اصول اقتصادی قیمتگذاری آب شهری
شاهین پاکروح
معاون پشتیبانی و هماهنگی شرکت مهندسی آب و فاضلاب کشور
یکی از مشکلات صنعت آب و فاضلاب در کشور نوع قیمتگذاری این کالای ارزشمند است که هیچ جانشینی هم ندارد، با توجه به پژوهشهای انجام شده به نظر میرسد، اختصاص یارانه بالا به این صنعت، باعث مصرف بیش از اندازه و همینطور هدر رفت این مایع حیاتی شده است.
در ایران بهطور معمول، تصمیمات راجع به قیمتگذاری خدمات آبی بیشتر بر مبنای ملاکهای اجتماعی، قانونی، اداری و مالی بوده و ملاحظات اقتصادی کمترین نقش را داشتهاست.
شاهین پاکروح
معاون پشتیبانی و هماهنگی شرکت مهندسی آب و فاضلاب کشور
یکی از مشکلات صنعت آب و فاضلاب در کشور نوع قیمتگذاری این کالای ارزشمند است که هیچ جانشینی هم ندارد، با توجه به پژوهشهای انجام شده به نظر میرسد، اختصاص یارانه بالا به این صنعت، باعث مصرف بیش از اندازه و همینطور هدر رفت این مایع حیاتی شده است.
در ایران بهطور معمول، تصمیمات راجع به قیمتگذاری خدمات آبی بیشتر بر مبنای ملاکهای اجتماعی، قانونی، اداری و مالی بوده و ملاحظات اقتصادی کمترین نقش را داشتهاست. قیمتهایی که مصرفکنندهها برای آب میپردازند، بر اساس هزینههای حسابداری تولید و توزیع آب است و ارزش ذاتی آب یا هزینه فرصت استفاده از آن در قیمتگذاری لحاظ نمیشود. بنابراین آب یک کالای اقتصادی ارزان محسوب میشده است. در دو دهه گذشته بسیاری از کشورها صرفنظر از نوع نگرش آنها در مورد مدیریت منابع آب، نسبت به اصلاح قیمتها اقدام کردهاند.
در ادامه برای روشن شدن تفاوتهای قیمتگذاری اقتصادی با حسابداری اصول قیمتگذاری اقتصادی آب تشریح میشود. در قیمتگذاری خدمات آب چهار اصل مهم وجود دارد. اولین اصل، کارآیی اقتصادی است. این اصل بیان میکند که منابع اقتصادی نظیر آب باید بهطور کارآ تخصیص یابند. دومین اصل، امکانپذیری مالی است. این اصل میگوید که قیمتها باید بهاندازه کافی بالا باشند تا درآمدهای مورد نیاز جهت سرمایهگذاریها فراهم شوند. سومین اصل، عدالت اجتماعی است.
در جامعه افرادی وجود دارند که نمیتوانند هزینه کامل خدمات آب را پرداخت کنند. برای فراهم کردن حداقل آب مورد نیاز این خانوارها وجود این اصل ضروری به نظر میرسد. اصل چهارم، سادگی تعرفهها است. تعرفهها باید از نظر ساختار ساده و در طول زمان پایدار باشند تا مصرفکنندهها با درک ساختارهای قیمتی، مصرف خود را در بلندمدت تنظیم و شرکتهای آب نیز بتوانند بهطور کارآ آنها را اجرا کنند.
الف)کارآیی اقتصادی
بهمنظور دستیابی به کارآیی اقتصادی، قیمت باید با هزینهنهایی برابر باشد. هزینهها شامل هزینههای عملیاتی و نگهداری، هزینههای افزایش ظرفیت تولید و هزینههای محیطی و دیگر هزینههای خارجی است. دلیل منطقی برابر بودن قیمت با هزینهنهایی این است که اگر قیمت از هزینهنهایی بیشتر باشد، عدم کارآیی رخ میدهد؛ چراکه افرادی هستند که ارزش آب اضافی برای آنها بسیار بیشتر از هزینه تولید آن است، اما بهعلت بالا بودن قیمت قادر به خرید آن نیستند. در این مورد حالت کم مصرفی به وجود میآید.
اگر قیمت کمتر از هزینهنهایی باشد، باز هم عدم کارآیی رخ میدهد، زیرا آب با هزینهای بالاتر از ارزش خرید آن تولید میشود و در این مورد حالت پرمصرفی اتفاق خواهد افتاد. فقط اگر قیمت با هزینهنهایی مساوی باشد، سود اجتماعی کل حداکثر خواهد شد، یعنی مجموع سود تولیدکنندهها و مصرفکنندهها حداکثر میشود. قیمتگذاری بر اساس هزینهنهایی فقط در شرایط بازارهای رقابتی بهطور کارآ عمل میکند، چراکه تحت این شرایط است که بنگاه برای تولید، حداقل هزینه را انتخاب میکند.
در تخمین هزینههای عملیاتی برای محاسبه هزینهنهایی شرکتهای آب و فاضلاب، باید دقت کرد که در اغلب شرکتهای آب و فاضلاب تعداد نیروی انسانی شاغل بسیار زیاد است، بهطوری که در اکثر این شرکتها این تعداد بیشتر از تعداد مورد نیاز است. بنابراین، باید این مساله را تشخیص داد و آن را از محاسبه هزینهها و قیمتها حذف کرد. هزینههای جمعآوری و تصفیه فاضلاب و هزینههای پاکیزه کردن محیط زیست که به علت دفع ناصحیح فاضلاب آلوده شدهاند، باید به هزینههای اقتصادی آب اضافه شوند. از صنایعی که مواد آلاینده به محیط زیست تخلیه میکنند نیز باید هزینه اضافی دریافت شود.
