اقتصاد کتاب - ۲۰ مهر ۹۴

آلبرت ان. گرکو

دانشگاه فولام

در صنعت کتاب ایالات‌متحده آمریکا رقابت شدیدی وجود دارد. در سال ۱۹۹۷ طبق اعلام وزارت بازرگانی آمریکا بیش از ۲۶۸۴ بنگاه وجود داشت که ۸۹۸۹۸ نفر را به کار گرفته و سالانه مبلغ ۶/ ۳ میلیارد دلار را به‌عنوان حقوق پرداخت می‌کرد.

تا سال ۲۰۰۲، کمپانی آر. آر. بوکر بر بیش از ۵۳ هزار کمپانی کتاب نظارت می‌کرد. اختلاف در این تعداد و ارقام به دلیل تعریف «تجاری» یک ناشر کتاب است: یک ناشر باید حقوق کارکنان را بپردازد، مالیات دولت فدرال را پرداخت کند و کسب‌و‌کار اول آن باید نشر کتاب باشد. ISBN یک بارکد یکتا است که به یک ناشر خاص داده می‌شود و بوکر تنها فراهم‌کننده تمام کدهای ISBN در آمریکا است. بوکر گزارش کرده است که ناشران ایالات‌متحده تقریبا ۱۲۰ هزار عنوان جدید را در سال ۱۹۹۹ و همین تعداد را در سال ۲۰۰۰ منتشر کردند. تا سال ۲۰۰۱، مجموع این کتاب‌ها از ۱۳۵ هزار عدد فراتر رفت.

ساختار بازار کتاب

موانع ورود به نشر کتاب نسبتا کم است. تقریبا تمام عملیات تولید و تحریریه را می‌توان به حداقل مخارج رساند. متمم اول قانون اساسی آمریکا از این صنعت به اندازه کافی حفاظت کرده و افراد خارجی می‌توانند خانه‌های کتاب را خریداری و اداره کنند. مانع اصلی ورود به این صنعت، در عملکرد توزیع و متقاعد کردن خریداران در بزرگ‌ترین فروشگاه‌های زنجیره‌ای کتاب یا دیگر بنگاه‌های خرده‌فروشی دیگر، ریشه دارد. با این حال، هر کسی که سرمایه کافی داشته باشد، می‌تواند به سهولت یک شرکت کتاب تاسیس کند.

به‌ وضوح، رقابت در بازار آمریکا برای نویسندگان، کتاب‌ها و فروش شدید است، به‌ ویژه به دلیل تعداد ناشران، کتاب‌ها، فروشگاه‌های کتاب و سایر خرده‌فروشی‌های فروشنده کتاب (مانند مغازه‌های تخفیف‌دهنده، پایانه‌ها، سوپر مارکت‌ها و مواردی از این قبیل) جریان‌های درآمدی ناشی از sub right (مانند مجلات و تصویرهای متحرک)، حقوق خارجی و بازار صادرات گسترش یافته‌اند. در مجموع این وضعیت نیاز دارد تا ناشران، اهداف مالی مالکان سازمان‌های خود را برآورده سازند.

دسته‌ بندی‌های کتاب و درآمد خالص ناشران

صنعت کتاب به دو طبقه مجزا تقسیم می‌شود. در سال ۲۰۰۱ مجموع درآمد خالص ناشران به حدود ۷/ ۲۳ میلیارد دلار می‌رسید که ناشی از فروش ۴/ ۲ میلیون نسخه کتاب بود. دسته‌بندی تجاری (یعنی کتاب‌های بزرگسالان و جوانان) ۴/ ۶ میلیارد دلار از این ارزش را در بر می‌گرفت که حدود ۸/ ۲۶ درصد از ارزش کل بازار بود و ۸۴۶ میلیون نسخه کتاب در این گروه به فروش رسیدند. کتاب‌های حرفه‌ای (یعنی کتاب‌های غیر درسی که برای حرفه‌های خاصی مانند وکلا و بانکداران نوشته شده بودند) با فروش ۷/ ۴ میلیارد دلار در رده دوم قرار داشتند و ۲۰ درصد سهم بازار را که معادل فروش ۱۶۸ میلیون نسخه بود، در بر می‌گرفتند. ال هی (یعنی کتاب‌های متون درسی مدارس ابتدایی و دبیرستان) با ۲/ ۴ میلیارد دلار رتبه سوم را در اختیار داشتند و ۶/ ۱۷ درصد از سهم بازار معادل با فروش ۳۴۹ میلیون نسخه را شامل می‌شدند. انتشارات دانشگاهی نیز با فروش ۴۴۲ میلیون دلار نسبت به سال‌های گذشته کاهش یافته بودند. گروه مطالعات صنعت کتاب انتظار داشته است که درآمد ناشران در سال ۲۰۰۶ به ۲۸ میلیارد دلار و فروش ۵/ ۲ میلیون نسخه برسد.

از دهه ۶۰ میلادی چند ادغام در این بازار روی داده است. در دهه ۸۰ برتلسمان (یک شرکت رسانه آلمانی) کتاب‌های بانتام را خریداری کرد و چند سال بعد دبل‌دی را به دست آورد. در سال ۱۹۹۸، رندوم هاوس را به مجموعه خود اضافه کرد. تا سال ۲۰۰۲، رندوم هاوس ناشر کتاب بزرگی در آمریکا بود و گمان می‌رفت ۷/ ۱ میلیارد دلار در سال ۲۰۰۰ مجموع درآمدهای تجاری آن باشد. اغلب کتاب‌ها با تخفیف به مغازه‌های خرده‌فروشی، توزیع‌کنندگان، دلالان و سایر افراد داده می‌شود که این تخفیف معمولا بین ۴۲ تا ۴۸ درصد قیمت پیشنهادی برای خرده‌فروشی است. یک ناشر وقتی پول به دست می‌آورد که فروش خالص کتاب به اندازه کافی بالا باشد که هزینه‌ها را جبران کند. برای تعیین هزینه‌ها و سودهای محتمل، ویراستاران تحلیل سود و هزینه را برای هر انتشار کتاب آماده می‌کنند.

جهانی شدن

انتشار کتاب یک صنعت جهانی است و بسیاری از ناشران برتر آمریکایی تحت مالکیت خارجی قرار دارند. بی.آی.اس. جی (BISG) در سال ۲۰۰۱ پیش‌بینی کرده بود که ۷/ ۱ میلیارد دلار که حدود ۷ درصد از درآمدهای خالص ناشران را در بر می‌گرفت، از طریق صادرات کتاب به دست آمده بود. انتظار می‌رفت فروش این محصول به خارج در سال ۲۰۰۶ به ۲ میلیارد دلار برسد. در سال ۲۰۰۲ مقاصد صادراتی عمده ایالات‌متحده عبارت بودند از کانادا، بریتانیا، استرالیا، هنگ‌کنگ، مکزیک، هلند، تایوان و فیلیپین. بیشتر ناشران بزرگ عملیات بین‌المللی انجام داده و محصولات خود را به آسیا، اروپا، آفریقا، خاورمیانه و آمریکای لاتین می‌فرستند تا کتاب‌های انگلیسی زبان را به فروش برسانند. به علاوه، فروش حقوق خارجی مانند فروختن حق انتشار یک کتاب به زبانی خارجی، یک راه درآمدی مهم است. تمام این فروش‌ها به برخی از معضلات سیاسی و اقتصادی پیچیده بستگی دارد که از این جمله می‌توان قدرت دلار را نام برد.