آسیبشناسی ادغام، بهترین راهحل
یوسفزادگان
نایبرئیس اسبق کمیسیون واردات اتاق ایران
اول از همه باید به این اعتقاد برسیم که تنها راه برون رفت کشور از رکود و رشد اقتصادی مناسب و حل معضل بیکاری، تولید صادراتی است. حال با توجه به رویکرد اصلی تولید و تجارت یعنی راهاندازی واحدهای تولیدی در جهت صادرات و محصول صادراتی، وارد بحث وزارت صنعت، معدن وتجارت میشویم. قبل از ادغام این دو وزارتخانه، فعالان اقتصادی همیشه منتقد سیاستهای دو طرف بودند. وزارت صنعت، معدن منتقد اصلی واردات و صادرات بیرویه و بدون هدف بود.
یوسفزادگان
نایبرئیس اسبق کمیسیون واردات اتاق ایران
اول از همه باید به این اعتقاد برسیم که تنها راه برون رفت کشور از رکود و رشد اقتصادی مناسب و حل معضل بیکاری، تولید صادراتی است. حال با توجه به رویکرد اصلی تولید و تجارت یعنی راهاندازی واحدهای تولیدی در جهت صادرات و محصول صادراتی، وارد بحث وزارت صنعت، معدن وتجارت میشویم. قبل از ادغام این دو وزارتخانه، فعالان اقتصادی همیشه منتقد سیاستهای دو طرف بودند. وزارت صنعت، معدن منتقد اصلی واردات و صادرات بیرویه و بدون هدف بود. از طرف دیگر، وزارت بازرگانی منتقد تولید نامناسب وعدم کفایت کامل محصولات برای بازار داخلی و بالطبع نیاز کشور به واردات بدون در نظر گرفتن بخش تولید داخلی بودند. بنابراین فعالان دو طرف آرزوی وحدت فرماندهی این دو وزارتخانه را در سر میپروراندند واز طرفی هم فکر میکردندکه چنانچه واردات یا صادرات بی رویهای شکل گیرد، بهدلیل عدم توجه به تولید یا نبود تولید داخلی است. با شکلگیری و ادغام این دو وزارتخانه همه آرزومند بودند که بتوانند این وحدت فرماندهی در این دو نهاد اصلی تولید و تجارت شکل گرفته ونقیصه اصلی برطرف شود.
بنا بر این بعد از گذشت ۴ سال از ادغام این دو وزارتخانه هنوز قانون جدید فعالیت این دو وزارتخانه به تصویب نرسیده است و مشخص است که طبق قانون ادغام صورت گرفته است اما چون این تصمیم بیشتر بر پایه احساس بوده و فاقد قوانین و مقررات و آییننامههای خاص خود بوده است، بنابراین مشکلات پیش آمده به پای ادغام نوشته شده نه به پای مدیریت نامناسب یا نداشتن مصوبات و مقررات. این آییننامهها مناسب ادغام وزارتخانه بوده است اما چرا تابه حال این ادغام با موفقیت مواجه نشده است؟ یکی از دلایل، دیدگاه مدیران استانی در حد مدیران کل است که بنا به دلایلی یا از بخش تجارت (یعنی با زرگانی سابق) انتخاب شدند که چون دیدگاه آنها تجاری بود مسلما با دیدگاه تولید و مشکلات آن آشنایی کافی نداشته و قصد داشتند صرفا مشکل مردم را با واردات حل کنند. بنا بر این در آن استان، صنعت مورد توجه واقع نشد و مشکلات واحدهای تولیدی دو چندان شد. از طرفی هنگامی که مدیرکل از بخش صنعت انتخاب شد با دیدگاه صنعتی، تجارت مغفول واقع شد و واردات را صرفا بهعنوان معضل اصلی تولید در نظر داشته و بخش تجاری کمتر مورد عنایت واقع شد یا سعی در عدم همکاری با آن شکل گرفت.
بنا بر این نتیجه میگیریم که مشکل ادغام نبود، اگرچه آییننامهای در کار نبود ولی مشکل اصلی و ضعف مساله ادغام، عدم توانایی مدیران سابق در مدیریت صحیح آن بود که قرار بود ما تولید صادراتی یا صادرات گرا داشته باشیم ولی متاسفانه تا به حال موفق نبودهایم. حال سوال دیگر این است که آیا مشکل در عدم ارائه شرح وظایف، آییننامهها یا در اجرا و عدم توانایی مدیران بوده است. این سوالاتی است که باید به آن پاسخ دهند. اعتقاد بنده این است که اصل ادغام طرح مناسبی است و صرفا ما باید به دنبال اصلاح قوانین و آییننامههای کاربردی این ادغام باشیم، همچنین داشتن یک وزیر قوی و مناسب که بر خاسته از بخش خصوصی بوده و چند واحد صنعتی را مدیریت کرده، ضروری است. از طرفی دیگر، وزیر باید نبض مشکلات واردات و صادرات و تولید را در دست داشته باشد و بتواند با تاثیرگذاری بر وزارتخانههای دیگر، هیات دولت و بانک مرکزی تمامی اهداف وزارتخانه خود را همسو و هم جهت تولید و صادرات کند. مطمئنا ادغام این دو وزارتخانه که در حال حاضر وجود دارد بسیار موثرتر واقع خواهد شد.
بنا بر این از دیدگاه اینجانب ادغام امری مناسب بوده است و صرفا باید مشکلات آن سریعا رفع و مدیران با تجربه در راس کار قرار بگیرند. برای اینکه این مدیران در این سمت قرار بگیرد نباید صرفا تئوری بلد باشند و باید تجربهای در زمینه تولید و تجارت نیز داشته باشند. همچنین مدیران استانی نیز باید دارای این شاخصه تولید و تجارت باشند که هنگام تصمیمات تجاری، بخش صنعت را مد نظر داشته و هنگام تصمیمات تولیدی بخش تجارت را مد نظر داشته باشند. لذا اصل وحدت فرماندهی که لازمه انجام این کار است با وزیری کارآمد و معاونان آشنا بهکار تجارت و تولید و مدیران استانی باتجربه، قابل انجام و دسترسی خواهد بود. با پایان یافتن تحریمها (البته بخشی از آنها) ما همچنان احتیاج به سیاستگذاری مناسب تولید و تجارت و وحدت رویه و مدیریت واحد هستیم. چنانچه بخواهیم با رشد اقتصادی مناسب مواجه باشیم باید تولید داشته باشیم ولازمه تولید مستمر، صادرات است و از طرفی چون ارز صادراتی طبق نظریه کارشناسان تورمزا نخواهد بود پس همسویی تولید و تجارت از الزامات است. با توجه به این امر اگر وزارتخانه صنعت، معدن و تجارت بتواند با تغییر مدیریت و نگرش جدید و تهیه آییننامههای جدید نسبت به پوستاندازی اقدام کند، مسلما در پساتحریم موفقتر عمل خواهد کرد. در پایان نکته اصلی همسویی این وزارتخانه در جهت اهداف اقتصاد مقاومتی است که جزء لاینفک و سرلوحه تمامی سیاستهای این وزارتخانه قرار گیرد؛ بنابراین بهکارگیری اجزای تبلیغاتی در این راستا نیز بسیار تاثیرگذار است که در فرصتی مناسب به آن پرداخته خواهد شد.
ارسال نظر