افزودن اضافه بهای فاضلاب به قیمت آب در مصرفکنندهها این انگیزه را ایجاد میکند که از امکانات آب و فاضلاب در دسترس به بهترین شکل که از نظر اجتماعی مطلوب است، استفاده کنند. فقط در زمانی این اضافه بها دریافت میشود که شرکتهای آب و فاضلاب شبکه جمعآوری فاضلاب را آماده کرده و بتوانند به مصرفکنندهها خدمات جمعآوری فاضلاب را ارائه کنند.
ب) امکانپذیری مالی
امکانپذیری مالی مستلزم این است که قیمتها هزینههای عملیاتی و نگهداری و هزینههای استهلاک را پوشش دهند و برای داراییها یک نرخ بازگشت قابل قبول ایجاد کنند. برای بهبود و ترمیم سرمایههای شرکت باید هزینههای استهلاک را نیز در نظر گرفت. بهمنظور پرداخت بدهیها، هزینههای بهره ونرخ بازگشت داراییها باید با یک نرخ مناسب در قیمتگذاری مورد توجه قرار گیرد.
مهمترین دلیل استفاده از اصل امکانپذیری مالی، به دست آوردن یک نرخ بازگشت قابل قبول برای داراییها است. در حالتی که شرکتهای آب و فاضلاب خصوصی باشند، کمیتههای نظارتی نرخ بازگشتی را بهعنوان حدبالا به آنها تحمیل میکنند و در حالتی که شرکتهای آب و فاضلاب دولتی هستند، همانند اکثر کشورهای درحال توسعه، در سطح حداقل در نظر گرفته میشود تا به ثبات سیاسی و اجتماعی کمک کنند. بنابراین، قیمتها نیز در این کشورها پایین خواهد بود.
یکی دیگر از کاربردهای این اصل زمانی است که شرکتها خیلی سریع توسعه مییابند و باید از محل درآمدهای خودشان برنامههای سرمایهگذاری را اجرا کنند. در این صورت، قیمتگذاری مناسب کمک میکند تا این برنامهها بهنحو مطلوب اجرا شوند. برای شرکتهای آب قیمتهایی که از نظر عملکرد مالی مطلوبند، ممکن است از نظر اقتصادی کارآ نباشند، زیرا آنها هزینههایی را در نظر میگیرند که با برنامههای ظرفیتی بلندمدت آنها ارتباطی ندارد. بهعبارت دیگر قیمتگذاری کارآی اقتصادی ممکن است به وضعیت مالی مطلوب منجر نشود.
در این حالت باید قیمتها را تعدیل کردتا شرکتها به عملکرد مالی قابل قبول دست یافته و در عین حال از مزایای کارآیی نیز بهرهمند باشند. اغلب برای از بین بردن اختلاف بین کارآیی اقتصاد و جریان مالی به کمک دولت نیاز است. بهعنوان مثال، اگر قیمتگذاری بر اساس هزینه نهایی، درآمد مازاد زیادی را ایجاد کند، این درآمد مازاد را میتوان بهعنوان یارانه آب و فاضلاب به افراد فقیر پرداخت کرد و اگر منجر به کسری درآمد شود با به کارگیری تعرفههای دوبخشی میتوان این کسری را جبران کرد. بنابراین از این طریق میتوان به یک عملکرد مطلوب مالی دست یافت.
ج) عدالت اجتماعی و استطاعت خرید
برای دستیابی افراد فقیر به آب کافی و خدمات دفع فاضلاب مناسب، وجود اصل عدالت اجتماعی ضروری است. برای اشخاص فقیری که به علت پایینبودن درآمد، مصرف آب آنها زیر استاندارد مصارف بهداشتی است، پرداخت سوبسید منطقی به نظر میرسد. با وجود آثار بیرونی بهداشتی، پرداخت سوبسید جهت حداقل مصرف آب برای مصرفکنندههای با درآمد کم، دارای زمینههای کارآیی است. یکی از مهمترین مسائل در قیمتگذاری آب بحث استطاعت خرید است. با توجه به اینکه آب یک کالای ضروری است، قیمت آن در مقایسه با سایر کالاها باید در حد پایینتری باشد. دامنه انتخاب مردم برای مصرف آب محدود است؛ چراکه آنها با یک ناظر و انحصارگر محلی مواجه هستند.
علاوه بر قدرت خرید، مسائل مربوط به عدالت اجتماعی بخشی از فرآیند قیمتگذاری است. آیا همه مردم باید هزینه خدمات را بهطور کامل بپردازند؟ اگر چه قدرت خرید مهم است اما ایجاد درآمدهای کافی بهعنوان یک موضوع بااهمیت باقی میماند. موضوع تاثیرات درآمدی و قدرت خرید باید در درجه دوم اهمیت قرار گیرد یا باید بهطور مستقیمتر از طریق برنامههای اجتماعی دولت پیگیری شود.
د) سادگی
اصل سادگی بیان میکند که قیمتهای آب باید از نظر ساختار ساده و در طول زمان پایدار باشند. ساختار تعرفهها باید بهنحوی باشد که اکثر مصرفکنندهها ساختارها را درک کرده و نسبت به تغییر قیمتها حساس بوده و با توجه به تغییرات قیمتی مصرف خود را تعدیل کنند. بهعلاوه طبقهبندی مشترکان و گروههای مصرف باید کم باشد تا شرکتها بتوانند بهطور کارآ آنها را اجرا کنند (پیشبینی درآمدها، صدور صورتحساب، اندازهگیری و...).
همچنین معنی اصل سادگی این است که قیمتها نباید در طول زمان نوسان کنند؛ چراکه نوسان زیاد قیمتها موجب عدم قطعیت در مصرف میشود و برنامههای سرمایهگذاری بلندمدت را با مشکل مواجه میسازد.
ارسال نظر