آینده اوپک در پساتحریم
سال گذشته بازار نفت با سه ضربه تاثیرگذار مواجه شد و اکنون در شرایطی قرار داریم که از یکسو رکود بر این بازار حاکم است و از سوی دیگر این بازار در معرض افزایش تولید نفت ایران قرار دارد. پیش از نشست اخیر اوپک عدهای ابراز امیدواری کردند که اعضای کوچکتر اوپک بتوانند عربستان صعودی را متقاعد کنند که با سهمیهبندی تولید موافقت کند، اما امید آنها نقش بر آب شد. حال شرایط بهگونهای است که دولت جدیدی در ونزوئلا به قدرت رسیده است و این دولت به شدت از دردهای اقتصادی گریزان بوده و بهدنبال چاره است در نتیجه احتمال تصمیمگیری برای کاهش سقف تولید، افزایش یافته است.
سال گذشته بازار نفت با سه ضربه تاثیرگذار مواجه شد و اکنون در شرایطی قرار داریم که از یکسو رکود بر این بازار حاکم است و از سوی دیگر این بازار در معرض افزایش تولید نفت ایران قرار دارد. پیش از نشست اخیر اوپک عدهای ابراز امیدواری کردند که اعضای کوچکتر اوپک بتوانند عربستان صعودی را متقاعد کنند که با سهمیهبندی تولید موافقت کند، اما امید آنها نقش بر آب شد. حال شرایط بهگونهای است که دولت جدیدی در ونزوئلا به قدرت رسیده است و این دولت به شدت از دردهای اقتصادی گریزان بوده و بهدنبال چاره است در نتیجه احتمال تصمیمگیری برای کاهش سقف تولید، افزایش یافته است. در صورت تصمیم برای کاهش سقف تولید میتوان دو نوع کاهش را در نظر گرفت. اول اینکه تولیدکنندگان کوچک بتوانند با اعمال فشار بر عربستان این کشور را متقاعد کنند که تولید خود را کاهش دهد. نوع دوم اینکه کشورهای کوچک به همراه اعضای غیراوپک ترکیب جدیدی تشکیل دهند.
در راه اول کشورهای کوچکتر صادرکننده باید بتوانند عربستان را متقاعد کنند که موقعیت این کشور در بازار نفت تضعیف نخواهد شد و در راهحل دوم باید این کشورها بتوانند کشورهای غیراوپک را راضی کنند که به یک کاهش درآمد کوتاهمدت تن دهند تا بتوانند در بلندمدت درآمد بیشتری را بهدست آورند. کاهش تولید نفت در کوتاهمدت معمولا باعث کاهش درآمد کشورها شده است، اما اثرات مثبت آن پس از دورهای نمایان شده است و خصوصا هنگامی که بازار نفت در رکود قرار دارد این سیاست بسیار کارآ است.
سیاستهای کاهش تولید در چه شرایطی موثر خواهند بود؟
بهطور کلی در دو حالت سیاست کاهش تولید موثر واقع میشود:
اولا زمانی که قیمتها به شکل موقتی در سطح پایینی قرار دارند. ثانیا در شرایطی که آثار روانی سبب رکود در بازار شده است. شرایط اول در بازههای زمانی بسیاری رخ داده است. فاصله زمانی ۱۹۹۸ تا سال ۲۰۰۸ یک مثال بارز از آن است. که اوضاع کنونی قطعا مشابه آن دوران است. اگر تولیدکنندگان بتوانند یکدیگر را متقاعد کنند که باید با کمبود تقاضا مقابله کنند، آنگاه میتوانند تولید خود را کاهش دهند. در مورد دوم یعنی اثرات روانی بر بازار برخی این مساله را یک افسانه میدانند، اما این آثار در حقیقت وجود دارند. مثال بارز این رویداد در سال ۱۹۹۸ رخ داد که پس از یک کاهش قیمت اولیه، تولیدکنندگان بهدلیل ترس از کاهش بیشتر و افت درآمد تولید خود را افزایش دادند و این مساله موجب سقوط بیشتر قیمت نفت شد؛ اما به محض اینکه اوپک تصمیم به کاهش تولید گرفت، قیمتها افزایش یافتند.
آنچه این روزها در بازار نفت اتفاق افتاده ترکیبی از اتفاقات است. رشد کم چین و کاهش رشد اروپا به همراه عدم رونق چشمگیر در آمریکا یکمیلیون بشکه از تقاضای نفت کاسته است، اما بسیاری از پیشبینیها حاکی از این است که این اقتصادها بهزودی افزایش رشد خواهند داشت، ولی این مساله ۶ ماه تا یک سال زمان میبرد؛ بنابراین اکنون بهترین سیاست اوپک کاهش تولید به مدت ۶ ماه و سپس بازگشت به سطح کنونی است و با این کار سهم کشورها نیز در بازار حفظ خواهد شد. کاهش قیمتی که در سال ۲۰۱۴ در ابتدا رخ داد تا میزان زیادی نیز بهدلیل افزایش عرضه نفت از سوی آمریکا بود.
اما در کنار این الزام برای کاهش تولید، ایران نیز بهدنبال یافتن نقش کلیدی خود در بازار است. مسوولان ایرانی در صدد هستند تا نوعی جدید از قراردادهای نفتی را در دستور کار قرار دهند که هرچه بیشتر بتوانند سرمایهگذاران را برای سرمایهگذاری در میادین وسیع این کشور ترغیب کنند و با قراردادهای جدید امکان همکاری با سرمایهگذاران نفتی در میادین نفت و گاز را فراهم کند.
این مساله امری مهم در شرایط کنونی است؛ چراکه هزینههای سنگین توسعه میادین و تولید نفت و گاز باعث نگرانی سرمایهگذاران در مورد چگونگی بازیافت سرمایهها است. احتمال کاهش بیشتر قیمتها و پیشبینیهای متعدد تحلیلگران بی طرف بازار مبنی بر احتمال بسیار ضعیف برگشت بازار یا افزایش قیمتها باعث تردید سرمایهگذاران به سرمایهگذاری بیشتر در زمینه توسعه میادین و تولید نفت و گاز شده است. از این رو به نظر میرسد که راه رسیدن به تعادل در بازار و تامین مطمئن انرژی از دو مسیر امکان پذیر خواهد بود اول کاهش مازاد عرضه و دوم کاهش هزینههای تولید. در حال حاضر سرمایهگذاران انرژی در ایران بهدنبال میادینی خواهند بود که با هزینههای بسیار کم و قابلتوجیه بتوانند تولید کافی و قابل اطمینانی را در بازههای زمانی بلندمدت داشته باشند. توافقات اخیر سیاسی بین ایران و کشورهای ۱+۵ موانع را برای حضور شرکتهای نفتی جهت سرمایهگذاری در میادین عظیم نفت و گاز ایران برداشته است و ایران اکنون از مناطقی است که ضمن دارا بودن منابع عظیم نفت و گاز از مزیت تولید با هزینههای بسیار پایین برخوردار است.
مایکل لینک
تحلیلگر بازار نفت و انرژی فوربس
ارسال نظر