریکایی مقاوم بوده است. استیو وارن، سخنگوی پنتاگون اذعان کرد که در بسیاری از موارد، بخش‌های آسیب دیده در طول چند روز تعمیر شده بود.

اما حتی اگر حملات هوایی بتوانند طوری هدف‌گیری شوند که آسیب ماندگارتری به تاسیسات نفتی داعش بزنند و ایالات متحده بتواند یک ستون مالی حیاتی را از بین ببرد، ستون‌های دیگر سخت‌تر سرنگون می‌شوند. نفت برای داعش پر سود است (این مبلغ طبق اظهارات مقامات رسمی خزانه‌داری آمریکا که ازسوی بلومبرگ منتشر شده حدود 500 میلیون دلار در سال است) اما تحلیلگران سرقت از بانک، اخاذی و مالیات‌ستانی را نیز به درآمدهای این گروه اضافه می‌کنند. (مجموع درآمدهای داعش به سختی قابل محاسبه است اما با توجه به ارقامی که نیویورک تایمز از سازمان «راند» و وزارت خزانه‌داری در ماه مه 2015 منتشر کرده، داعش حدود 2/ 1 میلیارد دلار در سال 2014 درآمد داشته است، اما این رقم بر مبنای درآمد نفتی است که اکنون به نظر می‌رسد در اوایل سال دست کم گرفته شده بود. داعش بودجه 2015 خود را 2 میلیارد دلار اعلام کرده است، اگر چه این رقم ممکن است با اغراق همراه باشد.)

دنیل گلاسر، معاون وزیر خزانه‌داری آمریکا در رابطه با تامین مالی اقدامات تروریستی در ماه مه گفت: «آنان پول را از روشی که مافیا می‌تواند از کسب و کارها پول به دست آورد، اخذ می‌کنند. آنها در یک قلمرو خاص فعالیت می‌کنند و اگر کاسبان و افراد بخواهند مورد آزار و اذیت قرار نگیرند، باید مالیات بپردازند.» بنا بر گزارش نیویورک تایمز، این رقم در سال 2014 بالغ بر 600 میلیون دلار شده است. مزارع حاصلخیز داعش منبعی هستند که کمترین توجه به آنها شده است. گمان می‌رود داعش تا 200 میلیون دلار گندم را تنها از سیلوهای عراق به دست آورده است. منطقه‌ای که اکنون ازسوی نظامیان داعش کنترل می‌شود و بین دجله و فرات قرار دارد، از نظر تاریخی نیمی از محصول سالانه گندم سوریه، حدود یک‌سوم گندم عراق و حدود 40 درصد جو این کشور را طبق اظهارات مقامات کشاورزی سازمان ملل، تولید می‌کند. این مزارع می‌توانند 200 میلیون دلار در سال تولید کنند که حتی اگر قیمت‌ها پایین باشد، در بازار سیاه به فروش می‌روند. نکته اینجا است که آیا می‌توان حملات هوایی را علیه مزارع انجام داد؟

مشکل فراتر از مسائل بالا است. همان طور که ایالات متحده در مورد کره‌شمالی آموخته، قطع منابع مالی یک سازمان که با جهان خارج ارتباط خوبی ندارد، دشوار است. دارایی‌های ارزشمند ازسوی داعش در بانک‌های خارجی وجود ندارند که بتوان آنها را مسدود کرد. تجارت خارجی اندکی وجود دارد که بتوان آنها را قطع کرد. همان طور که ایمن جواد التمیمی در مجمع خاورمیانه نوشته است: «اکنون به نظر می‌رسد که داعش چندان وابسته به کمک‌های خارجی نیست.» بنابراین مشخص نیست که چگونه می‌توان منابع مالی در سایه این گروه را از بین برد. گلاسر می‌گوید که وی کار کرده است تا مطمئن شود که قلمرو تحت تسلط داعش کاملا عاری از سیستم مالی بین‌المللی است اما ابزار بانکداری بین‌المللی برای مختل کردن اقتصاد داعش که عمدتا مبتنی بر خودکفایی و نقد بودن است، چندان مناسب نیست. والری مارسل یک محقق انرژی به نشریه فارین پالیسی می‌گوید: «به محض اینکه قلمرو آنان گسترش یابد، پتانسیل آنها برای مالیات، دزدی و کسب درآمدهای نفتی افزایش می‌یابد.»

نتیجه این رویداد برای ایالات متحده و هم‌پیمانانش، همان مساله قدیمی مرغ و تخم مرغ است: آنها ممکن است بخواهند منابع مالی داعش را از بین ببرند تا موجب بیرون رفتن این گروه از منطقه تحت تسلط آن شوند، اما نیاز دارند که این گروه را از قلمرو خود دور کنند تا منابع مالی آن را از بین ببرند. از سوی دیگر، جیمی هنسن لوئیس و جیکوب شاپیرو در مقاله‌ای پیرامون «دورنماهای تروریسم» دریافته‌اند که این مزیت کوتاه مدت برای داعش در بلند مدت به زیان آن تمام خواهد شد: دورنماهای این گروه تقریبا ضعیف است، با توجه به اینکه آنان نهادهای انحصاری و دولتی فشرده و متراکم دارند، آنان باید تمام منابع خود را با تنزیل کمی بفروشند و سلاح بخرند، بدون اینکه به بازارهای بین کشوری دسترسی داشته باشند. در حالی‌که این گروه به وضوح می‌تواند قیام و حکمرانی نامتقارنی بر قلمرویی محدود داشته باشد، توانایی آن برای انجام بیش از این کار، به‌طور ذاتی (ناشی از ماهیت گروه داعش) محدود است. با این وجود، آنچه داعش قادر به انجام آن حتی با محدودیت‌های پیش‌روی خود بوده، به اندازه کافی درآمد ایجاد کرده است.